|
بعد از اینکه یکی از مقالات چندین سال قبل مرحوم پورثانی که از آرشیو قدیمی روزنامه استقلال جوانم در آورده بودم،مطالعه می کردم؛متوجه شدم که واژه های""ترس از نوشتن"" و "" هراس از بیان عقاید شخصی""در بین دو نسل از نویسندگان ورزشی مفاهیم متفاوتی دارد و ترجمه میشود!!همان چند سطر اول و انتقاداتی که این استاد نویسندگان ورزشی از یک بازیکن محبوب آن سالها بابت مواضع غلطی که در برابر باشگاه استقلال گرفته بود،کاملا برای تشخیص و تفاوتهای مطالب انتقادی صریح و بدون در لفافه نوشتن با نگارش های دو پهلو و یکی به میخ زدن و یکی به نعل،کفایت می کرد!
استاد چه زیبا و به با صراحت بازیکن مذکور را به صلابه کشیده بود!
اما جناب هومن خان جعفری؛ابتدا باید از سانسور و ویرایش مطلب حقیرکه اصل انتقادات و ناگفته ها در آن سطرها موج میزد،از شما تشکری کرده باشم!! و همچنین بابت ویرایش بد مطلب فوق و ویراستاری پر اشتباهی که معلوم است خیلی در آن دقت به خرج داده شده است و در نهایت با کلی غلط املایی و جابجا کردن لغات به چاپ رسیده،ازجنابعالی و سایر همکارانتان در روزنامه استقلال جوان کمال تشکررا داشته باشم!!
مع الوصف؛باید انتقادی ازخانم فرزانه طاهری بابت ترجمه و ویرایش غلط مقاله ریموند کارور؛که باعث ارزدگی خاطروناراحتی اینجانب شده،داشته باشم!!!!بایدعنوان کنم که ترجمه اشتباه وغلط ایشان دربیان عقاید کارور در مورد ""مشکلات یک نویسنده در مقاله نوشتن ""یکی از دلایل حذف برخی از سطرهای مطلب فوق بنده بوده است !!
سطرهای حذف شده از مطلب کذایی حقیر:
اين روزها خيلي ها به جان امير قلعه نويي افتاده اند و حتي کوچکترين حرکت و يا حرفهاي وي را به چالش مي کشند،اما اين روزنامه فقط در دفاع از وي،از اميرخان تعريف و تمجيد فني مي کند!_صدالبته جای شکر دارد،اما حمایت باید ضمن احترام به تمامی عقاید همه جوره صورت بگیرد _
بنده خدا بر سر خاک اسطوره رفته،اما ......،فرهاد مجيدي در نامه پر از ايراد و حاشيه اي خود،هواداران را به جان تيم و اميرخان را انداخته،اما ....
اما اگر منظور شما از رفت و آمد ما و از انتقادات عنوان شده،بر گرفته از نوشته های زیر بوده است؟!
روزنامه استقلال جوان خيلي آرام و به روش رونالدينهوي که به يک سمت نگاه ميکرد ولي به سمت ديگري پاس مي داد!از کنار اين جوسازي ها و خودزني ها به سادگي عبور کرده و نتنها اجازه عکس العمل نويسندگانش در برابر اين حاشيه هاي مخرب را نداده،حتي مقالات و مطالب هواداران استقلال و مخاطبانش را نيز در گاهي اوقات ناديده گرفته و به دليل آنکه خودش خنثي شده به جلو حرکت کرده،اجازه صحبت کردن و چاپ عقايد هواداران را در روزنامه نزديک به باشگاه که در بين فوتبالي ها از آن منتسب به باشگاه استقلال نام مي برند،را نیز نداده است.
مع الوصف؛متاسفانه بايد عليرقم ميل باطنيم و به عنوان کسي که سالهاست سرباز _مخاطب_ اين روزنامه ورزشي هستم(اين جمله آخري؛از سطرهاي نامه خداحافظي فرهاد مجيدي اقتباس شده است!!!!!)بگويم که اين روزها فقط روزنامه استقلال را براي ناقص نماندن آرشيو 15،16 ساله ام خريداري ميکنم و تنها صفحه آخر و بعضا صفحه هواداراي آن را مطالعه مي کنم!لذا در این چند هفته اخیر از رویکرد کلی روزنامه استقلال جوان وعکس العمل های که نویسندگان آن در برابر حاشيه هاي بوجود آمده پیرامون باشگاه استقلال داشتند،رضايت نداشته وباید عرض کنم که انتظارات بیشتری را از روزنامه مورد علاقه خود بابت پردازش اتفاقات حاشیه ای اخیرتیم محبوبم از آن داشته ام!!!باید عرض کنم که.....
ادامه مطلب |
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 17 / 7 / 1390برچسب:رسانه ها,روزنامه استقلال جوان,هومن جعفری,امیر خادم,فرزانه طاهری, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
کمی دلتنگی...
دلم تنگ شده... برای مردی که اسطوره میخواندیمش....
بازم دوشنبه شد و حال من بد!یعنی خوب!نمیدونم اسمشو چی بذارم...
اسفند 89
...وقتی استقلال جوان رو خوندم فقط بغض کردم!ارتباط تلفنی با ناصر حجازی!اصلا باورم نمیشد...!اونروز من تا ساعت 3 مدرسه بودم و ارتباط تلفنی از ساعت11تا1!از این بدتر نمیشد!اما...
من عاشقش بودم مگه میشه یه عاشق دیوونه نباشه؟!با زردچوبه خودمو زدم به مریضی و سر کلاس هندزفری بگوش شروع کردم به شماره گرفتن...یک بار دوبار صد بار...
و...چقد شنیدن بوق آزاد تلفن لذتبخش بود!
و صدای خنده های اسطوره زندگیم از اون هم لذتبخشتر...!خدای من !دیوونگی من خنده رو لبهاش آورده!
اما من...حال من..!فقط گریه کردم تا خودش بهم گفت اگه گریه کنی منم گریه میکنم!
چیکار میتونستم بکنم؟!کسی میدونست ناصرحجازی انقدر مهربون و حساسه؟
فقط خنده هاشو یادم مونده..
فردا دوشنبس...یه دوشنبه خاطرانگیز برای من...
ناصر خان!
خیلی دلم برات تنگ شده...
خوشحالم که رفتی...رفتی و توی آسمون دیگه درد نمیکشی...
تا ابد عاشقت میمونم...
بچه ها یه فاتحه برای بزرگ مرد استقلال بخونید....
دل دنیا رو خون کردی که اینجوری تو رفتی
تموم دلخوشیهامو تو با رفتن گرفتی
مثل حس یه عشق تازه بودی
مثل افسانه بی اندازه بودی
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 24 / 7 / 1390برچسب:ناصر خان,اسطوره من,عاشقت میمونم, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
کدام استقلال؟کدام پرسپولیس؟
فصل جدید لیگ برتر با نام خلیج همیشه فارس که کلید خورد,هواداران سرخابی با توجه به خریدهای خوبی که به زعم هوادارانشان برای موفقیت کفاف میداد,امید بسیاری به رسیدن به قله قهرمانی بعد از 2 سال متوالی آقایی سپاهان متمول و مربی زیرکش شدند.در این بین آبیهای پایتخت با اتکا به مدیر موفقشان در فصل نقل و انتقالات بازار را در قبضه خود در آوردند و هر آنکه نام ستاره را یدک میکشید جذب کردند.رقیب سرخپوش هم به نسبت پارسال و دست خالی دایی روی نیمکت خوب یارگیری کردند اما نکته اینجاست که تنها و فقط تنها ستاره برای قهرمانی کافی نیست.جدا از لزوم داشتن بازیکنان کلیدی و توانا در مستطیل سبز و همچنین روی نیمکت,داشتن مربی با کاریزمای قوی جهت اداره کردن این دو تیم و همچنین مدیریتی با ثبات و البته پشتیبان برای بر افراشته کردن بیرق قهرمانی امری بایسته و ضروریست که متاسفانه نه در پرسپولیس و نه در استقلال چنین فاکتوری را نمیبینیم.از بحثهای مدیریتی فاکتور گرفته و به نیمکت سرخابیها میرسیم,جایی که استیلی و مظلومی نقاط ضعف مشترکی با هم دارند.1)عدم اقتدار لازم در برخورد با ستاره ها 2)نداشتن مقبولیت کافی روی سکوها و متعاقب آن عدم حمایت همه منظوره هواداران 3)عدم ثبات شغلی با توجه به مدیریت جدید 4)و از همه مهمتر توانایی تصمیم گیری سریع در لحظات حیاتی و بحرانی بازی هاست که در این حین مظلومی به ناخن جویدن مشغول است و استیلی با رخسار رنگ و رو رفته فقط نقش تماشاچی را بازی میکند.متاسفانه نه استیلی و نه مظلومی, کاریزما و جاه طلبی و شخصیت مربیگری برای اداره این دو تیم بزرگ را ندارند.چیزی که قلعه نوعی و دایی آن را دارا هستند و جدا از مسائل فنی, ابزاری قوی و حیاتی برای توفیق و پیروزی یک مجموعه است.
در این بین دلایل دیگری هم میتوانست در کنار اینها قرار گیرد تا امید هواداران سرخابی نسبت به موفقیت در لیگ و آسیا را کاهش بدهد اما به بنظر نگارنده همین براهین برای اثبات این که این دو تیم با این مربیان به نتیجه نمیرسند کافیست.
پ ن:بنده بعنوان یک پرسپولیسی میهمان این وبلاگ هستم و این مطلب نظر شخصی من میباشد.در کنار اینها به آسیب شناسی تیم استقلال در وبلاگ خبر ورزشی پرداختم که در صورت صلاحدید میتوانید به آنجا مراجعه کنید.
پویا زرندی
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 24 / 7 / 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
مجیدی بعد از بازی مصاحبه کرده و گفته اعضای هیئت مدیره را نمی شناسم!مجیدی در ادامه مصتحبه خود از بی پولی استقلال ناله کرده و گفته با بی پولی پنجم هم نمی شویم!
قصد اینکه بخواهم مساوی و باخت بازی قبل به ملوان را به دلیل بی پولی بدانم،اما اینکه باید مشکلات مالی بازیکنان حل بشود و با فکر و ذهن باز وارد مسابقات بشوند،تردیدی تباید داشته باشید.
سوالی که چند روزی است ذهن ما هواداران استقلال را به خود مشغول کرده این است که چرا باید به تیم پرسپولیس با آن نتایج ضعبفش دو میلیارد کمک مالی بشود،اما به باشگاه استقلال هیچ گونه کمکی صورت نگیرد؟
اگی استقلال بچه سر راهی وزارت ورزش است،لطفا مدیران و وزیر ورزش و جوانان اعلام کنند تا ما هواداران برای تیم محبوبمان گبریزان بگذاریم!
آخه این چه وضعیتیه که برای باشگاه استقلال درست کرده اند؟یک مقدار عدالت و انصاف داشتن چیز خوبیه !نمی دانم چقدر باید بابت این بی پولی تیممان بشنویم و از حاشیه های که برایش ایجاد می شود،ضربه بخوریم؟
حنیف عمران زاده انگار در زمین بازی به فکر پاس کردن چک برگشتی خود دست طلب کارش می باشد.دو تا بازیه که حنیف در جریان بازی نیست و استقلال بیشترین ضربه را از این موضوع خورده است.اگر در ضربه پنالتی و فعل و انفعالات بعد از آن دقیق شویم متوجه میشویم که حنیف مقصر اصلی این گل بوده است.عمران زاده باید یار مستقیم خود را به هیچ عنوان رها نمی کرد و بعد از در ضربه پنالتی با وی به سمت دروازه استقلال حرکت می کرد و اجازه ضربه زدن را به عباس فر نمی داد.
دربازی با ملوان هم که در مورد عملکرد فنی حنیف صحبتی به میان نیاوریم خیلی بهتر است.استقلال هم که در پست مدافع میانی آنقدر دستش باز نیست که چند بازی به حنیف استراحت بدهد،تا حنیف روحیه و شرایط آمادگیش را یک ریکاوری بکند و بعد با قدرت دوباره در خدمت استقلال قرار بگیرد.
اعضای هیئت مدیره هم تا الان فقط حرف زده اند و یا مشغول استعفا دادن هستند.بخدا زحمات حاجی فتح الله زاده به راحتی هر چه تمام تر در حال از بین رفتن است!
به قول کارشناس برنامه فوتبال برتر،امیر حاج رضایی؛استقلال بهترین تیم حال حاضر ایران است و اگر این تیم در شرایط کامل و به دور از حاشیه قرار بگیرد،هیچ تیمی جلو دارش نخواهد بود.
مدیران ورزش ما می خواهند پرسپولیس را به شرایط خوبی برسانند،ولی از استقلال دیگر تیم محبوب پایتخت غافل شده اند.احتمالا دیدهاند که استقلال در صدر جدول حضور دارد و فعلا پرسپولیس واجب تر از این تیم است.پرسپولیس هم فعلا با شارژ مالی بازیکنانش دو سه تا نتیجه خوب بدست آورده و فعلا در این تیم از حاشیه های ابتدای فصلش خبری نیست.ظاهرا وزیر ورزش و جوانان در این فکر است که همه چیز آرامه و هیچ مشکلی وجود ندارد.دیگر پیش خود نمی گویند استقلالی ها اگر حرفی نمی زنند و فعلا جواب حاشیه سازان را نمی دهند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتند از حجب و حیای هست که دارند.
آهای....اعضا هیئت مدیره،دولتمردان سیاسی کشور،آهای ....افراد پرنفوذ کشور؛استقلال و استقلالی به حمایت شما نیازمند می باشد.لطفا با ندانم کاری های خود امید چندیم میلیون استقلالی را را نا امید نکنید.
باید به تیم محبوب ما هم کمک کنید همانطور که به پرسپولیسی ها کمک کردید و دارید می کنید .
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 22 / 7 / 1390برچسب:بی مایه فطیره,استقلال,هیئن مدیره,وزیر ورزش,فتح الله زاده,حاشیه, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
با کسب اجازه از تحریریه استقلال جوان؛
حلول فوتبال ایرانی بدجوری شاهرگ استقلال را برید !
ملی پوشان بدجوری خسته بودند
در بازی ی که استقلال پژمان منتظری و جاسم کرار را به علت محرومیت در اختیار نداشت به مصاف با تیم راه آهن به سرمربیگری علی دایی رفت.در نیمه اول این بازی با وجود مالکیت کامل توپ و سوار بودن بر جریان بازی این تیم راه آهن بود که به گل رسید .محمود رفیعی داور این بازی که بسیار ضعیف عمل کرد در دقیقه 35 بازی یک پنالتی به سود راه آهن گرفت. بعد از اینکه دو بار رحمتی توپ حسین کاظمی را مهار کرد در فعل و انفعالات بعد از آن توسط علیرضا عباس فر که یارگیر مستقیمش حنیف عمران زاده را در کنار خود نمی دید،توانست گل اول بازی را به ثمر رساند.
از نکات مهم بازی در نیمه اول می توان به خستگی بازیکنان ملی پوش استقلال و داوری بسیار بسیار ضعیف رفیعی اشاره کرد.رفیعی در دقایقه 20بازی دقیقا خطای مشابهی_ گرفتن بازیکن _ که حمودی بر روی مهاجم را آهن خطای پنالتی تشخیص داد،از گرفتن خطای مدافع راه آهن بر روی فرهاد مجیدی که یک لحظه وی را بقل کرده بود و اجازه حرکت به وی نمی داد را پنالتی ندانست.
رفیعی در این بازی با سوتهای پی درپی و دادن اخطارها فراوان به بازیکنان استقلال موجب آن شده بود که بازیکنان راه آهن با خشونت بیشتری به ادامه بازی بپردازند و از جانب استقلالیها فشاری بر روی خود احساس نکنند.در یک صحنه در دقیقه 45 بازی که چاه جویی از مالکیت توپ خسرو حیدری در بیرون زمین بازی ممانعت میکرد و باید از داور اخطار دریافت میکرد،رفیعی از دادن کارت زرد خودداری کرد تا بازیکن راه آهن کارت دوم خود را نگیرد و اخراج نشود.رفیعی همان داور کوتوله ای که توسط علی دایی به این لقب مفتخر شده بود به خوبی ادای دین کرد و برای علی دایی سنگ تمام گذاشت.پرویز مظلومی هم مثل همیشه که استقلال از رقیبش عقی می افتد،دست جلوی دهان خود می برد و ناخن می خورد همین طور شاهد اعتراضات علی دایی به داور بازی بود و پیش خود فکر میکرد اگر به داور اعتراضی بکند باعث اختشاش ورزشگاه شده و باید جریمه ای بابت آن پرداخت کند!
آقای مظلومی ناخن نخور؛تعویض کن !
در نیمه دوم هم از دو تیم کار خاصی ندیدم و وفقط می توان به سانتر زیبای مجیدی و ضربه سر مجتبی جباری اشاره کنیم که باعث گل مساوی بازی شد و وقت کشی بی اندازه راه آهنی ها که بر خلاف نظر دایی صورت می گرفت!
استقلالی ها بخصوص تیموریان،خسرو حیدری در زمین راه می رفتند و انگار استقلال در نیمه دوم 9نفره در مقابل راه آهن بازی می کرد!
مظلو
می هم که انگار محو بازی شده بود و یا بازیکنی بر روی نیمکت نداشت که تعویض های لازم را انجام دهد!
تیموریان حال نداشت کرنر بکشد،جان پرتاب کردن یک اوت دستی بلند را نداشت.استقلال امروز با تکیه بر نبوغ مجتبی جباری و سانتر زیبای مجیدی توانست بازی را مساوی کند و از حاشیه های احتمالی تا حدودی فرار کند.
استقلال را آماده و بدون بهانه گیری ما هواداران و احتمالا کادر فنی باید آنالیز کزد.فعلا نمی توان استقلال را با شرایط موجود مورد بررسی و تحلیل و تجزیه قرار داد.
اما این را مطمئن می توان گفت؛و نوشت که استقلال بهترین تیم حال حاضر ایران است .
نکته :استقلالیها در روزی که عجیب خسته بودند،داوری یک پنالتی را در ابتدای بازی نگرفت و با اخطارها و سوتهای بد رفیعی و وقت کشی بازیکنان جوان راه آهن نتوانست 3 امتیاز را مال خود کند.
استقلال با اینکه تیم شاداب همیشگی نبود،اما باز بازیکنان جوان راه آهن را مجاب به وقت کشی و ... می کردند.بازیکنان جوان راه آهن بدجوری در مقابل همین تیم خسته؛کم آورده بودند و خودشان را به زمین می زدند. _ و بیشتر در نیمه دوم نشان از خسته شدن این جوانان بود_
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 22 / 7 / 1390برچسب:استقلال,خستگی,ملی پوشان,تاوان,اوت دستی,مساوی,راه آهن,علی دایی, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
بسته شدن دهان طرفداران افراطی امیرخان
فولاد مبارکه سپاهان درحالی در مقابل تیم تراکتور سازی تبریز قرار گرفت که اختلافات داخلی بین اعضای هیئت مدیره و اختلافات مربیان این تیم با هم در اوج خود قرار گرفته بود و شرایط مطلوبی نداشتند.اما در عوض تیم امیر قلعه نویی با شرایطی بسیار مناسب و متفاوت تر از سپاهان پای به اصفهان گذاشته بود.
امیر قلعه نویی که تیمش در صدر جدول و با تفاضل گل بهتر نسبت به استقلال قرار گرفته بود در دیدار با تیم سابقش متحمل شکست 2 بر 1 شد و با همین باخت دوباره تیمش به رده ی پایین تر از استقلال قرار گرفت!
تنها خوشحالی استقلالی های واقعی از باخت امیرخان و تیمش این بود که دیگر طرفداران افراطی این مربی تا یک هفته ای زبانش بسته می شود و برای استقلالیها و پرویز مظلومی کری نمی خوانند و از کل کل کردن و حرافی هایشان که به حداقل می رسد،تا حدودی زاحت می شوند!
حالا تیم استقلال با کادر فنی محبوبش باید از این فرصت بدست آمده نهایت استفاده را بکنند و خود را از جمع مدعیان قهرمانی جدا کنند و به تنهایی و بدون داشتن شریکی در صدر جدول قرار بگیرند.
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 22 / 7 / 1390برچسب:بسته شدن ,فولاد مبارکه سپاهان,استقلال,امیر قلعه نویی,تراکتورسازی,باخت, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
ماه شش را بیست وپنج از آن گذشته
آفتاب در سرخی مغرب نشسته
یازده آبی نشان کهکشان بیکران و پرستاره
پا نهادند بر زمین سبز با کوهی اراده
شاه ماهی بهترین هفت جهان
تک ستاره افتخار تاجیان
تیشه زد بر ریشه ان قرمزان
بس ببردیم حظ شیرین از گل فرهادمان
نیمه اول گذشتش اینچنین
تن بیاسودند لختی خارج از گود و زمین
نیمه دوم بشد آغاز زود
سوت ترکی نقطه آغاز بود
ابتدای نیمه بازی بود
ممدنوری همچو روبه ترسیده پشت توپ بود
به!عجب توپی بزد بر اوت او
خاطره خواهد شد این دربی برای شخص او
تیره دروازه بدادش سرخ را چندی نجات
موقعیت را نگر!همچو نقل است و نبات
یک کمانگیری بشد وارد به میدان نبرد
تند و چابک پرانرزی همچو یک زیبا سهند
پس بدادش بر یکی زیدان عجب پاس گلی
مجتبی هم کرد نالان تیم سرخ و سرخکی
مستی و شادی ببخشایید بر آبیدلان
سوت پایان رقابت با 11از سرخکان
پرویز مظلومی را دادند لقبها آبیان
سرخ کش دوبله سوبله اندکی بودش از آن
اما...جای یک مرد بزرگ و پرشکوه
مردی که همواره بودش همچو کوه
سبز و خالی بود اندر تیممان
یاد او زندست در دلهایمان
شعر از:فهیمه
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 22 / 7 / 1390برچسب:شعر,مظلومی,استقلال,سوت پایان,رفاقت, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
در اولین مطلبم می خواهم در مورد آقای خادم و وب سایت جدیدشان بنویسم.با ایشان در دانشگاه.... و .... آشنا شدم و بیشتر وقتی ایشان در زمین چمن فوتبال بازی می کردند و دانشجوهای بسیاری دور بر زمین بازی جمع می شدند تا بازی ایشان و کری های که در درون زمین می خواندند و بازی خوبی که انجام می دادند رامی دیدم.
وقتی در یکی از بازیهای درون دانشگاهی و فکر کنم فینال بازیها داشت برگزار می شد،و جمعیت بسیاری از دخترها و پسرهای دانشجو جمع شده بودن تا این بازی را ببینند،با پیشنهاد مریم دوستم که نامزدش هم در تیم آقای خادم بازی میکرد برای دیدن فونبال مورد نظر رفتیم.
من از فوتبال و کلا استقلال و پرسپولیس بدجوری متنفر بودم و اصلا خوشم نمی آمد.اما با اصرار مریم رفتیم تا بازی را ببینیم.
وقتی یک جای میان جمعیتی که داشتند فوتبال را می دیدند پیدا کردیم،چشمهایم افتاد به تیم یکدست ابی پوش اقای خادم که در مقابل تیم چند رنگ و ملون حریف بازی می کردند.تیمی که نامزد دوستم و امیر خادم بازی میکردند با لباسهای هماهنگ و شورت و پیراهن ابی بازی می کردند،ولی در تیم دیگر فینالیست،بازیکنان این تیم از لباسهای مختلف ورزشی با رنگهای مختلف پوشیده و مشغول بازی بودند.تنها نکته مهم و قابل توجه که حس کنجکاوی مرا بدجوری فعال کرده بود،این بود که در تیم خادم همه بازیکنان با شورت ورزشی بازی می کرددند،اما امیر خادم با شلوار گرمکن آبی که پوشیده بود با بقیه متفاوت تر نشان می داد.
ادامه مطلب |
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 22 / 7 / 1390برچسب:امیر خادم,استقلال,دانشگاه,فونبال, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
سلام.بازی تیم ملی با بحرین و با حضور 6 ملی پوش استقلالی که پنج تای آنان فیکس بازی میکردند با نتیجه 6 بر صفر به نفع تیم فوتبال کشورمان به پایان رسید.
همه هواداران فوتبال و حتی مردم غیر فوتبالی از این تیجه ای که تیم ملی کشورمان مقابل بحرین بدست آمد،خوشحال شدند و حتی به پخش نقل و شیرینی در بعضی از مکانهای خاص بابت این پیروزی پرداختند.
جدا از حواشی و نتیجه بدست آمده حالا بازیکنان تیمهای لیگ برتری عضو تیم ملی باید بعد از این بازی به اردو تیمهای خود بپیوندند.مشکل بزرگی که حالا داشتن 6 ملی پوش برای کادر فنی استقلال بوجود آورده تمرین نکردن حدود 12 روزه ی می باشد که کار را برای پرویز مظلومی بسیار سخت کرده است و همین امر باعث شده که در کنفرانس مطبوعاتی قبل از بازی با راه آهن ایشان اعلام کند که وقتی بازیکنان تیمم یک روز قبل از بازی با راه آهن به تمرینات تیمم اضافه شده اند و حتی حال ندارند ریکاوری کنند چگونه انتظار دارید ما با تیمم کارهای تاکتیکی و مرور سیستم بازی با راه آهن را انجام بدهیم ؟ فقط باید با کار تئوری به مصاف تیم راه اهن برویم!اینکه چرا سازمان لیگ بازیهای هر دو تیم را در یک روز برگزار و شرایط پخش شدن این دو دیدار را در دو شبکه فراهم نمی کند و فقط این بازیکنان پرسپولیس هستند بخاطر بازی در شهرستان یک روز بیشتر اسنراحت می کنند،جای بسیار سوال دارد واینکه باید از سازمان لیگ دلیل فرق گذاشتن بین دو تیم تهرانی و دلیل عدم تاخیر یک روزه بازی استقلال را بپرسیم!اگر استقلال دوباره یک نتیجه بد بگیرد،دوباره این رسانه های مغرض از جمله .... یا طرفداران فلان شخصیت .....به کادرفنی و بازیکنان تیم حمله نمی کنند که چرا با این همه ستاره که تازه دو روز قبل توانسته بودند شکست سنگینی به تیم بحرین با بازی خوب خود بدهند در مقابل تیم راه آهن اینطوری بازی کردند!؟یا ممکن نیست اگر استقلال نتیجه نگیرند این ناکامی را به خاطر نداشتن پول و پولدوستی و پول پرستی بازیکنان است ربط بدهند و بدانند!
مرمر و توپ آبیش
نظرامیر خادم :
ممنون از ارسال مطلب خوبتان
فکر کنم تنها دلیل انجام نشدن دیدارهای دو تیم در یک روز و در دو شبکه؛فقط بخش تبلیغاتی و درآمد کسب شده آن می باشد!
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 22 / 7 / 1390برچسب:تیم ملی,استقلال,مظلومی,تمرینات,ریکاوری,تمرینات,پرسپولیس, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
می خواستم بابت یکی از مطالبی که روزنامه خبر ورزشی درباره مجتبی محرمی نوشته بود؛از نویسنده آن و کلا روزنامه یک تشکری بکنم.چون در این چند وقت کلی از دوستان از بنده انتقاد می کردند که چرا اینقدر از این روزنامه انتقاد میکنی؟
اما وقتی صفحه آخر روزنامه و نظر سنجی جدید خبر ورزشی را دیدم پیش خودم گفتم همانی که در مورد این روزنامه فکر می کردم درست بوده و دیگر علنا قرمزی بودن خود را اعلام کرده اند.بعد از چند نظر سنجی با جمله های زیبایی که از این دست گذاشته بودند و مثلا می توان به این نظر سنجی اشاره کرد که؛برای بهترین و موفق ترین مربی بعد از انقلاب 7 نفر را انتخاب کرده بودن و در بین گزینه ها از 5استقلالی و دو پرسپولیسی که یکی از آنها محمد مایلی کهن بود و قابل پیش بینی بود که رای نمی آورد و همه پرسپولیسی ها به علی پروین رای خواهند داد،می خواستند آرا استقلالی ها را بین 5 گزینه پخش کنند،که نفر مورد نظر خود رای بیاورد!از اینجا دیگر متوجه شدیم که سیاست این روزنامه یکی دو سالی است که تغییر کرده و علنا پرسپولیسی بودن خود را دارند در بوق و کرنا می کنند!
دوباره طی یکی دو روز اخیر نظر سنجی با این مضمون گذاشته اند که بهترین مربی تیم ملی از نظر شما چه کسی است؟
بعد نام مربیانی چون کروش،قلعه نویی،مایلی کهن،جلال طالبی،افشین قطبی،علی دایی،بلازویچ،برانکو را در بین گزینه های خود قرار داده و از مخاطبین خود خواسته به یکی از آنها رای بدهند!
به نظر شما نام نفرات فوق بر چه اساسی انتخاب شده است؟
آیا این افراد از کسانی بودند که سابقه مربیگری در تیم ملی را داشته اند؟پس منصور پورحیدری چی؟
آیا این افراد از گزینه های احتمالی مربیگری این بار فدراسیون فوتبال بوده اند؟که فکر نمی کنم،جلال طالبی،علی پروین،افشین قطبی که برکنار شده بود،جز این کسانی بودند که می خواستند رهبری تیم ملی ایران را به دست آنها بسپارند!
اگر می خواهند با این برد تاریخی که جلوی بحرین که به سرمربیگری کروش بدست آمده وی را بزرگتر از چیزی که هست نشان بدهند و بگویند مربیان ایرانی بهتر بودن یا این آقای کروش؟_البته بعد از مدتها یک نفر عاقل پیدا شد که متوجه بشود هر وقت در تیم ملی به بازیکنان آبی,اعتماد کنند همیشه نتیجه های خوبی بدست خواهند آورد!_ که باید گفت سرمربی تیم ملی بدون همین نظر سنجی هم خودش را دل مردم جا انداخته بود و نیازی به برگزاری همچین نظر سنجی های نبود.
و یا اینکه افراد انتخابی برای نظرسنجی بهتر مربی برای تیم ملی بخاطر کارنامه های که در تیم ملی داشته اند،این چنین گزینش شده بودند؟!که باز باید گفت شاید نیمی از مربیان انتخاب شده نصف افتخارات منصور پورحیدری را در تیم ملی نداشته و نخواهند داشت.
باید از دوستان مطبوعاتی تحریریه خبر ورزشی بپرسیم که واقعا دلایل انتخاب افراد فوق چه بوده و کلا چه هدفی را بابت گذاشتن این نظر سنجی دنبال می کرده اند؟
نکته :
این چندمین انتقاد بنده از نظرسنجی های بودار این روزنامه بوده است !
پس ایراد از بنده نبوده که دائما بخواهم غر بزنم وایراد بنی اسرائیلی بگیرم !
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها!
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 21 / 7 / 1390برچسب:سرمربیگری,کروش,چیزکی,استقلالی ها,جدید خبر ورزشی,جلوی بحرین,گزینه های احتمالی منصور پورحیدری, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
امير قلعه نويي يار هميشگي-اش نظري جويباري را صدا مي-زند و از او مي-خواهد كار را تمام كند: «برو به واعظ بگو من اين فرهاد پير را نمي-خواهم. يعني از اول هم او را نمي-خواستم. تا وقت هست او را با سيدصالحي معاوضه كنيد حتي اگر تا 50 ميليون تومان هم خواستند اشكالي ندارد. فقط فرهاد را رد كنيد، برود!»
نظري جويباري پيغام امير را بي-معطلي به دفتر واعظ آشتياني برد: «آقا امير مي-گويد فرهاد را با مهاجم پيكان (سيدصالحي) معاوضه كنيم. انگار به كارش نمي-آيد.»
واعظ از اين پيشنهاد جا مي-خورد: «برو به امير بگو اگه
مقدمه: آخرين بازمانده نسل طلايي فوتبال ايران كه جزو گروه فاتحان آن بازي به-يادماندني و شكوهمند در ملبورن استراليا و صعود به جام جهاني لقب گرفته است دنياي متفاوتي با ساير همرزمان خود دارد. فرهاد مجيدي به-دليل محدوديت-هايي كه براي خود در ارتباط با خبرنگاران ايجاد كرده- به قول خودش فقط با 2 روزنامه ورزشي و يك خبرگزاري گفت-وگو مي-كند- همواره به عنوان يك علامت سوال ميان خبرنگاران و اصحاب رسانه مطرح بوده است. همين دوري همواره شايعاتي را پيرامون كاپيتان استقلال ايجاد كرده است؛ شايعاتي كه حتي به زندگي شخصي او رسوخ پيدا كرده و گاها روابط خانوادگي او را نيز تحت-الشعاع قرار داده است. فرهاد دنياي متفاوتي دارد كه اين حاصل تعريف خاصي است كه او از زندگي مي-كند، مي-گويد: «ديگر نمي-توانم در زندگي-ام به افراد زيادي اعتماد كنم. آنها كه در دايره معتمدين من قرار دارند بسيار محدودند؛ شايد به تعداد انگشتان دو دست هم نرسند!»
روشي كه مجيدي امروز در زندگي خود به-كار گرفته حاصل اتفاقاتي است كه از زمان حضورش به عنوان يك ستاره نوظهور در فوتبال بر او گذشت. فرهاد گاهي از سوي رسانه-ها چنان بزرگ شد كه تا مرز انفجار پيش رفت و گاهي نيز آنقدر به زير كشيده شد كه مي-رفت تا مرز نابودي پيش برود. سياست-هاي ابداعي و گاها احساسي مصائب و مشكلات فراواني را براي مجيدي به وجود آورد تا او را مجبور كند در بازگشت به فوتبال ايران از نظر برقراري ارتباط، به-خصوص با رسانه-ها دچار تغييرات فراواني شود. علامت سوال فرهاد ميان رسانه-ها هر روز بزرگ و بزرگ-تر خواهد شد تا اين حقيقت را باور كنيم كه مجيدي ديگر نمي-خواهد مثل دوران جواني-اش رفتار و درهاي زندگي خود را به روي همگان باز كند. فرهاد حصاري دور خود كشيده كه تا زمان حياتش باقي خواهد ماند.
ادامه مطلب |
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 21 / 7 / 1390برچسب:مجیدی,قلعه نویی,واعظ آشتیانی,نظری جویباری, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
خبرگزاری پانا:
برد پر گل دیروز تیم ملی کشورمان مقابل بحرین اتفاقی خوشایند برای فدراسیون فوتبال و اهالی ورزش بود ولی در این میان بروز یک اتفاق عجیب به برخی ابهامات دامن زد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری پانا، بازی دیروز ایران و بحرین به خیر و خوشی به پایان رسید و فدراسیون فوتبال نیز به آرامشی نسبی رسید ولی روز قبل از آغاز بازی ایران و بحرین ( دوشنبه) اتفاقی عجیب افتاد و آن صدور کارت بازی این دیدار برای بازیکنی بود که در اردوی تیم ملی فوتبال هم حضور نداشت !
بر این اساس و طبق اطلاعات موثق گروه ورزشی پانا ، مسئولان تیم ملی برای وحید طالب لو دروازه بان سابق استقلال و بازیکن فعلی شاهین بوشهر نیز درخواست صدور کارت بازی داده بودند و کارت وی نیز صادر شده بود ولی وی در اردوی تیم ملی حضور نداشت.
مدارک و اطلاعات مورد نیاز برای صدور کارت این بازیکن نیز از باشگاه استقلال اخذ شده بود زیرا طالب لو به واسطه حضور چندین ساله در استقلال، پرونده و مدارک کاملی در این باشگاه داشت ولی مشخص نیست دلیل صدور کارت بازی برای وی و اینکه چرا طالب لو در اردوی تیم ملی علی رغم رد شدن نامش در لیست بازیکنان تیم ملی برای صدور کارت، حضور نداشته، چیست.
برخی اطرافیان طالب لو معتقدند تحرکاتی در داخل و اطراف تیم ملی در کار است تا این بازیکن علی رغم میل کارلوس کرش در تیم ملی حضور نداشته باشد زیرا دروازه بان شاهین که سابقه طولانی حضور در تیم ملی را داشته، تا به حال کمترین گل خورده را در لیگ برتر دارد ولی تا به حال به اردوی تیم ملی دعوت نشده است. این در حالی است که کارلوس کرش نشان داده برای زیر نظر گرفتن بازیکنان لیگ تا به حال دروازه بان های دوم سپاهان و فولاد را هم به اردوی تیم ملی دعوت کرده تا آنها زیر نظر وی تمرین کنند ولی طالب لو از معدود دروازه بانان لیگ برتر است که تا به حال به اردوی تیم ملی دعوت نشده تا در اردوی تیم ملی زیر نظر مربیان به تمرین بپردازد.
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 21 / 7 / 1390برچسب: وحبد طالب لو,کارلوس کرش,طبق اطلاعات موثق ,خبرنگار ورزشی,بحرین اتفاقی ,فدراسیون فوتبال , موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
ظاهرا حسن روشن اصلا قصد پایان دادن به این جار و جنجالی های که اخیرا به راه انداخته است،ندارد.
پافشاری ایشان بابت اتفاقاتی که در آکادمی باشگاه استقلال افتاده و اصراری که بابت پیدا کردن مقصران آن دارد کم کم دارد به سوژه ای برای خندیدن به باشگاه استقلال می شود.
ایشان در آخرین مصاحبه خود با رسانه ها اعلام کرده است اگر رضا رجبی استعفا ندهد و از از تیمهای پایه ای استقلال کنار نکشد مجبور میشود مشکلاتی که ایشان در جاهای دیگر داشته اند را افشا کنند و همانند سریال های تلویزیونی هر هفته بخشی از آنها را برای رسانه ها و مردم بازگو کند.
معلوم نیست حسن روشن با شخصیت حقیقی رضا رجبی مشکل دارد یا شخصیت حقوقی آن در آکادمی باشگاه استقلال؟
در هر دو صورت ایشان نباید اینقدر جار و جنجال به راه بیاندازد و عنوان کند که زیر انداز با خود می برد و دم در وزارت ورزش و جوانان می نشیند تا با وزیر دیدار کند و این اتفاقات را برای ایشان توضیح بدهند.
اینکه ایشان اینقدر سفت و سخت پیگیر مطالبات مردم است و قصد دارند که مبالغی که چند نفر از والدین بازیکنان تیمهای پایه به برخی افراد در آکادمی باشگاه استقلال داده اند تا پسرشان را به عضویت تیمهای پایه ای در بیاورند،باز پس بگیرد ،باید از ایشان تشکر کرد!اما حق و حقوق طرفداران میلیونی استقلال که تیم محبوبشان از حاشیه های که آقای روشن برایش ایجاد کرده است را چه کسی باید بگیرد؟
آقای روشن 20 میلیون هوادار را گذاشته کنار و چسبیده اند به احقاق حق چند نفر از والدین بازیکنان تیمهای پایه که شاید اصلا از فوتبال هم سر در نمی آورند یا استقلالی هم نمی باشند!اصلا مگر جرم کسانی که رشوه می دهند از رشوه خواران بیشتر نمی باشد؟
پافشاری ایشان کم کم دارد حاشیه های جدیدی تولید می کند که احتمالا خود آقای روشن را هم در این حواشی غرق خواهد شد و باعث زدن تهمت های به خود ایشان می گردد.
همین حالا بدخواهان استقلال که تا چند وقت پیش حسن روشن را تشویق به پیگیری بیشتر این اتفاقات می کردند،حالا دارند صحبتهای را بیان می کنند که اصلا صحت ندارد.زمزمهای مبنی بر اینکه نکند خود حسن روشن قرار است منفعتی بابت این پیگیری مصرانه خود داشته باشد!؟نکند حسن روشن با این چند نفر مالباخته سر و سری پیدا کرده است و قول و قراری گذاشته اند که در صورت وصول پولهای آنان مبلغی به عنوان حق الزحمه به ایشان پرداخت شود!؟
در هر صورت از آقای روشن می خواهیم که اگر مشکلی با شخصیت حقیقی رضا رجبی ندارند و در محافل مختلف قصد آبرو بردن از وی ندارند و فقط بخاطر سر افرازی باشگاه استقلال و اینکه این باشگاه را از مجموعه های پاک فوتبال ایران معرفی کنند،قصد احقاق حق برای این چند نفر را کرده اند،اجازه بدهند این پرونده سیر اداری خود را در کمیته انضباطی طی کند و در زمان خودش حکم آن به سمع و نظر مردم رسانده شود.
از طرفی هم از آقای فتح الله زاده هم می خواهیم در این قضیه بیشتر از قبل ورود پیدا کنند و اجازه ندهند این مسائل کوچک که حتما مقصران آن در آینده معرفی خواهند شد،به تیم خوبی که درست کرده اند ،خدشه ای وارد کند و زحماتی که این فصل کشیده اند و الحق هم تا الان با سختی های بسیاری همراه بوده،به راحتی از بین نرود.
ایشان اگر رضا رجبی را از سمت خود موقتا تا زمان رسیدن حکم کمیته انضباطی کنار بگذارند،آتش حسن روشن هم خاموش خواهد شد و حداقل یک مقدار از حاشیه های اطراف تیم محبوبمان نیز کاسته می شود.
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 21 / 7 / 1390برچسب:حسن روشن,آکادمی,مشکلات,حاشیه ها,شخصیت حقیقی شخصیت حقوقی,استقلال,فتح الله زاده,سمع و نظر, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
ایران 6 بحرین 0
6تایی شدن بحرین قرمزپوش؛توسط استقلالیها و یاران کمکی اش!
بالاخره بعداز سالها در ترکیب اصلی تیم ملی ایران شاهد استقلالیهای زیادی بودیم.کروش در بازی با بحرین تصمیم گرفته بود که تقریبا نیمی از ترکیب اصلی تیم ملی در بازی با بحرین از بازیکنان استقلال تشکیل شده بود.
حضور سید مهدی رحمتی،خسرو حیدری و تا حدودی آنرانیک تیموریان در ترکیب اصلی متحمل به نظر می رسید.اما حضور مجتبی جباری که در غیاب علی کریمی مصدوم به ترکیب اصلی راه پیدا کرده بود،باعث شد که کروش از اعتماد به مجتبی جباری ضرر نکند و با استفاده از هوش و تکنیک این هافبک استقلالیها بتواند نیمه اول را با سه گل به رخنکن برود.
نکته جالب ترکیب اولیه تیم ملی،حضور میلاد میداوودی بود.بازیکنی که تا همین دو سه هفته پیش در تیم باشگاهی خود هم فیکس بازی نمی کرد و به دلیل آنکه تازه از بند مصدومیت رها شده بود،زیاد به بازی گرفته نمی شد.اما سرمربی تیم ملی نشان داد که مربی تیز هوشی است و به اصطلاح با اولین ضربه هر بازیکنی می تواند تشخیص بدهد که بازیکن فوق درچه سطحی از فوتبال قرار دارد و به کازش میخورد یا نه.
تیم ملی ایران بعد از مدتها بدجوری رنگ و بوی استقلالی به خود گرفته بود و نکته جالب ترکیب اولیه تیم ملی قرار نگرفتن حتی یک پرسپولیسی در آن بود!
حضور پنج بازیکن استقلال در ترکیب اصلی تیم ملی تایید کننده این موضوع می باشد که استقلال امسال دارای تیم بسیار منسجم و قدرتمندی می باشد و بر خلاف نظر کسانی که ادعا می کردند استقلال با باختی که به تیم ملوان داده،از این به بعد باید شاهد باختهای پی در پی دیگری از آنها در لیگ برتر باشیم.این نظریه با حضور پنج بازیکن استقلال در ترکیب اصلی تیم ملی به کل رد شدهه و حالا حتی می توانیم عنوان کنیم که استقلال با یک برد خوب در وقابل راه آهن اسب خود را برای قهرمانی زین خواهد کرد.
در نیمه اول بازی ایران با بحرین چند اتفاق مهم افتاد که میتوان به اخراج بازیکن بحرین در دقیقه یک بازی به دلیل تکل بسیار بد و خشونت آمیزی که بر روی آندو تیموریان زد،اشاره کنیم و همچنین دو سه موقعیت بسیار خوبی که مجتبی جباری با تیزهوشی و جایگیری خوب خودش بر روی دروازه بحرین خلع کرد و یکی از آن موقعیتها را هم به گل تبدیل کرد.
همچنین باید به دو گل دیگر تیم ملی ایران در نیمه اول هم اشاره کنیم که هر دو گل توسط مدافعان میانی تیم ملی سید جلال حسینی و هادی عقیلی به ثمر رسید و اتفاقا پاس هر دو گل را آندو تیموریان برای این دو بازیکن ارسال کرد.
در ادامه بازی در نیمه دوم تیم ملی ایران توانست نتیجه نیمه دوم را تکرار کند و با زدن سه گل بسیار زیبا دیگر در نهایت با شش گل بحرین را در هم بکوید.گل چهارم ایران را تیموریان با زیبایی هر چه تمام تر به ثمر رساند.تیموریان توانست بازی خوب خود را با گلی که تقریبا از فاصله 35 متری با یک شوت بسیار زیبا به ثمر رساند،کامل کند.
همچنین گل پنجم ایران نیز کرنری که تیموریان بهترین بازیکن زمین بر روی دروازه بحرین ارسال کرد با یک ضربه بغل پای حرفه ای توسط انصاری فر بهثمر رسید و گل شش تایی شدن ایران را نیز از روی سانتر بسیار دقیق خسرو حیدری و ضربه دیدنی تر غلامرضا رضایی که بصورت شیرجه زده شد به ثمر رسید.
در نهایت باید بازی ایران با تیم ملی بحرین را اینگونه تحلیل کنیم که کروش با استفاده از تلفیق نیروهای جوان و با تجربه خود و نیز استفاده بازیکنان از کل فضای زمین بازی و پاسهای یک ضرب،دو ضرب خیلی راحت تیم ده نفره بحرین را در هم بکوبد.
از نکات قابل توجه این بازی هم حضور پنج بازیکن استقلال در ترکیب تیم ملی ایران بود که ما استقلالی ها را یاد بازیهای آسیایی پکن و مخصوصا فینال این بازیها انداخته بود.مهدی رحمتی = احمد رضا عابدزاده،خسرو حیدری= جواد زرینچه،آندو تیموریان= مهدی فنونی زاده،شاهرخ بیانی= مجتبی جباری،میلاد میداوودی= صمد مرفاوی و پژمان منتظزی = حسن زاده که بازی نکرد!
نتیجه :لطفا دیگر نام بحرین را به عنوان گربه سیاه فوتبال ایران نبریم و یا بخاطر چرخاندن پرچم عربستان و شادی بعد از برد ایران،بزرگشان نکنیم و همانند همیشه به چشم یک تیم درجه دو آسیا به آنها نگاه کنیم
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 7 / 1390برچسب:ایران,بحرین,گربه سیاه,استقلالیها,بازیهای آسیایی پکن,اسکلت اصلی تیم ملی , موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
شنیدن نام بحرین جدا از یادآوری آن باخت تاریخی تیم کشورمان به این تیم عربی و رقصیدن و خوشحالی کردن بازیکن این تیم با پرچم عربستان،وهمچنین بازی چرک و ناجوانمردانه بازیکنان این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس،به شخصه من را یاد سپهر حیدری می اندازد!
بازیکنی که د رزمان حضورش در پرسپولیس؛ادعای رعایت احترام وحرمت گذاشتن به پیشکسوتان و بزرگان فوتبال،گوش فلک را کر کرده بود و وقتی به بازوبند کاپیتانی تیم بزرگی مثل پرسپولیس با لابی کردن و در حضور بازیکنان باسابقه تر و بزرگتررسیده بود،برای خود شیرینی و فرار از فشار تماشاگران تیمش به علت باخت در دربی،بازی بازیکنان استقلال در دربی را مثل بازی ناجوانمردانه بازیکنان کشور بحرین دانسته بود و استقلالی ها را متهم به بازی ناجوانمردانه کرده بود. بگذریم که بعدا با مصاحبه ای از استقلالی ها بابت این گفته های خود عذر خواهی کرد،اما ظاهرا دوباره ایشان فکر کرده الان بازیکن پرسپولیس است و اگر هم حرف غیر منطقی بزند مورد حمایت تماشاگران تیمش میباشد و می تواند در مورد مسائل مختلف فوتبال هرگونه اظهار نظری بکند!
سپهر حیدری ابتدای فصل وقتی متوجه شد که دیگر جای در تیم پرسپولیس ندارد و حمید استیلی هیچ گونه اعتقادی به وی ندارد،با کمک صمد مرفاوی این مربی محجوب استقلالی به تیم مس کرمان پیوست و بعد از بستن قراردادش با تیم مس طی مصاحبه از وجنات و ویژگیهای مرفاوی سخن به میان آورد و شروع کرد به حلوا حلوا کردن صمد مرفاوی!
حیدری آن روزها که خیلی خوشحال به نظر می رسید در مصاحبه هایش عنوان میکرد که پاسخ اعتماد مرفاوی به خودش را حتما با بازی های خوبی که برای تیم مس انجام خواهد داد،می دهد.
اما بعد از اینکه وی به همراه دیگر بازیکنان خط دفاعی مس نتوانستند خواسته های مرفاوی را برآورده کنند و شکستهای پی در پی همراه با گلهای فراوانی را متحمل می شدند،مرفاوی تشخیص داد که حیدری را بر روی نیمکت بنشاند و از بازیکن جایگزین استفاده کند.البته مرفاوی خیلی دیر به این ضعف فنی تیمش پی برد و تاوانش را با برکنار شدنش خیلی زود داد.
ولی ظاهرا این آقای که نان به نرخ روز میخورد،بعد از کنار گذاشتن مرفاوی از تیم مس،دوباره شروع به نطق کردن کرده و در مصاحبه ای اظهار داشته که شاگردی صمد مرفاوی را یک نقطه تاریک در زندگی خود می دانم!
نمی دانم باید به چنین بازیکنانی چه باید بگوییم و چه رفتاری باید با وی داشته باشیم؟! آیا بلازویچ که جانشین مرفاوی شده به احترام مرفاوی حاضر میشود وی را بخاطر اراجیفی که گفته،تنبیه کند و یا وادار به عذرخواهی از آقا صمد کند!؟
ظاهرا لازم است که یکبار دیگر سوابق و قهرمانیهای مرفاوی را برای این بازیکن بی معرفت تمام شده،بازگو کنیم و از افتخاراتی که صمد مرفاوی در زمان بازیکنی خود با تیم ملی و استقلال به دست آورده برای ایشان به صورت تیتر وار گوشزد کنیم.
نکته : از پرسپولیسی جماعت،نباید بیش از این انتظار داشته باشیم !
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 7 / 1390برچسب:بحرین,سپهر حیدری,بی معرفتی,حرمت نگه داشتن,صمد مرفاوی,نان به نرخ روز خوردن, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
به بهانه حضور مجتبی محرمی در برنامه نود
مصاحبه مجتبی محرمی من را برد به زمان نوجوانی و دربی سال ۷۳ که برای اولین بار همراه برادرم در سن۱۴سالگی بدون بزرگتر خودم به استادیوم می رفتم.همان دربی که محرمی با زدن به صورت الگوی فوتبالی آن زمان من،باعث تنفرم از این بازیکن شده بود! آن سال خودم هم در تیم جوانان استقلال بازی میکردم و به خاطراینکه اسم خودم هم شبیه نام امیر(اردشیر) قلعه نویی بود و به بازی امیر هم خیلی علاقه داشتم در تیم جوانان استقلال با اینکه دفاع آخر بازی می کردم؛اما شماره 8 را به عشق وی می پوشیدم.چه دوران خوبی بود،به قول مجتبی محرمی آن موقع بر سر نام استقلال،پرسپولیس و نام بازیکنان ما طرفداران هم همانند بازیکنان با هم دعوا می کردیم و کری می خواندیم.بعد از آن دربی و جنجالی که پیش امد و وقتی امیر قلعه نویی به همراه چند بازیکن دیگر از دوتیم به مدت ۶ماه و برخی کمتر محروم شدند از محرمی تنفر شدیدی پیدا کرده بودم.اما وقتی مصاحبه قبل از عید و امروزش را در خبر ورزشی خواندم و دیدم دو طرف دعوا باهم چه رفاقتی پیدا کردند و مجتبی هم خودش خیلی بابت آن دعوا ضرر کرده آن حس نفرتم؛جایش را به علاقه داد و یک جورایی با حرفهای مجتبی حال کردم.حرفم این است که وقتی بزرگهای فوتبال ما پشیمان از کرده خود هستند و اظهار ندامت می کنند و حتی زندگی شخصی خود را فدایی آن روزگار می بینند،باید درس عبرتی باشه برای بازیکنان جوان امروزی.بازیکنانی مثال پرویز برومند یا .... به خاطر یک اشتباه از فوتبال محو شدن و حالا هم هرچقدر می خواهند حداقل آبروی قبلی خود را که از فوتبال به دست آورده بودند،دوباره برگردانند؛برایشان دیگر سخت شده است.الان می بینیم که پرویز برومند برای اینکه خودش را دوباره اثبات کند،حاضر است مجانی هم برای هر تیمی که خواهانش باشد بازی کند!این سرنوشت پرویز برومندی است که آن زمانی که با مشت بر صورت پایان رافت زد،برای استقلالیها تا مدتها قهرمان بود و برایش سر و دست می شکستند.اما حالا اگر از کنار چند تماشاگرهمان زمان خود رد شود؛شاید کسی حتی او را نشناسند. وقتی برخی دوستان به ماندگاری امثال ناصر حجازی ها؛کریم باقری ها،فرهادمجیدی ها و علی دایی ها اشاره می کنند،متوجه می شویم که این چنین بازیکنانی در زمان دوران بازیگریشان به بعضی اتفاقات بیرونی فوتبال اعتنایی نمی کردند و همیشه در متن بودن را بر حاشیه ترجیج می دادند.
منبع عکس : وبلاگ خوانندگان روزنامه خبر ورزشی
|
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 7 / 1390برچسب:اشتباهات,امیرقلعه نویی,مجتبی محرمی,استقلالیها,غلی دایی,فرهاد مجیدی,پرویز برومند, موضوع: <-CategoryName->
لينک به
اين مطلب
|
|