<< قلعه نویی خاطرنشان کرد: استقلال فصل گذشته تیم خوبی داشت اما مسلما من برای تقویت تیم نیروهایی را اضافه یا کم میکنم و طبق افکار تاکتیکیام این نیروها را کم یا زیاد میکنم.
سرمربی استقلال افزود:از مظلومی، استادم بابت زحماتی که کشیده تشکر میکنم از هیچکس کینه ای ندارم اما نظم و انضباط برای من در اولویت است. ما در برخی از پستها که مشکل داریم باید تقویت شویم>>
تحلیل:
ممنون ژنرال دوست داشتنی. واقعا از این همه معرفت شما ممنونیم.
با تشکر کردن از استاد خودت،نشان دادی مربی بزرگی هستی.
به امید موفقیت استقلال و کسب سومین مدال آسیایی

             وقتی میگویند سیاست پدر مادر نداره،یعنی همین!

حالا بعد از چند روز حقیر می خواهم وقایع و حاشیه های اتفاق افتاده در باشگاه استقلال را در طی این چند روز از نظر خودم تجزیه و تحلیل کنم.
ببینید وقتی اولین جلسه مهم هیئت مدیره روزی برگزار می شود که فتح الله زاده و رویانیان و رحیمی همراه وزیر در ترکیه هستند،کاملا مشخصه که هیچ گونه نتیجه ای درستی در خروجی این جلسه اعضا هیت مدیره در پی نخواهد داشت! البته باید متذکر بشوم که در این جلسه صحبتهای اصلی و موافقتهای ضمنی اعضا برای یک نظر واحد گرفته شده بود!
مع الوصف برای اینکه از زحمات پرویز مظلومی به نوعی قدر دانی کرده باشند از ایشان می خواهند در روز یکشنبه به جلسه فوق بیاید و برنامه خود را برای فصل آینده تیم استقلال ارائه دهد.پرویز مظلومی هم در ساعت پایانی وارد جلسه اعضا هیت مدیره میشود و مثلا برنامه های خود را ارائه می دهد و حرفهای که یک سرمربی قبل از فصل با مدیران بلند پایه تیم زده میشود را به نوعی بیان می کند! در پایان جلسه هم اعلام میشود که این جلسه نتیجه اش نامشخص خواهد بود و روز چهارشنبه جلسه نهایی با حضور فتح الله زاده و ... برگزار خواهد شد.

حالا پرویز مظلومی بدون اجازه حاجی و در حالی که هنوز وضعیت فتح الله زاده برای پسن مدیر عاملی مشخص نیست،مدیر عاملی که دو سال پایش ایستاده بود را یکجوراوی دور می زند و به جلسه ای می رود که خود فنح الله زاده در آن حضور ندارد!با این کار هم بهانه خوبی دست فتح الله زاده داده و هم یک مقدار خودش را جلوی هوادارانش خراب کرده است!

بگذریم....
اما به یکباره در روز دوشنبه در یک جلسه اضطراری،که مدیر عامل فعلی استقلال نیز در آن حضور پیدا می کند،نام امیر قلعه نویی از توی قوطی در آورده می شود و سرمربی استقلال را ایشان اعلام می کنند.این در حالیست که هنوز مدیر عامل تیم مشخص نشده است!پس از جلسه هم مصاحبه های مختلفی انجام میشود که وقتی تیمی که هنوز مدیرعاملش مشخص نیست،چطور می شود،سرمربی آن تیم را مشخص کرد!؟سپس از آقای شهریاری،فتح الله زاده و ...به عنوان گزینه های اصلی پست مدیریت استقلال نام برده می شود!
مع الوصف اگر هر فوتبال دوست و هوادارای یک مقدار به این قضیه جدی و دقیق فکر کند،مطمئنا به این ننیجه می رسد که تنها کسی که در انتخاب امیر قلعه نویی در جلسه هیئت مدیره باشگاه حضور داشته حاج آقا فتح الله زاده بوده است!لذا در همین روزها و شاید ساعات خبر ابقای مدیر عاملی فتح الله زاده هم در صدر اخبار قرار خواهد گرفت!چرا...!؟
چون خود ایشان هم در انتخاب امیرخان رای مثبت داده و اعضا هیت مدیره هم با توجه به همین حضور فتح الله زاده ، انتصاب قلعه نویی را انتخاب وی عنوان خواهند کرد .تنها نکته تاریک این حواشی و اتفاقات به ماند برای روزهای که همین هیئت مدیره می خواهند فتح الله زاده را خراب کنند و در صورت کسب نتایج خوب بگویند ما قلعه نویی را انتخاب کردیم و خدایی نکرده بابت عدم نتیجه گیری انتخاب قلعه نویی را به گردن گوشت قربانی همیشگی یعنی فتح الله زاده بیاندازند.صدالبته دور زدن جواد زرینچه هم خودش کلی داستان دارد ......

توضیح:در مورد اینکه بعدا هواداران ژنرال و اعضا هیت مدیره استقلال خواهند گفت که این امیر قلعه نویی بوده که حاج آقا فتح الله زاده را به استقلال برگردانده هم کلی می توان بعدها در موردش صحبت کرد!

که اگر تجزیه و تحلیل بنده درست باشد به آنهم خواهم پرداخت!

همه بايد بخاطر يک مکتب از تيم محبوب خود حمايت کنيم.کاري که ناصرخان چه در زماني که در تيم سمتي داشت و چه زماني که بيرون از گود بود،انجام مي داد.
حمايت حمايت حمايت و گفتن حقايق حتي اگر تلخ و گزنده باشد.انتقاد بايد انجام بشود،اما نقد منفي و تخريب کردن نه!
استقلال نامي است که ما هواداران بايد بخاطرش از عقايد شخصي خود بگذريم و همه چيز را فداي موفقيت آن کنيم.
چند سال ديگر وقتي آمار و ارقام و افتخارات يک تيم را مي خواهند بازگو کنند،ديگر بازيکنان و مربيان افتخار کسب کرده در اولويت اول نيستند و فقط مي گويند استقلال چند مقام قهرماني در جام باشگاهها دارد و چند قهرماني در فلان جام.
بخدا خود بنده جز کساني بودم که حتي يک بار بخاطر اميرخان با خود ناصر حجازي حرفم شده بود!آن موقع جوان بودم و جاهل.البته بعداها از ناصرخان طلب حلاليت کردم و وي مرا با همان معرفت تمام نشدني اش بخشيد .فقط در چشمانم نگاه کرد و اين جمله را گفت؛استقلال را بخاطر استقلال دوست داشته باش،نه من يا فلان کس.

روحش شاد و يادش گرامي
 

              سلام به ژنرال و خداحافظی با  پرویز خان

با اینکه از دو سال قبل کاملا همچین روزهای قابل پیش بینی بود !بالاخره امیر خان ما و شما به تیم خودش برگشت.
من شاید در این سایت جز حمایت کنندگان پرویز مظلومی بودم!اما دلیل حمایت حقیر فقط بخاطر تیم محبوبم بوده است.
از حالا به بعد اگر زنده باشم از بنده مطالبی مسندبه همراه (تصاویر واقعی) خواهید دید که حتی بخاطر حمایت از همین امیر خان،مربی مورد تایید بنده از لحاظ فنی؛چه زخمهای در بدنم وارد شده است.
بازی در انزلی همراه تیم و درگیری با طرفداران انزلی چی که تماما توسط یکی از دوستان عکاسم به تصویر کشیده شده بود و در هیچ روزنامه و سایتی دیده نشده است،گویای حمایتهای بی دریغ بنده و دوستانم از این مربی خواهد بود.
این موارد را اگر گفتم فقط جهت این بود که همین طوری که امیرخان با سلام و صلوات آمده،بالاخره یک روزی چه با کسب عناوین قهرمانی و چه خدای نکرده عدم توفیق در نتیجه گیری باید نیمکت تیم محبوب ما را به فرد دیگری بسپارد.پس از هواداران واقعی استقلال باید بخواهیم اگر واقعا استقلال و مکتب آنرا دوست دارند در کار وی نگذارند که چون در این چند سال این خودمان بودیم که مانع موفقیتهای تیم خود شدیم و هرچه خوردیم از درون خانواده خود بوده است.

در هر حال از زحمات دو ساله ای که پرویز مظلومی و دیگر همکارن ایشان برای استقلال کشیدند،واقعا سپاسگذاریم و به عنوان یک استقلالی از همگی این عزیزان تشکر می کنیم و آرزوی موفقیت هم در زمینه فوتبال و هم در مسائل شخصی برای آنان داریم.

دست همه شما عزیران را با گرمی می فشاریم و باز هم می گوییم با لحظه به لحظه روزهای که با شما بودیم زندگی خواهیم کرد و همیشه گریه ها و شادی های که با شما و بازیکنان تیم محبوبمان در این دو سال داشتیم را فراموش نخواهیم کرد.
پس پیش بسوی افتخارات و مقامهای قهرمانی با هر کسی یا کسانی که دلشان با استقلال است نه شخص خاص به امید موفقیت استقلال و کوری چشمانی که دوست ندارند موفقیت این تیم محبوب را ببینند.

مگر میزان رای مردم نیست!؟

بارها شنيديم و خوانديم که هميشه اين حرف و راي مردم است که بايد به کرسي بنشيند و ميزان بايد راي مردم باشد.
چند رجال سياسي براي مطرح کردن بيشتر نام خود در رسانه ها شروع به مصاحبه هاي رنگي و بيهوده مي کنند،طوري که خواننده هاي آن از سر و ته صحبتهاي اين مردان سياسي سر در نمي آورند!اين افراد غير فوتبالي مي خواهند راي اکثريت مردم را وتو کنند و با توجه به روال سياسي بازي خود،دوستان و آشنايان خود را بر مسند مديريت تيم پرهوادار استقلال بنشانند!

اين سياست بازي و اعمال نفوذ افراد غير فوتبالي براي ما هواداران که سرمايه هاي واقعي و صد البته مالکان اصلي اين تيم هستيم و به عشق اين تيم روزهاي عمر خود را مي گذرانيم و کاري به سياست و موضوعات وابسته  به آن نداريم،اصلا قابل هضم و در نهايت بخشش نمي باشد.
اعضا هيئت مديره استقلال که هر بار با يک مصاحبه ي  رنگي،قصد خود نمايي کردن دارند،مي خواهند در مورد مدير و تيمي تصميم بگيرند و تغييراتي در آن ايجاد کنند که قريب به يقين اکثرهواداران اين تيم از عملکرد مديريت فعلي آن رضايت دارند و مي دانند دلسوزتر و زحمتکش تر از فتح الله زاده در حال حاضر براي مدير عاملي تيمشان وجود ندارد.
از چند روز قبل از جلسه اعضا هيئت مديره که قرار بود در روز يکشنبه برگزار شود،به شخصه مي دانستم اين جلسه  و حتي جلسات بعدي آن فرماليته و فقط جهت بازي با افکار عمومي مي باشد.
و گرنه هر هوادار استقلالي  و فوتبال فهمي مي داند فتح الله زاده حتي با دستها و چشماني بسته هم مي تواند در سومين سال حضور خودش ،اين تيم را امسال قهرمان کند(صدالبته در فصل گذشته هم تمامي شرايط لازم را براي قهرماني تيمش فراهم کرده بود که با بدشانسي و کمي ضعف در کارهاي فني و مصدوميت پي در پي بازيکنان بخاطر برنامه ريزي فشرده و تحميلي  و غير قابل پيشبيني سازمان ليگ،استقلال نتوانست به حق واقعي خود برسد).
مع الوصف به عنوان يک هوادار استقلالي  و به نمايندگي از تمامي هواداران استقلالي که خواهان حضور حاج آقا فتح الله زاده بر مسند مدير عاملي تيم محبوبشان هستند،از اعضا هيت مديره استقلال خواهش مي کنم دست از روي لجبازي بردارند و بگذارند استقلال و استقلالي اين فصل نقل و انتقالات را با آرامش به انتها برسانند و حاج آقا تيم خوبي را آماده بازيهاي فصل آينده فوتبال کشور و ليگ قهرمانان کنند.
فرصتها را از دست ندهيد!
آقاي رحيمي مدير عامل سپاهان از سردار رويانيان خواسته از تيمش بخاطر بازيهاي آسيايي بازيکن نگيرد.اين ضعف يک مدير عامل را نشان مي دهد!
بگذاريم قويترين مرد نقل انتقالات فوتبال ايران در زماني که در آن استاد است به کار اصليش بپردازد.

اين منم منم کردن ها را بي خيال شويد!بايد در اين مدت کوتاه پيش فصل ديگر همه بجاي من «« ما »» شوند!

بارها شاهد بوديم امسال رسولي نژادها،مغداد نجف نژادها و ... به استقلال آمدن و رفتن! منتهي کساني که در تيم منشا خير و برکات بودند،هميشه نامشان بر روي سکوها فرياد زده شده است.

لطفا بگذاريد فتح الله زاده بدهي خود را در اين فصل با استقلال و استقلالي صاف کند.

قهرماني در آسيا روياي بزرگي براي تيم دوستاره استقلال نيست!

روزنامه خبرورزشی به دنبال چه می گردد؟!

سلام
از سردبیر،دبیرتحریریه،آقایان اسماعیل حیدرپور،آرتین زهرابی،فرهاد عشوندی،کاوه علی اسماعیلی،سعید اکبری و ... که نویسندگان روزنامه خبرورزشی می باشند،چند سوال دارم که با یک جواب پاسخ تمام سوالهایم را خواهم گرفت!

و اما ...
به نظر نویسندگان و کارشناسان روزنامه خبر ورزشی در فوتبال ایران چند تا پیشکسوت فوتبالی داریم که به آنها اسطوره هم می توان گفت؟
اصلا به چه کسانی اسطوره می گویند؟
چطور یک بازیکن که بعد پیشکسوت یک باشگاه و یا تیمی می شود،توسط هواداران و کارشناسان لقب اسطوره بودن را می گیرد؟
کلا اسطوره ها چه مشخصات و ویژگی های باید داشته باشند؟
مگر بارها در همین روزنامه خبر ورزشی نوشته نشده که ما ایرانیان آدمهای زنده کش و مرده پرست هستیم؟
مگر بارها در همین روزنامه خبرورزشی نوشته نشده که باید در زمان حیات بزرگان فوتبال از آنها یادی بکنیم و تنهایشان نگذاریم؟
مگر بارها نوشته نشده که چرا فلان شخصیت که حتی پایش به توپ فوتبال نخورده چرا باید بر مسند فلان پست ورزشی فلان باشگاه بنشیند،اما بزرگان چون ....در گوشه خانه حتی سراغی از آنها گرفته نشود؟
حالا برای سهولت در پاسخ سوالهایم ،چند پرسش دیگر را مطرح می کنم!
به نظر کارشناسان و فوتبال نویسان روزنامه خبر ورزشی،در فوتبال ایران چند شخصیت ورزشی که دارای افتخارات زیادی چه در عرصه های بین المللی و چه  فوتبال باشگاهی ایران می باشند؟

چند پیشکسوت ورزشی داریم که در زمان بازیگری چه در زمان مربیگری افتخارات و عناوین مهمی چون قهرمانی در جام ملتهای آسیا با پیراهن تیم ملی،قهرمانی در جام باشگاههای آسیا با پیراهن باشگاهی،قهرمانی در لیگ ها و تورنمنت های داخلی با پیراهن باشگاهی ،قهرمانی با تیم ملی در بازیهای آسیایی در لباس مربیگری،قهرمانی در جام باشگاههای آسیا(حضور بر روی نیمکت تیم قهرمان به عنوان سرمربی)،حضور بر روی نیمکت تیم ملی به عنوان سرپرست،عضو هیت مدیره باشگاههای بزرگ و کلی دیگر از این عناوین و افتخارات در فوتبال ایران موجود می باشد؟
اگر جواب شما این است که اگر پیشکسوتی با این مشخصات که جز اسطوره های فوتبال هم به حساب می آید،باز باید نکات منفی کارنامه وی را به عنوان یک مطبوعاتی و بخاطر رسالت کاری خود به وی و هوادارنش گوشزد کنید،بنده کاملا مورد تایید قرار می دهم و در بست قبول دارم.

اما سوال بنده با توجه به مطالب و بهتر بگویم سوالات فوق این است که؛آیا انتقاد کردن از همچین بزرگانی راه و رسم ندارد؟نیاز به بزرگ بودن در عرصه قلم و مطبوعات ندارد؟آیا هر جوانی که دو تا لیسانس گرفته و چند مطلب ورزشی نوشته؛حق دارد به بزرگترین اسطوره فوتبال یک باشگاه و حتی فوتبال ایران(چون فکر نمی کنم در عرصه بازیگری و مربیگری هیچ پیشکسوتی در حال حاضر افتخارات این عزیز را داشته باشد)این گونه بتازد و مورد تمسخر قرارش دهد؟
اگر این جور مطلب نوشتن بصورت محدود و اینکه مثلا از دست  نویسنده و سردبیر روزنامه خبر ورزشی اشتباها در رفته و نوشته شده،باز قابل قبول بود!

اما وقتی بارها در همین فصل فوتبالی همچین مطالبی در مورد یک پیشکسوت بزرگ و با اخلاق نوشته می شود،آیا نباید فکر کنیم که عقاید نویسندگان و رویکرد این روزنامه نسبت به این شخصیت و تیم محبوب باشگاهی اش همین است ؟! و غرض ورزی و عناد در لابه لای نوشته های نویسندگان این روزنامه موج می زند؟

وقتی روزنامه خبرورزشی (با توجه به اعتراف نویسندگانش در ستون حرف آخر این روزنامه)دو سال تمام از کادرفنی استقلال و بخصوص پرویز مظلومی انتقاد می کند،دنبال چه عدالتی در فوتبال می گردد؟حالا که شایعه بازگشت امیر قلعه نویی در میان فوتبالی ها پخش شده،چرا دنبال حاشیه درست کردن برای استقلال و عوامل این تیم مردمی می باشد؟

اصلا کارشنایان این روزنامه چه مربی و بازیکنانی را برای استقلال موجه می دانند و فکر می کنند وخاطبینشان را با حضور این بازیکنان و کادرفنی توصیه شده،راضی می شوند؟آیا در نظرسنجی ها این روزنامه تا به حال بابت مطالب نوشته شده در روزنامه خود سوالی شده و نظراتی از مخاطبین خود گرفته شده است؟
در آخر نوشته هایم نیز باید متذکر بشوم که شما باید از چنین مطالب و سوالاتی استقبال نیز بکنید! وقتی سطر به سطر مطالب و نوشته های روزنامه خبر ورزشی مورد تحلیل عامیانه هواداران و مخاطبینتان قرار می گیرد،باید خیلی خوشحال هم باشید و بجای فرار از انتقادات،به دنبال پاسخ گویی باشید.

امیر خادم _عضو سابق باشگاه خوانندگان روزنامه خبر ورزشی

در مورد مصاحبه هاي عليرضا مرزبان در زماني که حتي صعود استقلال به مرحله بعدي ليگ قهرمانان آسيا مسجل نشده بود و هنوز مشخص نبوداستقلال با سپاهان بايد ديدار مرحله پلي آف آسيايي خود را برگزار کند و کري خواني اين آقا ،صحبت زياد است و بعدا به طور مفصل به آن خواهيم پرداخت و فعلادر اين مطلب نمي گنجد!

اما در مورد مصاحبه هاي قبل از بازي استقلال با سپاهان و حرکات تحريک آميز اين مربي در حين بازي و مشکلاتي که براي سيد مهدي رحمتي بوجود آورد و مصاحبه هاي بعد از بازي وي،يک مقدار بيشتر از حد و ظرفيت فوتبالي وي بوده و توهيني هاي وي براي هواداران استقلال قابل هضم نبوده است! بايد به ايشان و به هواداران همچنين مربياني بفهمانيم که براي ما هواداران استقلال و اسطوره بزرگمان زندگي کردن در خارج از کشور و آنهم در زمان جنگ و دفاع از کشورکار خواستي نبوده واگر ايشان سر دو کلاس مربيگري هم حضور يافته در ايران همانند و بسيارهستند! وقتي ايشان در مورد مظلومي و کلا کادر فني استقلال آنطور مصاحبه ميکند و راه رفتن بر روي چمن ورزشگاههاي آلمان و اسپانيا را براي مظلومي يک رويا مي داند،بايد چه چيزي را به ايشان گوشزد کنيم!؟

آيا بايد بگوييم شمائي که براي رفتن و صعود به مرحله يک هشتم نهايي ليگ قهرمانان آنگونه به همراهي طرفداران زرد رنگتان به بازيکنان و مربيان استقلال توهين کرديد، مگر نمي دانيد که همين پرويز مظلومي ؛که درتيم بزرگي مثل استقلال سالها بازي کرده و در کنار مربياني چون منصور پورحيدري «که خود دست پرورده رايکوف بزرگ مي باشد»»چه در زمان بازيگري و چه مربيگري جام قهرماني باشگاههاي آسيا را بدست آورده !؟

جامي که شما اينقدر برايش سرو دست مي شکنيد و حاضريد بخاطر به دست آوردنش دست به هر عمل زشت و شنيعي بزنيد را دو دهه قبل پرويز مظلومي به اتفاق منصورخان پورحيدري بدست آورده اند.آقاي مرزبان شما  و تيم متمولتان حالا حالاها حتي خواب قهرماني اين جام را نخواهيد ديد! شما در اندازه اي نيستيد در مورد کادرفني تيم بزرگ استقلال اين گونه صحبت کنيد!
ظاهرا يادتان رفته که اگر مجتبي جباري پنالتي بدست آمده در بازي برگشت مقابل تيمتان را اگر به گل تبديل کرده بود ،الان اينقدر زبان باز نمي کرديد و چمن ورزشگاههاي آلمان و اسپانيا را به رخ مظلومي و ديگران نمي کشيديد!
عليرضا مرزبان را در زماني که دايي سرمربي تيم پرسپوليس بود و داشت براي حميد استيلي تيم مي بست ديگر همه شناخته اند!عليرضا مرزباني که مدتي امين افشين قطبي بود و بعد به يکباره از پرسپوليس به بيرون پرتاب شد راهمه مي شناسند!
عليرضا مرزباني که حتي به اسطوره باشگاه سپاهان رحم نکرده و مجيد بصيرت را از نظر خود از اين باشگاه بيرون انداخته را ديگر همه مي شناسند! ظاهرا آقاي مرزبان ؛دانستن چهار لغت انگليسي و توان مکالمه کردن با اين زبان را دليل موجه اي مي داند براي آينکه افتخارات و عنواين کسب شده مربياني چون مظلومي را به سخره بگيرد!
افتخاراتي که پرويز مظلومي به عنوان همين سمت فعلي شما که در سپاهان داريد (دستياري کرانچار)را شما نه تنها در خواب هم نخواهيد ديد،بلکه براي باشگاه سپاهان  هم دست نيافتني خواهد بود.آرزوهاي اين فصل شما،خاطرات بيش از يک دهه پيش پرويز مظلومي است!

خدا را شکر حداقل نویسندگان روزنامه خبرورزشی به این نکته اعتراف کردند که بنا بر اینکه به کار فنی پرویز مظلومی اعتقاد نداشتند در طی دو سال اخیر دائما در حال انتقاد از وی بودند!

در ستون حرف آخر این روزنامه در تاریخ 4 خرداد ماه پس از حذف استقلال از لیگ قهرمانان سردبیر یا دبیر تحریریه روزنامه خبر به این نکته اذعان کرده بودند که از ابتدا سرمربیگری وی چون می دانستند موفقیتی بدست نخواهد آورد از عملکرد وی انتقاد می کردند.
بارها این روزنامه کادرفنی استقلال را ترسو خوانده بود و یا از تاکتیکهای اتخاذ شده توسط کادرفنی و بخصوص پرویز مظلومی انتقاد کرده بودند.
در این ستون به اینکه بعداز برد استقلال مقابل پرسپولیس در جام حذفی تیتر روی جلدشان را به تعریف کردن از مظلومی پرداخته بودند،اشاره شده بود و نویسنده این مطلب عنوان کرده بود بازی استقلال مقابل سپاهان سندی بود ادعاهای کارشناسان این روزنامه از عملکرد فنی پرویز مظلومی و کارنامه دوساله ایشان که دائما در این روزنامه مورد انتقاد قرار گرفته بود!
در این مطلب به ناکارآمدی پرویز مظلومی در حالی اشاره شده بود و این مربی فقط به دلیل آنکه تیمش در یک نمایش ضعیف که تمامی بازیکنان ستاره این تیم به یکباره بازی اصلی طبق روال خود را یادشان رفته بود و انگار در این بازی کپ کرده بودند را دلیلی بر عدم کارایی کادرفنی و ضعف مظلومی شمرده بودند.

نگارنده مطلب فوق بر سر مظلومی و هواداران استقلال که مصاحبه های پرویز مظلومی را با توجه به اینکه به وی اعتقاد نداشته بودند،منتهی در صفحات آخر و وسط روزنامه خود کار می کردند را نشان از بی طرفی این روزنامه دانسته بود و عنوان کرده بود ما از عملکرد مظلومی انتقاد می کردیم و دو سال تمام برایش حاشیه درست می کردیم!

سپس از تماشاگران و مخاطبین استقلالی خود خواسته بود که بروند از کارشناسانی همچون آقای محصص،جلال چراغپور و ...در مورد عملکرد فنی پرویز مظلومی در این دو سالی که سرمربی استقلال بوده،نظر خواهی کنند و ببینند که فوتبال نوبسان خبرورزشی در مورد کادرفنی استقلال اشتباه نکرده بودند!

در این ستون به اینکه بعداز برد استقلال مقابل پرسپولیس در جام حذفی تیتر روی جلدشان را به تعریف کردن از مظلومی پرداخته بودند اشاره شده بود و نویسنده این مطلب عنوان کرده بود بازی استقلال مقابل سپاهان سندی بود ادعاهای کارشناسان این روزنامه از عملکرد فنی پرویز مظلومی و کارنامه دوساله ایشان که دائما در این روزنامه مورد انتقاد قرار گرفته بود!
در این مطلب به ناکارآمدی پرویز مظلومی در حالی اشاره شده بود و این مربی فقط به دلیل آنکه تیمش در یک نمایش ضعیف که تمامی بازیکنان ستاره این تیم به یکباره بازی اصلی طبق روال خود را یادشان رفته بود و انگار در این بازی کپ کرده بودند را دلیلی بر عدم کارایی کادرفنی و ضعف مظلومی شمرده بودند.
مع الوصف با توجه به مطالب نوشته شده در این ستون،حقیر که یکی از مخالفان این انتقادات دو ساله از پرویز مظلومی توسط خبرورزشی بودم از نویسندگان و سردبیر این روزنامه یک سوال دارم!
آیا اگر در بازی استقلال مقابل همین سپاهان در دور رفت گل صددرصد صحیح آرش برهانی توسط داور بازی آفساید اعلام نمی شد و یا در بازی برگشت با همین تیم سپاهان مجتبی جباری پنالتی خود را از دست نمی داد و یا با توجه به همان لقبی که به پرویز مظلومی داده بودید،لوک خوش شانس استقلال مقابل سپاهان در بازی لیگ قهرمانان بجای اینکه بازیکنان تیمش راه رفتن عادی را از یاد ببرند،در دقیقه 7 بازی بجای سپاهان گل اول را به نفع تیم استقلال می زدند و اتفاقات بازی همانطور که در ازبکستان رقم خورد و باعث گل دوم و در نهایت برتری استقلال می شد و این استقلال بود که به مرحله یک هشتم جام باشگاههای آسیا صعود کرده بود،بازهم پرویز مظلومی که تیمش با توجه به آن دو اتفاق بازی رفت و برگشت و خوش شانسی در بازی پلی آف لیگ قهرمانان صاحب دو قهرمانی و صعود در بین 8 تیم برتر آسیا می شد،بازهم وی را ترسو و ضعیف می نامیدید؟

آیا اگر فقط علی کریمی در بازی با تراکتورسازی در تبریز بازی می کرد و پنالتی بدست آمده به سود پیروزی را به گل تبدیل می کرد و سپس همان اتفاقاتی که باعث برد پر گل تراکتور شد باز هم به وقوع می پیوست و فقط تراکتور یک گل بیشتر دریافت می کرد،آیا استقلال هم اکنون تیم دوم جدول لیگ برتر نبود و مظلومی صاحب کارنامه قابل قبول تری می شد!؟
آیا فقط پرویز مظلومی و تیمش دارای ستاره های گرانقیمت و تیمی کهکشانی بودند!چطور زمانیکه مالک استیل آذین آن همه بازیکن گرانقیمت و مربی درجه یک را برای تیمش خریداری کرد ولی در نهایت به لیگ یک سقوط کرد این همه هجمه و انتقاداتی که از پرویز مظلومی صورت گرفته،از این تیم انتقاد شد!؟
مگر همین تیم مظلومی در نیم فصل اول با اختلاف 6 امتیاز قهرمان لیگ برتر نشد!چطور تا قبل از فشردگی های بازیها و بازیهای تحمیلی برنامه ریزی نشده پلی آف آسیا شروع نشده بود،استقلال بهترین تیم لیگ برتر بود و برایش تیتر می زدید؛این استقلال دوست داشتنی!؟
بنده به شخصه شاید از لحاظ فنی پرویز مظلومی را در حد تیم بزرگی چون استقلال ندانم،اما این دلیل نمی شود کارنامه دو سال وی و همکارانش را نادیده بگیرم.
اگر روزنامه خبرورزشی بر اساس صحبتهای سردبیر خود،که عنوان کرده ما بخاطر هواداران استقلال از این تیم انتقاد می کردیم و همیشه سعی داشتیم در نقدهای خود رعایت انصاف را داشته باشیم،باید بپرسیم،شما چرا این همه انتقاداتی که در این دو سال از تیم و کادرفنی استقلال کردید ،یک سوم آنرا از تیم دوازدهم جدول یعنی پرسپولیس نکردید؟و سوال آخرمان هم این است که؛اگر استقلال با مظلومی نتایج این فصل پرسپولیس را کسب می کرد می خواستید چه بلایی سر مظلومی و تیمش بیاورید!؟
مگر مدیران پرسپولیس برای تیم فعلی و یا حداقل تیم نیم فصل دوم خود برای بازیکنان جدید و مربی ترکیه ای که به خدمت گرفته بود کلی هزینه نکرده بود!پس چرا هزینه های خریدهای موفق ابتدای فصل استقلال را دائما تو سر کادرفنی و هواداران این تیم می زنید!؟ 

پر کشیدن عقاب از شهر کلاغ ها یکساله شد.

در روزهای که به اولین سالگرد مرحوم ناصر حجازی نزدیک میشویم باز کوته فکرانی که دائما همانند کارتون گالیور مدام می گفتند من می دونم!در پی نسبت دادن به مردی از فوتبال ایران هستند که برخی از کارشناسان وی را تختی زمانه نامیده بودند و قصد دارند سجایای اخلاقی وی را جوری جلوه دهند تا نداشتن همین اسطوره ای که در اکثر باشگاههای کشور نظیرش را نمی توانند،پیدا کرد،خلا آن را یک جورایی پر کرده باشند.
این صحبتهای بنده تکرار مکرراتی است که فقط جهت باز شدن ذهن این بی دانشان و کوتاه فکران می باشد.
ناصر حجازی استقلال همان مردی که بخاطر لابی نداشتن و گردن کج نکردن جلوی این مسئول و فلان مدیر به حق واقعی خود نرسیده بود،در زمانی که در استقلال فعالیت نمیکرد هیچگاه بر علیه تیمش حرفی به زبان نمی آورد و عاشق واقعی تیمش بود.مرد محبوب استقلالی ها یک سالی هست که زخت بر بسته و به دیار باقی رجعت نموده است.

حجازی تختی زمان بود پر بیراه نگفتند.چقدر در زمان حیات این بازیکن و مربی بزرگ استقلالی ها وی را متهم به بی دینی و قبل نداشتن ائمه اطهار کردند.اما وقتی عکسهای وی در کنار حرم آقا ابا عبدالله الحسین (ع) و قمر بنی هاشم(ع) در رسانه ها کار شد و همه مردم و فوتبالی ها با چشمان خود دیدند که ناصر حجازی مغرور چگونه در حرم آقا زار زار گریه می کندو به ائمه اطهار ارادت های ویژه ای دارد،متوجه شدند که ناصر حجازی ما فقط از زندگی کردن خوش تیپی و آراستگی و بروز بودن را نمی داند و خودش را از محبین اهل بیت می شناسد.

منتهی در طول این یکسال روزهای بیشماری بودند که نام حجازی سر تیتر اکثر روزنامه های ورزشی کشور بود.وقتی می گفتند که حجازی تختی زمان بود پر بیراه نگفتند.چقدر در زمان حیات این بازیکن و مربی بزرگ استقلالی ها وی را متهم به بی دینی و قبل نداشتن ائمه اطهار کردند.

در خبرها داشتيم که چند بازيکن ملي پوش و مطرح با تيم پرسپوليس يا قرارداد داخلي بستند و يا مذاکراتشان موفقيت آميز بوده و قرمز پوش شدنشان حتمي مي باشد.
حال يک سوالي در ذهن بنده پيش آمده که با توجه به اينکه قرمزهاي پايتخت سال آينده در ليگ قهرمانان آسيا حضور ندارند و امسال نتوانستند سهميه آسيايي بگيرند،اين بازيکناني که نامشان براي پيوستن به اين تيم  مطرح شده آيا با علم به دانستن اين موضوع به پرسپوليس پيوسته اند و يا اينکه فکر مي کنند پرسپوليس در همين ليگ فعلي قهرمانان به مرحله بعد صعود خواهد کرد و در ادامه در همين ليگ قهرمانان و بعداز مرحله يک هشتم نهايي با  اين تيم به فينال آسيايي مي رسند !؟
يا اينکه اين بازيکنان دوست ندارند در سال فوتبالي 91-92 با برنامه سنگين و بازيهاي پي در پي مواجه شوند  تا خدايي نکرده دچار  مصدوميت و يا خستگي احتمالي ناشي از بازيهاي فشرده و پي در پي که در صورت آماده نبودن کافي از لحاظ شرايط بدني باعث پايين آمدن کيفيت بازي آنان مي شود موجب خط خوردن آنها از ليست تيم ملي بشود و جام جهاني را از دست بدهند!؟
مع الوصف پرسپوليس را انتخاب کرده اند که اولا همانند تيمهاي ديگر مطرح ولي آسيايي در تير رس خبرنگاران و رسانه ها و مردم باشند و مي دانند نتايج بدست آمده با اين تيم در بورس و صدر اخبار قرار خواهد گرفت و ديگر آنکه اين تيم بازيهاي نسبتا کمتر و فشرده تري نسبت به ديگر تيمهاي آسيايي شده خواهد داشت و اين بازيکنان فقط فکر و تمرکز خود را مشغول ليگ برتر و جام حذفي و در نهايت تمرينات و بازي در تيم ملي معطوف خواهند کرد و در نمايشگاه مهمي چون ليگ قهرمانان ديگراجراي نخواهند داشت و دوست ندارند خودشان را مطرح تر از موقعيت فعلي خود کنند!؟
آیا هواداران پرسپولیس واقعا فکر می کنند این بازیکنان ملی و تا حدودی اشباع شده، برای موفقیت تیم محبوبشان می خواهند با پرسپولیس قرار داد امضا کنند یا اینکه برای در بورس و مطرح ماندن!؟
آیا واقعا این بازیکنان از بچگی عاشق رنگ قرمز این تیم بوده اند یا...!؟  
البته ممکن است تمام اين اخبار پيوستن بازيکناني چون محمد قاضي،ماهيني،شهاب گردان و ... شايعه اي بيش نباشد و يا اينکه اگر صحت هم داشته باشد بعداز اينکه قرمزها نتوانند احتمالا جواز صعود به دور بعد ليگ قهرمانان را بدست بياورند،از تصميم خود منصرف شوند!

آیا حق استقلالی ها را خورده اند یا فوتبالدوستان تبریز و قم سرکارگذاشته شده اند...!؟

در دو،سه هفته پایانی لیگ برتر که سه تیم اول مسابقات کاملا مشخص شده بود و فقط قهرمان بازیهای مشخص نشده بود،دائما در روزنامه های مختلف می خواندم که تراکتورسازان با امیر قلعه نویی از اینکه تیمشان سهمیه جام باشگاههای آسیا را کسب کرده اند خیالشان راحت و فقط منتظر افتادن اتفاقات فوتبالی هستند تا قهرمانی لیگ را هم بدست بیاورند.از طرفی می دیدم سرمربیان تیم نفت تهران و صبا باتری هم از چهارم شدن و گرفتن سهمیه آخر فوتبال ایران در جام باشگاههای آسیا حرف به میان می آوردند و برای گرفتن رتبه چهارمی لیگ رقابت می کردند.

چند وقتی بود که این موضوع بدجوری ذهنم را درگیر خودش کرده بود.با خودم می گفتم نکند که چون من مدتی از روزنامه خواندن و کلا اخبار ورزشی دور بودم در این خصوص  کنفدراسیون فوتبال آسیا دوباره تغییراتی ایجاد کرده و سهمیه فوتبال ایران را به چهار تیم بازگردانده که فوتبالدوستان تبریزی و بازیکنان صبا و نفت صحبت از سهمیه آسیایی می کردند!؟

مگر در آخرین اطلاعیه مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا سهمیه فوتبال ایران از 4 تیم به 2.5 تیم کاهش پیدا نکرده بود و استقلال به عنوان تیم سوم با ذوب آهن و سپس الاتفاق عربستان بازی کرد و به عنوان  تیم سوم ایران  به لیگ قهرمانان راه پیدا کرد.مگر قرار نیست آن نیم درصد باقی مانده از سهمیه ایران برای راه پیدا کردن به لیگ قهرمانان همچون استقلال در بازیهای پلی آف شرکت کنند؟!

یا بنده از اخبار روز فوتبال و بخصوص لیگ قهرمانان به دور می باشم یا مردم را بدجوری سرکار گذاشته اند!

اگر خوب دقت کنیم می بینیم 50% دلیل عدم قهرمانی استقلال در لیگ برتر به خاطر انجام دادن همین دو بازی پیش بینی نشده پلی آف آسیایی بود که منجر به فشرده تر شدن برنامه های بازیهای این تیم در فصل 90-91  شده بود.

واقعا اگر سهمیه فوتبال ایران دوباره تغییر پیدا کرده باشد باید به حال این فوتبال و برنامه ریزی مسئولان فدراسیون و حتی کنفدراسیون فوتبال آسیا گریه کرد و استقلالی ها نباید از این گونه تبعیضات و بی برنامه بودن متولیان فوتبال ایران و آسیا و حقی که از آنها و تماشاگرانش تضعیع شده به این سادگی بگذرند.

با اینکه دل خوشی از مدیریت کفاشیان در فوتبال ایران ندارم و همیشه هم عنوان کردم که ایشان فوتبال ایران را چند سال عقب تر از چیزی که بود انداخته است و از مدیریت در فوتبال چیزی سر در نمی اورد،اما از مصاحبه اخیر ایشان در مورد محمد نصرتی و شیث رضایی و دفاع جانانه ای که ایشان در این مورد انجام داده اند،خیلی خوشحالم.
وقتی بالاترین مرجع فوتبالی کشور طی مصاحبه ای همان حرف ابتدای بنده را در مورد این دو بازیکن می زند و بزرگانی چون علی پروین و ....هم همین نظر را دارند،چرا فقط باید یکصرفه در مورد این بازیکنان قضاوت کنیم.
امروز رسانه خبرورزشی که تا دیروز با تیترهای بی معنی و تخریبی اش خواستار محکوم شدن شدید این دو بازیکن شده بوده اند و حتی پایشان را فراتر گذاشته و کاسه داغتر از آش شده و می خواستند پای نفر سوم دیگری را به این ماجرا باز کنند،امروز در روزنامه خود یک مقدار فیتیله انتقاداتش را کمتر کرده و با کار کردن مصاحبه های جواد نکونام،علی کریمی و ...بر روی تیتر خود،مثلا آرام شده و دیگر حامی حق و حقوق و آبروی از دست رفته ملت ایران در آن سوی آبها نمی باشد!!
روزنامه خبر ورزشی بدجوری در روزهای اول و آن هم با حمایت چند تن از مخاطبین ثابت که دیگر برای همه مشخصاتشان معلوم شده است،شروع کردن به انگشت نما کردن بازیکنانی که همه از شیطنت آنها صحبت کردند!روزی که گفتم مدیر وبلاگ خوانندگان روزنامه خبر ورزشی جوانی می کند و ناپخته عمل می کند،لینک وبلاگ بنده را حذف کردند و مدیران و مسئولان این روزنامه به راحتی دل یکی از قدیمی ترین خوانندگان روزنامه خود را تعمدا یا اطلا بدون اطلاع از جریان اتفاق افتاده شکستند!من فکر میکردم حداقل آقای جوادی و فزهاد اشراقی سره از ناسره را به خوبی تشخیص می دهند و با اینکه از اصحاب رسانه جوان محسوب میشوند اما تجربه کافی را در گرداندن این روزنامه خوب ورزشی را دارند!اما ظاهرا خیلی اشتباه میکردم!

خبرورزشی و سایه درگذشت حجازی

چندی قبل در زمان مرگ ناصرحجازی اتهامی از سوی مدیر وقت تیم فولاد خوزستان آقای مسعود رضائیان در رسانه ها مطرح شد،که بنده با مطلبی تحت عنوان ""نعمتهای اسطوره پس از مرگش""از وی انتقاد کردم و از روزنامه خبرورزشی نیز خواستم که صحت صحبتهای وی را پیگیری کند.

دبیر تحریریه روزنامه خبر ورزشی نیز با نوشتن چند سطر در جواب مطلب بنده قول دادند که این اتهام را پیگیری کنند.اما حالا حدود 5 ماه از ادعای مسعود رضاییان مبنی بر اینکه بازیکنان تیم فولاد در بازی نیم نهایی جام حذفی خود مقابل استقلال در زمان مربیگری قلعه نویی پنالتی های خود را به آسمان می زدند تا استقلال بتواند به فینال بازیها برسد.همچنین عنوان کرده بودند که بعد پایان بازیهای آن فصل چند بازیکن این تیم که قول رفتن به استقلال را گرفته بودند به این تیم پیوستند.اما نه از پیگیری فرهاد اشراقی و روزنامه خبر ورزشی خبری شد و نه باشگاه استقلال و خود امیر قلعه نویی در مورد اعتراضی کردند.تمام این بی توجهی های فوتبالی ها را می توان بر روی مشغله های کاری زیادشان گذاشت.اما اینکه رسانه ها خوراک خوبی پیدا کرده بودند و می توانستند بابت این موضوع جنجالهای یه پا کنند،چرا در این مورد پیگیری های خاص خود را نکرده اند،جای تعجب دارد!حال شما را به متن مقاله ای که بابت این موضوع نوشته بودم جلب می کند

مهدی طاهر افشار_عضو سابق باشگاه خوانندگان روزنامه خبر ورزشی

                             Dr. Thomas M. Buchsbaum   

سلام.چند روزی بود که به دلیل مشغله های بسیار کاری و همچنین برگزاری مهمانی های که شخصیتهای سیاسی خارجی و داخلی در آن شرکت می کردند،لاجرم مجبور بودم شبانه روز سرکار باشم و حتی فرصت درست خوابیدن هم نداشته باشم چه برسد ورود در محیط اینترنت و نوشتن در وبلاگم!اما در مورد این مهمانی ها و افراد شرکت کرده در آن توضیحات مختصری می دهم که شاید برایتان جالب باشد.درروز29 ماه مبارک رمضان سفیر کشور اتریش به دعوت دایی ام برای بازدید از استان لرستان به میزبانی مجتمع تفریحی عطرستان بروجرد و هتل عطر خرم آباد به این استان دعوت شده بود.

در بـازی مــردانگی،نـامـردها بــازنـده انـد

ناصرحجازی ها ولی،تا مرگ دنیا زنده اند