دکتر فتح‌اله‌ زاده تابحال مدیریت باشگاه فوتبال استقلال تهران را در سه برهه زمانی و به مدت بیش از ده سال عهده دار بوده است و توانسته دو بار به مقام قهرمانی در لیگ،چهار عنوان قهرمانی در جام حذفی و یک دوره به مقام نائب قهرمانی جام باشگاه های آسیا برسد.
وی توانسته در فصل نقل و انتقالات بازیکنانی همچون کرار جاسم و آندرانیک تیموریان را از باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز ، سیدمهدی رحمتی ، خسرو حیدری و هاشم بیک زاده را از باشگاه سپاهان ، رسول خطیبی را از باشگاه فوتبال هامبورگ ، فرهاد مجیدی را از بهمن کرج ، آرش برهانی را از پاس تهران ، میلاد میداودی را از استقلال اهواز و جواد نکونام را از اوساسونا به این باشگاه آورد.

بزرگترین پیروزی:نمی دانیم دلیل جذب بازیکنانی که در مطلب فوق نامش برده شده چه افتخاری برای حاج آقا فتح الله زاده دارد که نوشته شده.اگر قصد اشاره به بمب ترکاندن های حاجی بوده که مهمترین نقل انتقال فوتبال ایران چرا چیزی ننوشته اند؟
انتقال مهدی هاشمی نسب آنهم بصورت مستقیم از پرسپولیس به استقلال را می توان بهترین و مهمترین نقل و انتقال فوتبال ایران بنامیم که اتفاقا حاج آقا را جذب همین بازیکن به استاد ترکاندن بمب معروف کرده است!

روزنامه خبرورزشی به دنبال چه می گردد؟!

سلام
از سردبیر،دبیرتحریریه،آقایان اسماعیل حیدرپور،آرتین زهرابی،فرهاد عشوندی،کاوه علی اسماعیلی،سعید اکبری و ... که نویسندگان روزنامه خبرورزشی می باشند،چند سوال دارم که با یک جواب پاسخ تمام سوالهایم را خواهم گرفت!

و اما ...
به نظر نویسندگان و کارشناسان روزنامه خبر ورزشی در فوتبال ایران چند تا پیشکسوت فوتبالی داریم که به آنها اسطوره هم می توان گفت؟
اصلا به چه کسانی اسطوره می گویند؟
چطور یک بازیکن که بعد پیشکسوت یک باشگاه و یا تیمی می شود،توسط هواداران و کارشناسان لقب اسطوره بودن را می گیرد؟
کلا اسطوره ها چه مشخصات و ویژگی های باید داشته باشند؟
مگر بارها در همین روزنامه خبر ورزشی نوشته نشده که ما ایرانیان آدمهای زنده کش و مرده پرست هستیم؟
مگر بارها در همین روزنامه خبرورزشی نوشته نشده که باید در زمان حیات بزرگان فوتبال از آنها یادی بکنیم و تنهایشان نگذاریم؟
مگر بارها نوشته نشده که چرا فلان شخصیت که حتی پایش به توپ فوتبال نخورده چرا باید بر مسند فلان پست ورزشی فلان باشگاه بنشیند،اما بزرگان چون ....در گوشه خانه حتی سراغی از آنها گرفته نشود؟
حالا برای سهولت در پاسخ سوالهایم ،چند پرسش دیگر را مطرح می کنم!
به نظر کارشناسان و فوتبال نویسان روزنامه خبر ورزشی،در فوتبال ایران چند شخصیت ورزشی که دارای افتخارات زیادی چه در عرصه های بین المللی و چه  فوتبال باشگاهی ایران می باشند؟

چند پیشکسوت ورزشی داریم که در زمان بازیگری چه در زمان مربیگری افتخارات و عناوین مهمی چون قهرمانی در جام ملتهای آسیا با پیراهن تیم ملی،قهرمانی در جام باشگاههای آسیا با پیراهن باشگاهی،قهرمانی در لیگ ها و تورنمنت های داخلی با پیراهن باشگاهی ،قهرمانی با تیم ملی در بازیهای آسیایی در لباس مربیگری،قهرمانی در جام باشگاههای آسیا(حضور بر روی نیمکت تیم قهرمان به عنوان سرمربی)،حضور بر روی نیمکت تیم ملی به عنوان سرپرست،عضو هیت مدیره باشگاههای بزرگ و کلی دیگر از این عناوین و افتخارات در فوتبال ایران موجود می باشد؟
اگر جواب شما این است که اگر پیشکسوتی با این مشخصات که جز اسطوره های فوتبال هم به حساب می آید،باز باید نکات منفی کارنامه وی را به عنوان یک مطبوعاتی و بخاطر رسالت کاری خود به وی و هوادارنش گوشزد کنید،بنده کاملا مورد تایید قرار می دهم و در بست قبول دارم.

اما سوال بنده با توجه به مطالب و بهتر بگویم سوالات فوق این است که؛آیا انتقاد کردن از همچین بزرگانی راه و رسم ندارد؟نیاز به بزرگ بودن در عرصه قلم و مطبوعات ندارد؟آیا هر جوانی که دو تا لیسانس گرفته و چند مطلب ورزشی نوشته؛حق دارد به بزرگترین اسطوره فوتبال یک باشگاه و حتی فوتبال ایران(چون فکر نمی کنم در عرصه بازیگری و مربیگری هیچ پیشکسوتی در حال حاضر افتخارات این عزیز را داشته باشد)این گونه بتازد و مورد تمسخر قرارش دهد؟
اگر این جور مطلب نوشتن بصورت محدود و اینکه مثلا از دست  نویسنده و سردبیر روزنامه خبر ورزشی اشتباها در رفته و نوشته شده،باز قابل قبول بود!

اما وقتی بارها در همین فصل فوتبالی همچین مطالبی در مورد یک پیشکسوت بزرگ و با اخلاق نوشته می شود،آیا نباید فکر کنیم که عقاید نویسندگان و رویکرد این روزنامه نسبت به این شخصیت و تیم محبوب باشگاهی اش همین است ؟! و غرض ورزی و عناد در لابه لای نوشته های نویسندگان این روزنامه موج می زند؟

وقتی روزنامه خبرورزشی (با توجه به اعتراف نویسندگانش در ستون حرف آخر این روزنامه)دو سال تمام از کادرفنی استقلال و بخصوص پرویز مظلومی انتقاد می کند،دنبال چه عدالتی در فوتبال می گردد؟حالا که شایعه بازگشت امیر قلعه نویی در میان فوتبالی ها پخش شده،چرا دنبال حاشیه درست کردن برای استقلال و عوامل این تیم مردمی می باشد؟

اصلا کارشنایان این روزنامه چه مربی و بازیکنانی را برای استقلال موجه می دانند و فکر می کنند وخاطبینشان را با حضور این بازیکنان و کادرفنی توصیه شده،راضی می شوند؟آیا در نظرسنجی ها این روزنامه تا به حال بابت مطالب نوشته شده در روزنامه خود سوالی شده و نظراتی از مخاطبین خود گرفته شده است؟
در آخر نوشته هایم نیز باید متذکر بشوم که شما باید از چنین مطالب و سوالاتی استقبال نیز بکنید! وقتی سطر به سطر مطالب و نوشته های روزنامه خبر ورزشی مورد تحلیل عامیانه هواداران و مخاطبینتان قرار می گیرد،باید خیلی خوشحال هم باشید و بجای فرار از انتقادات،به دنبال پاسخ گویی باشید.

امیر خادم _عضو سابق باشگاه خوانندگان روزنامه خبر ورزشی

سلام                           

چند روزی است که جاسم کرار شده سر تیتر اخبار رسانه های کشور!

اینکه جاسم کرار در بین دو نیمه چه رفتاری کرده و به مظلومی بابت چه مسئله ای اعتراض کرده یا نکرده موضوع بحث این مطلب من نیست.

اما می خواستبم در مورد اعتراضات بازیکنانی دیگر که همچون جاسم کرار به تعویض و یا نیمکت نشینی خود اعتراض کرده اند وباعث شده اند این مسئله های کوچک به حاشیه های بزرگ تبدیل شوند و در نهایت استقلال را مرکز کانون حاشیه ها کرده اند،صحبت کنم.

در تمام تیمهای دنیا این موضوع که بازیکنانی در طول فصل با مدیر و یا کادر فنی تیم اختلاف نظر پیدا می کنند و یا کارشان به اعتراض و حتی قهر کردن می رسند،یک امر طبیعی است و اگر در تیمی از این دست اتفاقات در طول فصل نیافتند،باید به بازیکنان و کادر فنی آن تیم شک کرد.

چون از قدیم و ایام گفته شده که اختلاف نظر در موضوعات و موارد مختلف باعث بهبود و موفقیت در آن مسئله ای که مورد اختلاف قرار گرفته می شود.

اما اینکه بخواهیم هر کدام از این اعتراض های بازیکنان را به اختلاف نظر و ...ربط بدهیمک یک مقدار بی انصافی کرده ایم و نباید از این مواردی که جدیدا در تیم مثل قارچ شروع به رشد کردن کرده غافل بشویم و سر سری از آنها بگذریم.

در رسانه معروف .... مطالبی دیده می شود که اعتراض کرار به مظلومی را آنقدر بزرگ کرده اند،که کار به جای کشیده که صحبتهای حاجی در ابتدای فصل و اینکه ایشان اعتقاد داشته اند جاسم کرار در مقطع فعلی بخاطر اینکه در کوران مسابقات بوده از علی کریمی سرتر نشان داده را دوباره به باز کرده اند و می خواهند اتفاقات اخیررختکن استقلال را با آن صحبتهای ابتدای فصل حاجی ربط بدهند و در نهایت دوباره یک حاشیه جدید و بزرگ ایجاد کنند تا به هدفی که می خواهند برسند.

حالا هدف این روزنامه و رسانه های مشابه چیست،موضوعی است که فعلا نمی توان در این مطلب به آن پرداخت و خود یک مبحث طولانی می طلبد.اما فقط  اشاره ای میکنم به این موضوع که در صورت در اوج بودن همیشگی استقلال و بردن دربی های پی در چی باعث سرخوردگی طرفدارن رقیب شده و این موضوع در روند فروش رسانه های ورزشی تاثیر بسزایی خواهد گذاشت و ....

حالا بریم سر قضیه اعتراضات بازیکنان در این برهه از زمان که استقلال نیاز به آرامش بیشتری دارد و باید بار خودش را در این 8 بازی باقی مانده تا پایان نیم فصل ببندد.

همان طور همه می دانیم استقلال تقریبا اکثر بازیهای سخت خود را _البته روی کاغذ_ انجام داده و حالا با تیمهای نسبتا آسانتری بازی دارد و اگر استقلال بتواند حداکثر امتیازات موجود را بگیرد و با توجه به بازی های برگشت و خانگی ی که دارد می تواند سند قهرمانی خود را در همین پایان نیم فصل اول لیگ برتر ربه نام خود بزند.

اما راه کار ی که باید جلوی این اعتراضات و حواشی را بگیرد در چه مسائلی خلاصه می شئد را باید از یک کلمه صحبت به میان بیاوریم؛                               اسکناس !

اگر مشکلات مالی استقلال تا حدودی بر طرف شود،آنگاه سرمربی تیم می تواند برای نمونه یکی از بازیکنان معترض را برای مدتی اخراج کند تا حساب کار دست بقیه بازیکنان بیاید.اما چون بازیکنان تا امروز مردانگی کرده اند و با توجه به مشکلات فراوانشان تیم را در صدر جدول نگه داشته اند ،نمی توان با اقتدار با آنها برخورد کرد.از طرفی هم چون بازیکنان مبالغی که باید دریافت می کردند و به قول مدیر باشگاه بیش از اندازه هم به وی فرصت داده اند یک مقدار کادر فنی و مدیریت باشگاه را در معذوریت قرار داده اند.

لذا با اینکه می دانیم نباید بخاطر نیمکت نشینی و یا نگرفتن مطالبات ،بازیکنان از این مدل حرکات و اعتراضات انجام دهند،ولی همین مشکلات مالی خیلی باعث مدارا کردن کادر فنی با بازیکنان تیم شده است.

مثال :اگر یادمان باشد در بازی استقلال با النصر در عربستان با وجود نیاز شدید کادر فنی به مجتبی جباری،پرویز مظلومی وی را به دلیل مصاحبه جنجالی که با روزنامه خبر ورزشی انجام داده بود،از تیم کنار گذاشت و به عربستان نبرد.اگر همین مجتبی در عربستان برای تیم بازی می کرد و استقلال بعد از زدن گل برتری اش به النصر با مجتبی جباری میدان داری می کرد و به اداره بازی می پرداخت،شاید اکنون ما به جای السد با ذوب آهن بازی کرده بودیم و جز  چهار تیم برتر آسیا قرار گرفته بودیم.

استقلال سومین باشگاه قاره کهن در قرن بیستم

اوایل مهرماه مصادف است با تاسیس باشگاه استقلال؛ باشگاهی که ابتدا با نام دوچرخه‌‌‌سواران فعالیت خود را به‌عنوان قدیمی‌ترین باشگاه در کشورمان آغاز کرد. برخی معتقدند باشگاه استقلال در دوم مهرماه تاسیس شده و برخی هم می‌گویند این باشگاه چهارم مهرماه سال 1324 تاسیس شده است.