این مرد ختم تاجیاست یعنی اگر بخواهیماز میان پیشکسوتان تاریه باشگاه تاج کسی را اسطوره خطاب کنیم با توجه به افتخارات و سابقه این مرد در تاج و استقلال می توانیم از ته قلب و باافتخار نام منصورخان پورحیدری را فریاد بزنیم.نام کسی را که نمی توانید همانند وی دیگر پیدا کنیم.
نه خوشتیپ بود نه خوش چهره نه خوش عکس، زیاد حرف نمیزد اصولا مردای بزرگ زیاد حرف نمیزنن،عمل میکنن. این آدم رو بیشتر هواداران متولد دهه 50 و 60 و تاجیایی که دوران بازی این بزرگ مرد جوان بودن خیلی بهتر میشناسند تا بچه های دهه 70 که اصولا بچه های اینترنت و فیس بوک هستند.

در طی دو سال اخیر و بخصوص فصل جاری نظرسنجی های در بین وبلاگ ها و سایت های استقلالی گذاشته میشود که بعضی از آنها واقعا بی محتوا و صرفا بنا بر اهدافی خاص مطرح می شوند!
به فرض مثال نظرسنجی گذاشته اند که موفق ترین یا پرافتخارترین مربی تاریخ استقلال از نظر شما کدامیک از گزینه های  زیر می باشد.آنوقت نام چند تن از  پیشکسوتانی که به تنهایی جز 20 نفر اول و برتر مربیان استقلال نیستند را در کنار نام یکی دو مربی پرافتخاربه عنوان گزینه های مختلف قرار داده اند!یا فرضا دیده شده از نام مربیانی که به عنوان کمک در کنار مربیان کارنامه دار روی نیمکت تیم نشسته بودند در بین گزینه های نظرسنجی خود قرار داده اند.
اما جالب ترین نظرسنجی که این روزها مشاهده میشود بدین صورت است:
""به نظر شما کدام یک از این دو سرمربی در استقلال بهتر کار کرده است""1) امیر قلعه نویی،2) پرویز مظلومی
این نظر سنجی های که جوابشان مشخص است و دیگر نباید نظرات شخصی هواداران در آن مطرح شود،یکی از کارهای جلف و بعضا مغرضانه عده ای از کاربران فضای مجازی می باشد.آمار و کارنامه مربیان مختلف در تاریخ باشگاه استقلال ثبت شده و دیگر نمی توان در عناوین کسب شده، نام مربی جدیدی را اضافه و احیانا کم کرد!
منصور پورحیدری و امیر قلعه نویی از مربیان پرافتخار استقلال هستند که خوشبختانه در تیم فعلی استقلال در کنار هم مشغول خدمت به تیم محبوبشان هستند.لذا نام بردن از دیگر پیشکسوتان مانند پرویز مظلومی و یا صمد مرفاوی و حتی ناصرخان حجازی  کمی قضیه را لوث کرده و باعث بوجود آمدن اختلاف نظرهای بین هواداران میشود.اگر اینگونه نظرسنجی ها با نیت اطلاع رسانی صورت بگیرد کار بسیار پسندیده و نکوی می باشد اما باید در طرح سوالات و پسوند و پیشوندهای مورد استفاده در آن دقت لازم صورت بگیرد.

پرسپولیسی ها دائما برای کری خواندن از افتخارات بین المللی باشگاهشان که کسب چند عنوان فردی توسط 4 بازیکن عاریه ای بوده،استفاده می کنند!
یکی از این بازیکنان خداداد عزیزی هست که در جشن 45 سالگی باشگاه پرسپولیس شرکت کرده بود.
اما در همین مراسم وقتی از وی پرسیدن شما جز پیشکسوتان پرسپولیس هستی،عنوان کرد که من نه استقلالی و نه پرسپولیسی ام و فقط چهار یا پنج بازی در جام باشگاههای آسیا برای پرسپولیس به عنوان یار کمکی بازی کردم!

دکترعلی فتح‌الله‌زاده دقایقی پیش پس از پایان جلسه با جواد نکونام در گفتگو با سایت باشگاه استقلال اظهار داشت: جلسه بسیار خوبی با حضور منصور پورحیدری و جواد نکونام برگزار کردیم و  قرار شد فردا نیز دوباره یک جلسه دیگر برگزار کنیم.
 جواد نکونام بازیکن بزرگ و باارزشی است و با توجه به اینکه فرزند این بازیکن هم بیمار بود در دفتر بنده حضور یافت و با هم به صحبت پرداختیم.
بزرگترین پیروزی:
کاش مدیرعامل استقلال در حضورپورحیدری در خصوص جریان پیشنهاد سرمربیگری استقلال آنهم دو هفته مانده به یکی از دربی های پایتخت به منصورخان و تصمیمی که ایشان گرفته بود را برای جواد نکونام تعریف میکرد.
کاش به جواد می گفتند که تنها دو هفته مانده به یکی از دربی های پایتخت وقتی پورحیدری با پیشنهاد فتح الله زاده مواجه میشود و با وجود آنکه در آن مقطع سرمربی تیم ملی ایران بود اما با استعفا از مربیگری در تیم ملی سکان هدایت آبی پوشان را برعهده گرفت و با وجود آنکه بازی مقابل قرمزها را واگذار کرد ولی هیچگاه از تصمیمی که گرفته بود،پشیمان نشد.
آری ...پورحیدری آن بازی مهم را به رقیب سنتی استقلال باخت،اما در آزمایش تعصب و غیرت نزد هواداران استقلال  پیروز و سربلند بیرون آمد.
حال در شرایط فعلی باشگاه استقلال برای جواد نکونام عکس ماجرای منصورخان پورحیدری پیش آمده و این بازیکن میخواهد با فسخ قراردادش از جمع آبی پوشان خارج شود و به یک تیم عربی (شما بخوانید تیم ملی)بپیوندد!
لذا به جواد نکونام توصیه میکنیم سنگ یک مربی اجنبی را به سینه اش نزد و به حرف کسیکه پای وی را به تیم ملی باز کرد و برای اولین بار به تیم ملی دعوت کرد را خوب گوش کند و در نهایت تصمیم خود را بگیرد.
نکونام باید بداند که برای هواداران استقلال منصورخان پورحیدری یک اسطوره و جنتلمن به حساب می آیند نه کسانیکه فقط ادای با تعصبها و بازیکنان متشخص را در می آورند!  

 به گزارش سایت رسمی باشگاه استقلال، بیوک جدیکار،‌ مهاجم سال‌های گذشته استقلال شب گذشته در سن 84 سالگی به دلیل آلزایمر شدید دارفانی را وداع گفت. باشگاه استقلال و کمیته پیشکسوتان این مصیبت وارده را به خانواده این مهاجم خوشنام تسلیت عرض می‌کند.

روحش شاد و یادش گرامی

از ابتدای تاسیس این وبلاگ،معمولا ما خلاف جهت آب شنا کرده ایم و در خصوص برخی از اتفاقات فوتبالی بر خلاف اکثر وبلاگ های هوادارای ساز مخالف زده ایم و ادمین های چون حقیر نقش آدم های روشن فکر و ...را بازی کرده ایم!
لذا این بار نیز ساز مخالف خود را کوک کرده ایم و معتقد هستیم که؛
با توجه به اتفاقات دیدار مس کرمان و پرسپولیس و با وجود آنکه از هواداران سرسخت امیر قلعه نویی هستیم و از لحاظ فنی اعتقادی به پرویز مظلومی نداریم،منتهی باز دلیلی بر اینکه در چنین شرایطی  پرویز مظلومی و دستیارانش را بکوبیم نمی بینیم.
به نظر ما در چنین روزهای باید پشت سر استقلالی های که دچار مشکل شده اند و از در و دیوار بر روی آنها فشار آورده میشود،باید نقش حامی و دوست را ایفا کنیم.
امروز هم طرفداران مس کرمان و هم طرفداران پرسپولیس انواع و اقسام فحاشی ها و توهین ها را با چاشنی کری نثار پرویز مظلومی و دستیارانش کردند.

شماره پیراهن تمرینی غلام نژاد 10 یا 70 است!
 یه سوال این روزها ذهن ما را بدجوری به خودش مشغول کرده که چرا هر بازیکن جدیدی به استقلال می پیوندد دوست دارد یکی از شماره های که از مشتقات 7 می باشد و یا اینکه شماره های خاص که متعلق به بازیکنان بزرگ تیم در گذشته بوده را بپوشد!
پیراهن استقلال حرمت دارد و پیراهن نامداران آن مستوجب احترام بیشتر...
اگر قرار است شماره امثال علی منصوریان ها،فرهاد مجیدی ها،مجتبی جباری ها و ....را به هر تازه واردی تعارف کنیم ،خودمان ارزش آنها را پایین آوردیم.
همچنین باید از بازیکنان قدیمی تر تیم بخواهیم در پایالن هر فصل و یا در صورت نداشتن منع قانونی در پایان هر نیم فصل پیراهن بازیکنانی که احتمالا همچون فرهاد مجیدی یا مجتبی جباری از تیم جدا میشوند را بپوشند و اجازه ندهند بازیکنان  تازه وارد هر چقدر هم بزرگ و نامی باشند پیراهن  این بازیکنان را بپوشند!_مثل پژمان نوری که از ابتدای فصل شماره 8 را برتن کرد_

با وجود قرمزی بودن محرمی این بازیکن را به دلیل آنکه از لحاظ قابلیت های فنی و توانمندهای بالای که داشت و انرژی خاصی که در بازی هایش به فوتبالدوستان منتقل میکرد،خیلی دوستش داشتیم.همچنین با دیدن مجتبی محرمی دورانی برایمان تداعی میشود که یادآور روزهای سخت،اما شیرین دهه 60 و 70 زندگیمان می باشد.
مجتبی در واقع در سمت چپ قرمزها یک بازیکن بی جانشین بود و علاوه بر فنی بودن وی،از تیزهوشی و ذکاوت بالای  نیز برخوردار بود.
حیف که دست روزگار و ناپاکی آن مجتبی را به کمی به حاشیه کشاند و ...
البته این روزها خبرهای خوبی بابت سلامتی مجددش به گوش میرسد.

در دیدار استقلال با فولاد خوزستان در جایگاه ویژه ورزشگاه آزادی پیشکسوتی برای دیدن بازی تیم سابق خود حضور بهم رسانده بود که خیلی از هوادارانی که در نزدیکی جایگاه فوق بازی را مشاهده میکردند وی را نمی شناختند!
خیلی از این هواداران که در صفحات مجازی و یا در ورزشگاههای فوتبال صحبت از ناصرحجازی می کنند و از نام وی برای بیان عقاید خود سوء استفاده می کنند حتی نتوانسته بودند این بازیکن سابق استقلال را شناسایی کنند،چه برسد به اینکه بازی های وی را به یاد بیاورند!
آری ...سرژیک تیموریان برادر آندو بازیکن محبوب ناصرخان  که در دهه هفتاد در میانه میدان استقلال برای خود یک پا جواد نکونام بود،برای دیدن بازی تیم محبوبش به استادیوم آمده بود.
به راستی که گرد پیری بر روی موهای سرژیک هم نشسته بود! دیدن سرژیک باعث تداعی شدن خاطرات گذشته و یه حس نوستالژی خاص به ما و هواداران هم سن و سالمان دست داده بود!
ای .....یادش بخیر ...

پرويز برومند دروازه بان سابق تيم استقلال به دليل از دست دادن پدرش عزادار شد.
پدر پرويز برومند بامداد امروز دار فاني را وداع گفت و صبح امروز نيز در بهشت زهراي تهران به خاک سپرده شد.
بزرگترین پیروزی اين ضايعه را به اين بازيکن سابق تيم استقلال و تيم ملي فوتبال ايران تسليت مي گويد.

1) بازی استقلال با النصرعربستان در استادیوم آزادی در جایگاه 6 نشسته و منتظر آغاز این دیدار سرنوشت ساز بودیم.نمی دانیم قانون جدیدی در صعود تیم ها از مرحله گروهی وضع شده بود یا اطلاع رسانی از قبل به درستی انجام نشده بود!
استقلال با وجود تفاضل گل بهتر یا تفاضل گل برابر ولی با گلهای زده بیشتر طبق قانون قدیمی و عرف فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا اگر با یک گل هم به پیروزی می رسید جواز صعود به مرحله بعدی لیگ قهرمانان را با پرویز مظلومی بدست می آورد.اما طبق قانون جدید آبی پوشان برای صعود باید دو گل به تیم عربستانی میزد!
بازی انجام شد،پسران آبی با حمایت بیش از 85 هزار تماشاگر استقلالی روی دروازه النصر خیمه زده بودند،اما موقعیتها یکی پس از دیگری از دست می رفت!
فرهاد مجیدی در این بازی شاید سه تا تک به تک را از دست داد و در نهایت فقط با یک گل استقلال توانست پیروز میدان شود،اما جواز صعود به دور بعد را بنا بر همان قانون من درآوردی  لیگ قهرمانان آسیا بدست نیاورد!
بعد ازسوت پایان بازی عده ای شروع کردن به شعارمربی ترسو نمیخواهیم یا بازیکنان بی غیرت نمیخواهیم و..
در همین حین من و چند نفر از دوستانم که واقعا از این کار هواداران ناراحت شده بودیم شروع به تشویق مظلومی و بازیکنان تیم کردیم.نمی دانیم وضعیت ورزشگاه چطور شد که به یکباره حدود ده دقیقه بازیکنان و کادرفنی  از سوی اکثریت هواداران حاضر در ورزشگاه به شدت تشویق شدند!
2) استقلال از مرحله گروهی لیگ قهرمانان صعود کرده بود و به حکم قرعه می بایست مقابل سپاهان در اصفهان به میدان برود!
در این فصل قانونی وجود داشت که تیمهای دوم هر گروه می بایست در استادیوم خانگی  تیم سرگروه دیگر بصورت یک دیدار تک حذفی بازی میکرد.
استقلالی ها از همه نظر سرتر و بهتر بودند.مجتبی جباری در اوج،آندو تیموریان،سید مهدی رحمتی و ....همه بازیکنان در اوج آمادگی قرار داشتند،منتهی با سوت آغاز بازی استقلالی ها انگار کپ کرده بودند و حتی نتوانستند یک توپ روی دروازه سپاهان بریزند و یا یک موقعیت خطرناک ایجاد کنند!
در نهایت بازی را با دو گل از حریف اصفهانی شکست خوردیم و از لیگ قهرمانان حذف شدیم!
3) با امیر قلعه نویی ابتدا در لیگ برتر به قهرمانی رسیدیم.در گروه مرگ آسیا به راحتی...

امیرقلعه نویی،منصور پورحیدری،مجید جلالی،شاهرخ بیانی،سیروس دین محمدی،امیرحاج رضائی،علی دایی،ناصر ابراهیمی و ....همه در مورد صحبتهای اخیر کارلوس کروش بی خود و بی جهت موضع گرفته اند و اهانت به لیگ و فوتبال ایران را محکوم کرده اند،اما کارشناسان خبرورزشی و سرمربی تیم ملی ایران درست و اصولی و حرفه ای در مورد فوتبال ایران صحبت می کنند!
کلی رسانه،خبرگزاری،کارشناس،مربی،پیشکسوت و حتی فوتبالدوست از صحبتهای اخیر کروش انتقاد کرده اند و حتی اظهار داشتند که ما اگر نخواهیم به دور دوم جام جهانی صعود کنیم،چه کسی را باید ببینیم!
کارلوس کروش اگر خیلی دلش برای فوتبال ایران میسوزد به مهمترین بند قرار دادش که بیشتر برای آن به فوتبال ایران آورده شده بود،توجه کند و در این یکسال حداقل چند جوان و پدیده  فوتبالی آنهم از میان بازیکنان گمنام تیمهای پایه ای برای فوتبال ایران بسازد و به جای تعطیل کردن لیگ و جام حذفی و تضعیف نمایندگان فوتبال ایران در لیگ قهرمانان بنزین سبز را وارد رگهای فوتبال مریض احوال ما بکند،ظاهرا خیلی بیشتر از بردن تیم به دور دوم جام جهانی به فوتبال ایران خدمت کرده است!

 آقاي پيشکسوت؛برايتان متاسفيم !
مانده ايم هواداراني که فعلا دو آتيشه و تعصبي هستند و دغدغه هاي اين روزهايشان فقط استقلال و سرنوشت آن است،وقتي بر عليه يک بازيکن خاص کسي موضعي مي گرفت سريعا واکنش نشان مي دادند و حتي کمپين هاي حمايتي مي ساختند!
اما در برابر اظهارات اين پيشکسوت آنهم در طول يکي دو فصل اخير هيچ واکنشي نشان نمي دهند و .......!
خلاصه اينکه حسن روشن ديگه شورش رو در آورده و ظاهرا هم تا پست و مقامي در باشگاه نگيرد و يا مقرري ثابتي دريافت نکند،بي خيال نخواهد شد!
نکته:تا آنجاي که ما يادمان هست رئيس هيئت مديره وقت باشگاه(رسولي نژاد) به همراه پسرش براي مذاکره و جلب رضايت  امير قلعه نويي به ديدار وي رفته بودند نه آقاي مغداد نجف نژاد!
درضمن آقاي روشن عزيز؛شما که دائما از مديرعامل قرمزها بابت بها دادن به پيشکسوتان باشگاهش تعريف ميکنيد(فکر کنم بيشتر بخاطر پرداخت ماهيانه 200،300 هزار تومان به هر پيشکسوت اين تعريف و تمجيدها را انجام مي دهد!) پس چرا وقتي ايشان به منزل علي دايي رفت تا با وي بر سر قبول هدايت تيم پرسپوليس گفتگو کند،انتقادي نکرديد!؟
تلنگر:حسن روشن در مورد اطرافيان فتح الله زاده عنوان کرده تا قبل از اينکه براي کمک و همکاري با فتح الله زاده  از سوي مدير عامل استقلال حکم بگيرند،براي پيشکسوتان چاي مي ريختند!
حالا معلوم نيست با اين اظهار نظر مي خواسته ارزش و بزرگي پيشکسوتان را کوچک جلوه دهد و يا اينکه مدير عامل و باشگاه قديمي و ريشه دار استقلال را خرد و ضعيف نشان دهد!
که در هر دو صورت بايد گفت،متاسفيم برايت آقاي پيشکسوت!

به گزارش خبرگزاری فارس، در سالی که استقلال دوباره قهرمان لیگ برتر شده، خواستیم از «ناصرخان» بنویسیم، هر چه فکر کردیم چیزی بهتر از شعری که خودش خیلی بجا در مورد خود گفته بود به ذهنم نرسید: «من آن گلبرگ مغرورم، که می‌میرم ز بی‌آبی، ولی با خفت و خواری، پی شبنم نمی‌گردم»
 «ناصرخان» انگار توی خونه‌اش نشسته بود، همچنان پرغرور، بازی‌های تیم محبوبش را نگاه می‌کرد، اما به ناگاه، بیماری سر رسید، درست در مقطعی که او هرگز به شکست فکر نمی‌کرد.او بیش از همه اهل خانه به بهبود امید داشت، مدت‌ها با مرگ مبارزه کرد، همچنان که در مستطیل سبز همیشه امیدوار و مبارز بود.
«ناصرخان» روز 23 آذر سال 1328در تهران به دنیا آمد. در عمر 62 ساله‌اش، به عنوان گلر تیم ملی فوتبال و باشگاه استقلال در بین مردم مشهور و به دلیل خلق و خوی خاصش نیز محبوب شد.
او در این مدت افتخارات زیادی کسب کرد که از جمله آن می‌توان به 2 قهرمانی در جام ملت‌های آسیا، قهرمانی در بازی‌های آسیایی، شرکت در المپیک و جام‌جهانی و همچنین قهرمانی در لیگ و جام باشگاه‌های آسیا اشاره کرد.
ناصر حجازی همچنین از سوی AFC به عنوان دومین دروازه‌بان قرن آسیا نیز انتخاب شد.
این چهره نامدار که طرفداران زیادی در بین مردم داشت، بعد از یک سال و نیم مبارزه با بیماری سرطان، سرانجام روز 2 خرداد سال 90 در بیمارستان کسری جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.
مرگ «ناصرخانِ» آبی‌ها نه تنها باعث فراموش شدن وی نشد، بلکه وی را در قلب هواداران فوتبال ماندنی‌تر کرد.

غم که نوشتن ندارد ....
نفوذ میکند در استخوان هایت ... جاسوس می شود در قلبت ....
آرام آرام از چشمهایت میریزد بیرون .......
»»»»»»»»«««««««««««
جدا ماندن از کسی که با تمام وجود دوستش داری فرقی با مردن ندارد...
پس عمری که بی تو میگذره مرگی است به نام زندگی...؟؟