در برنامه ورزش از نگاه دو قرار شده بود مهمانان این برنامه یک جمله در مورد ناصرحجازی بگویند!
هر کدام از مهمانان این  برنامه به یکی از صفات و یا ویژگی های اخلاقی آن مرحوم اشاره کردند تا اینکه نوبت به قاسم دهنوی رسید،
دهنوی این جمله را از ناصرحجازی نقل قول کرد:
ناصرخان  در اولین جلسه تمرینی تیممان روبه من کرد و گفت؛با این قیافه میخواهی فوتبال بازی کنی!؟

در دیدار استقلال با فولاد خوزستان در جایگاه ویژه ورزشگاه آزادی پیشکسوتی برای دیدن بازی تیم سابق خود حضور بهم رسانده بود که خیلی از هوادارانی که در نزدیکی جایگاه فوق بازی را مشاهده میکردند وی را نمی شناختند!
خیلی از این هواداران که در صفحات مجازی و یا در ورزشگاههای فوتبال صحبت از ناصرحجازی می کنند و از نام وی برای بیان عقاید خود سوء استفاده می کنند حتی نتوانسته بودند این بازیکن سابق استقلال را شناسایی کنند،چه برسد به اینکه بازی های وی را به یاد بیاورند!
آری ...سرژیک تیموریان برادر آندو بازیکن محبوب ناصرخان  که در دهه هفتاد در میانه میدان استقلال برای خود یک پا جواد نکونام بود،برای دیدن بازی تیم محبوبش به استادیوم آمده بود.
به راستی که گرد پیری بر روی موهای سرژیک هم نشسته بود! دیدن سرژیک باعث تداعی شدن خاطرات گذشته و یه حس نوستالژی خاص به ما و هواداران هم سن و سالمان دست داده بود!
ای .....یادش بخیر ...

*شاید خیلی‌ها منتظر حضور امیر قلعه‌نویی در مراسم فردا باشند.- اصلاً برایم اهمیتی ندارد که قلعه‌نویی می‌خواهد بیاید یا نه. پدرم و مکتب حجازی به حضور او نیازی ندارد و لطف و محبت‌های مردم بهترین دلگرمی ما هستند.
 * در این مدت تماسی هم با قلعه‌نویی داشته‌ای؟ - به هیچ عنوان، نه من و نه خانواده‌ام تماسی با او نداشته‌ایم. ضمن اینکه فقط برحسب انسانیت در مراسم ختم مادر قلعه‌نویی شرکت کردیم.
بزرگترین پیروزی
آقا آتیلا؛مکتب حجازی نداریم! اگر مکتب حجازی چیزی جدای از مکتب 67 ساله استقلال است و به حضور ناصرخان در این تیم باعث بوجود آمدن آن نشده که هیچ،مکتب حجازی سندش را 6 دانگ زدیم به نام خانواده این اسطوره بزرگ آبی ها اما اگر می خواهید برای مکتب بزرگ و ریشه دار استقلال که امثال مرحوم ناصر حجازی در آن خدمت می کردند و به قولی تمام زندگی و شهرت و محبوبیتشان را از آن بدست آوردند،شریکی بسازید،سخت در اشتباه هستید! استقلال هیچ شریکی ندارد و مکتب حجازی برای هواداران واقعی استقلال وجود خارجی ندارد! اما در مورد امیر قلعه نویی و حضور پیدا کردن وی بر سر مزار ناصرخان که برای شما ارزش و اهمیتی ندارد،برای ما هواداران استقلال خیلی با ارزش است.
این کار خودش کلاس درسی است که از آن یاد میگیریم که چگونه باید به پیشکسو ت و استاد خود احترام بگذاریم! اگر هم بنا بر هر دلیلی نیامد،یا باید دلیلش را در میان همین حرفهای شما پیدا کنیم که خود به خود با هر گونه عکس العمل قلعه نویی تبدیل به جنجال میشود و یا مشکلات شخصی را باعث عدم حاضر شدن امیرخان بر سر مزار مرحوم حجازی بدانیم.
نتیجه:شما خودت را بیشتر از این کوجک نکنید و نان بازوی خودتان را بخورید و از نام حجازی برای خودتان دیواری نسازید که بخواهید با بالا رفتن از آن به دیگران بی احترامی کنید و با این کار نیز باعث رنجش خاطر آن مرحوم بشوید.کلام آخر:این مثل قدیمی ایرانی ها را همیشه آویزه گوشت کن: گیریم پدر تو بود فاضل،از فضل پدر تو را چه حاصل؟  

به گزارش خبرگزاری فارس، در سالی که استقلال دوباره قهرمان لیگ برتر شده، خواستیم از «ناصرخان» بنویسیم، هر چه فکر کردیم چیزی بهتر از شعری که خودش خیلی بجا در مورد خود گفته بود به ذهنم نرسید: «من آن گلبرگ مغرورم، که می‌میرم ز بی‌آبی، ولی با خفت و خواری، پی شبنم نمی‌گردم»
 «ناصرخان» انگار توی خونه‌اش نشسته بود، همچنان پرغرور، بازی‌های تیم محبوبش را نگاه می‌کرد، اما به ناگاه، بیماری سر رسید، درست در مقطعی که او هرگز به شکست فکر نمی‌کرد.او بیش از همه اهل خانه به بهبود امید داشت، مدت‌ها با مرگ مبارزه کرد، همچنان که در مستطیل سبز همیشه امیدوار و مبارز بود.
«ناصرخان» روز 23 آذر سال 1328در تهران به دنیا آمد. در عمر 62 ساله‌اش، به عنوان گلر تیم ملی فوتبال و باشگاه استقلال در بین مردم مشهور و به دلیل خلق و خوی خاصش نیز محبوب شد.
او در این مدت افتخارات زیادی کسب کرد که از جمله آن می‌توان به 2 قهرمانی در جام ملت‌های آسیا، قهرمانی در بازی‌های آسیایی، شرکت در المپیک و جام‌جهانی و همچنین قهرمانی در لیگ و جام باشگاه‌های آسیا اشاره کرد.
ناصر حجازی همچنین از سوی AFC به عنوان دومین دروازه‌بان قرن آسیا نیز انتخاب شد.
این چهره نامدار که طرفداران زیادی در بین مردم داشت، بعد از یک سال و نیم مبارزه با بیماری سرطان، سرانجام روز 2 خرداد سال 90 در بیمارستان کسری جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.
مرگ «ناصرخانِ» آبی‌ها نه تنها باعث فراموش شدن وی نشد، بلکه وی را در قلب هواداران فوتبال ماندنی‌تر کرد.

پس از آغاز مراسم کنگره کنفدراسیون فوتبال آسیا در کوالالامپور و سخنرانی مقامات AFC، رئیس جدید کنفدراسیون فوتبال آسیا، از حاضرین خواست تا برای گرامیداشت نام و یاد اسطوره های فوتبال آسیا که اکنون در قید حیات نیستند، یک دقیقه سکوت کنند.
بر این اساس، مسئولان برگزاری مراسم با پخش تصاویر و نام اسطوره های فقید فوتبال آسیا، نام و یاد آنها را گرامی داشتند که در میان این تصاویر، چهره و نام ناصر حجازی، دروازه بان اسطوره ای فوتبال ایران و بابک معصومی دیده می شد.
بزرگترین پیروزی
به این میگویند اسطوره....وقتی زیر خروارها خاک هم که باشد،در بالاترین مرجع فوتبالی آسیا از وی یاد میشود....به این می گویند نام نیکو بر جای گذاشتن.اگر قرمزها همچین اسطوره ای در باشگاه خود دارند لطفا رو کنند!
ناصرحجازی آبروی فوتبال ایران و استقلال در آسیا و حتی فوتبال جهان است.
نکته:بعد از اینکه صحنه های از مراسم بزرگداشت پیشکسوتان پرسپولیس در برنامه ورزش و مردم صبح امروز(جمعه) پخش شد،سردار رویانیان در خصوص این همایش و حواشی آن به مواردی اشاره کرد،که در لابه لای آنها کمی اغراق و بزرگ نمایی دیده میشد!ایشانعنوان کردند که پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس نامدارترومهم ترین هستند!این اظهارات سردار رویانیان به صحبتهای چند هفته قبل علی دایی شباهتهای بسیار زیادی داشت.لذا خبری که امروز از مراسم کنگره کنفدراسیون فوتبال آسیا در کوالالامپورمخابره شده Tمی تواند جواب دندان شکنی به این قبیل اظهارات مدیران و پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس باشد!این دوستان یا هنوز خوب توجیه نشده اند یا هنوز از بزرگی باشگاه استقلال و پیبشکسوتانش اطلاعات کافی ندارند!چون مطرح کردن چنین ادعاهای یک مقدار بدور از واقعیت بوده و برای هواداران استقلال گنگ و غیر قابل هضم می باشد.

علی دایی پس از انتخاب شدنش به عنوان بهترین بازیکن دو دهه اخیر ایران در نظر سنجی برنامه نود،عنوان کرد که بیشترین چهره های مهم فوتبال ایران پرسپولیسی هستند!
اینجاست که باید از نام بزرگانی چون ناصرحجازی مایه بگذاریم و استفاده کنیم.می توانیم آبروی فوتبال ایران و باشگاه استقلال را به رخ امثال علی دایی ها بکشانیم.بنویسیم بهترین بازیکن دو دهه اخیر فوتبال ایران به گواه آرامردم در یک برنامه ورزشی،که پرسپولیسی از آب درآمده ابتدا زیر نظر یک اسطوره استقلالی ساخته و پرداخته شده و در نهایت به فوتبال ایران معرفی گردیده است. بر اثبات این  ادعا خود بازیکن مورد نظر بارها در طی مصاحبه های مختلف به آن اشاره کرده است.
هوادار استقلالی؛
نام ناصرحجازی باید در چنین روزهای فریاد زده شود!نه زمانهای که  برای به رخ کشیدن و کری خواندن با طرفداران خودی استفاده میشود.نام حجازی ها را باید برای پاسخ دادن و فخر فروختن به طرفداران و بازیکنان حریف خرج کنیم نه برای ایجاد دو دستگی و تفرقه افکنی میان خودمان که در نهایت دودش به چشم خودمان برود.
به شخصه در چنین روزهایست که افتخار می کنم که ناصرحجازی یک استقلالی اصیل بوده و از اسطوره های باشگاه محبوبم به شمار می رود.
پس بیاییم از نام بزرگانی چون حجازی ها،فرهاد مجیدی ها و ...برای پاسخ دادن به طرفداران و تمام کسانیکه به نوعی از زیر مجموعه باشگاه رقیب به شمار می روند استفاده کنیم نه با افتخارات و موفقیتهای آنان پتکی بسازیم برای کوبیدن بر سر دیگر زحمتکشان تیم محبوبمان.  

هوادارای نوشته بود:یادش بخیر یه زمانی اسطوره استقلالی ها سهم ویژه ای در تشویق سکونشینان آزادی داشت.نمیدونم چه اتفاقی افتاده؟ هوادارا خودشون تشویق نمیکنند؟می ترسندتشویق کنند؟یا چی... ؟ کاش مثل پارسال حجازی تو همه بازی ها تشویق بشه تا شائبه های آزاردهنده هم از بین بره.به امید اینکه بازم هوادارا اسم اسطوره باشگاهشون رو صدا بزنند و طنین زیبای «ناصر حجازی دوست داریم ما» تو آزادی بپیچه.مگه استقلال،اصلا فوتبال ایران چندتا مثل حجازی داره چرا باید انقد زود فراموش بشن؟  
بزرگترین پیروزی:صرفا جهت اطلاع این کاربر به عنوان یکی از کسانیکه از استادیوم رو های حرفه ای هستم باید عرض کنم که اینکه ناصرحجازی کمتر تشویق میشه و یا چرا این موضوع اتفاق افتاده قطعا نمیتونه آن شایعه ای که شما زیرکانه به آن در زمانی بسیار نامناسب اشاره کردید باشه!
کلا تماشاگران این روزها شاید بگویم دو سه فصلی هست همانند قدیم حتی تیم خود را تشویق و مورد حمایت قرار نمی دهند!حتی در بازی استقلال مقابل سپاهان که حداقل در جریان چنین بازیهای امیر قلعه نویی بیش از 10 تا 15 بار مورد تشویق قرار می گرفت،فقط یکبار آنهم بعد از به ثمر رسیدن گل تساوی مورد تشویق هواداران قرار گرفت!
اما فراد مجیدی در تمامی بازیها و بخصوص در زمان تعویض شدنش بصورت غیر قابل باوری مورد تشویق هواداران استقلال قرار میگیرد.تشویق های که نیمی از آن را برای خود تیم و دیگر بازیکنان آن نمی بینیم!
دوست عزیز اینکه شما به موضوعی چون اسطوره فوتبال ایران و بردن نام زیبای وی در استادیوم توسط هواداران می پردازید خیلی کار نیک و پسندیده ای می باشد.اما  برای بنده این شائبه را بوجود می آورد که شما و امثالهم برای زنده نگه داشتن نام حجازی این سنگ را به سینه نمیزنید!چون هر استقلالی  از این موضوع کاملا مطلع است که استقلال تنها دو بازی دیگر تا انتهای لیگ در تهران با حضور تماشاگرانش برگزار می کند _بازی بعدی استقلال مقابل گهر بدون تماشاگر است و یک بازی هم در اهواز با فولاد دارد_لذا اگر حتی بازیهای لیگ قهرمانان را در نظر بگیریم باز هم توجیهی برای این موضوعی که پرداخته شده نخواهیم داشت.در روزهای که تنش و اختلاف میان تماشاگران استقلال برسر مسائل کوچک و ناچیزبیداد می کنه ومنشا این چند دستگی همین اختلافات بین هواداران حجازی فقید و امیر قلعه نویی می باشد،نباید انتظار داشتاه باشیم که نام ناصرحجازی بنا برهر دلیلی فعلا دراستادیوم شنیده شود.مگر اینکه شما نیزهمانند خیلی ها!!! زنده نگه داشتن مصلحتی و نه از ته دل نام ناصرحجازی را بر منافع فعلی باشگاه استقلال ارجح تر می دانید!

مرحوم ناصر حجازی زودتر از رشیدی پیراهن استقلال را بر تن کرد، اما منصور رشیدی نیز وقتی به استقلال پیوست خود را به عنوان رقیب جدی حجازی مطرح کرد و به تیم ملی رسید. بعد از آن بازی معروف دربی سال 52 و شکست سنگین استقلال، رشیدی مدتی از جمع آبی پوشان جدا شد، اما در سال 53 دوباره برگشت و در نهایت بعد از محرومیت حجازی در سال 54 بطور کامل جای او را گرفت تا اینکه حجازی راهی تیم شهباز شد. این دو دروازه بان در تیم ملی نیز رقابت شدیدی را در کنار سنگربانان پرسپولیس داشتند.

من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی/ ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی‌گردم..

شاید یکی از حسرت‌های دوران زندگی ‌ما، نبودن در عصری بود که بتوانیم بازی‌های این ستاره‌‌ی ملقب به عقاب آسیا را ببینیم. ستاره‌ای که وقتی با او آشنا شدیم دیگر ستاره نبود، اسطوره‌ای بود برای ورزش یک کشور. همه او را به رنگ آبی می‌شناختند، سرنوشت دوران حرفه‌ای او با آبی‌پوشان پایتخت، از تاج تا استقلال گره خورده بود، اما او شاید تنها آبی دل‌فریب و دوست‌داشتنی در قلب سرخ‌پوشان بود. صحبت‌هایش واضح و بی‌پرده بود و لاجرم بر دل می‌نشست. یادمان نمی‌رود جمله‌ی به یادمانی اسطوره را، زمانی‌که در وصف ناکامی‌های اخیر فوتبال ایران و ایرانی نوشت : "حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه است." این جمله آن‌قدر وصف امروز دیروز ما بود که وقتی اسطوره از میان ما رفت روزنامه‌ها تیتر زدند : "عقاب از شهر کلاغ‌ها پرید!"

و برای ستارگان نسل ما الگوی تمام‌عیاری بود، چه از بعد فنی، چه از بعد اخلاقی. اما دریغ و صد افسوس که نسل ما با تمام ستارگان بی‌مثالی که داشت دیگر حجازی نداشت. آری ناصر حجازی همان ستاره‌ای بود که در زمان ما دیگراصرخان اسطوره‌ای بود و ما به ناچار باید از او همان‌قدر می‌دانستیم و از درخشش‌های او همان‌قدر لذت می‌بردیم که در خاطره‌های دیگران می‌یافتیم و از عکس‌هایی که در سایت‌ها و رسانه‌های خبری دنبال می‌کردیم. آن‌قدر تشنه‌ی ناصرخان و نمایش‌های بی‌بدیل او بوده‌ایم که به محض یافتن یک کلیپ هرچند کوتاه و چند ثانیه‌ای از نمایش‌های او، با یک شوق و ذوق وصف‌ناپذیر در صفحات اجتماعی او را به اشتراک می‌گذاشتیم تا دیگران هم ببینند و لذت ببرند. هرچه باشد ما ایرانی‌ها خاطره‌باز هستیم، آن‌هم در شرایطی که دیگر سوژه‌ی خاطره در ذهن ما نیست و افرادی مثل ما خاطره رانیز از زبان دیگران شنیده‌اند. امروز زادروز مرحوم ناصرخان حجازی است، روزی خاطره‌انگیز و به‌یادماندنی که با پریدن ناصرخان از میان ما به خنده‌ای تلخ تبدیل شد. اما به هر ترتیب اسطوره‌ی قصه‌ی ما مرد نکونام بود و او نخواهد مرد هرگز!

زادروز آن شبنم مغرور که ثبت است در خاطره‌مان، با تمامی حسرت و اندوه نبودن او در میان‌مان، مبارک باد!

چه ماه بسیار خوبیست این آذر!
با اینکه اسمش رنانه است اما مردان بزرگی از جنس مکتب آبی در این ماه به دنیا آمدن!
یکم آذر تولد امیرخان قلعه نویی و 23 آذر تولد اسطوره آبیها ناصرخان حجازی است.
با اینکه در ایام عزادارای سالار شهیدان به سر می بریم و گفتن تبریک و خوشحالی کردن اصلا جالب به نظر نمی رسد!
منتهی حداقل می توانیم امروز برای سرمربی محبوبممان آرزوهای خوبی داشته باشیم.
پس امیرخان؛امیدواریم و آرزو می کنیم موفق تر از قبل موفق باشی.
همچنین برای ناصرخان هم دعا می کنیم و خداوند را به بزرگی این روزهای عزیز و پاکی خون شهدای کربلا و به دستان بریده عباس(ع) قسم میدهیم که ناصر حجازی را با آقا ابا عبدالله الحسین(ع)و یاران با وفایش محشور کند و مورد عفو و مغفرت الهی خود قرار دهد.

در روزهاي که از فوت مرحوم ناصر حجازي حدود یکسال و نیم می گذردهستند کوته فکراني که دائما همانند کارتون گاليور مدام مي گویند من مي دونم!و در پي نسبت دادن القاب و کارهای به مردي از فوتبال ايران هستند که برخي از کارشناسان وي را تختي زمانه ناميده بودند.اين کوته فکران سجاياي اخلاقي وي را جوري برعکس جلوه مي دهند تا جای خالی نداشتن همچين اسطوره اي _ در اکثر باشگاههاي کشور نظيرش را نمي توان پيدا کنند_را در تاريخ باشگاه خود پر کرده باشند.
اين صحبتهاي بنده تکرار مکرراتي است که صرفا جهت باز شدن ذهن اين بي دانشان و کوتاه فکران مي باشد.ناصر حجازي استقلال همان مرديست که بخاطر لابي نداشتن و گردن کج نکردن جلوي اين مسئول و فلان مدير به حق واقعي خود نرسيده بود.اسطوره فوتبال ایران در زماني که در استقلال فعاليت نميکرد هيچگاه بر عليه تيمش حرفي به زبان نمي آورد و عاشق واقعي تيمش بود.مرد محبوب استقلالي ها يک سالي هست که حضور فیزیکی در بین ما ندارد و به ديار باقي شتافته است،منتهي در طول اين مدت روزهاي بيشماري بودند که نام حجازي سر تيتر اکثر روزنامه هاي ورزشي کشور بوده و یا هوادارانش روزی نیست که یاد و خاطره وی را در استادیومها یا محیطهای مجازی و ...زنده نگه نداشته باشند!پرویز دهداری و سیروس قایقران از معدود کسانی بودند که با وجود گذشت سالها پس از مرگشان همچون ناصر حجازی فقید هوادارانشان از وی یادکرده اند!به این نامها نگاهی بیاندازید؛صفر ایرانپاک،حمید شیرزادگان،محمد رنجبر و.... خیلی از پیشکسوتان نامی فوتبال ایران بعد از مدتی فراموش شده اند.
لذا وقتي مي گفتند که حجازي تختي زمان بود پر بيراه نگفته اند!چقدر در زمان حيات اين اسطوره بزرگ استقلالي ها وي را متهم به بي ديني واعتقاد نداشتن به ائمه اطهار کردند.منتهی وقتي عکسهاي وي در کنار حرم ابا عبدالله الحسين (ع) و قمر بني هاشم(ع) در رسانه ها کار شد و همه مردم و فوتبالي ها با چشمان خود ديدند که ناصر حجازي مغرور چگونه در حرم آقا همانند طفل های یتیم زار زار گريه مي کند و به ائمه اطهار ارادت هاي ويژه اي دارد،متوجه شدند که ناصر حجازي ما فقط از زندگي کردن خوش تيپي و آراستگي و بروز بودن را ملاک قرار نمی داده و خودش را از محبين اهل بيت مي دانسته است.اسطوره ما بنا بر همين خصاص و ویژگیهای انسان دوستانه اش _ کمک به تهيدستان و فقرا که تازه بعد ازفوتش چند مورد آن مشخص شد_ دارای محبوبت بسیار بین اهالی فوتبال و هواداران باشگاه استقلال می باشد.

عکاس:امیر خادم

پذيرفته ام که تنها در قلبم
ميتوانم داشته باشمـت
و اينگونـــــــــه با يادت تلـخ

اما با عشق
زندگي ميگذرد

خدا وکیلی اگر ناصرخان زنده بود اجازه قرار گرفتن همچین اظهار نظرهای در پرتال شخصی خود نمی داد.

فکر کنم بعد از مرگ ناصرخان پرتال شخصی ایشان محلی شده برای کوبیدن اشخاصی که در یک دوره یا برهه از زمانی با اسطوره آبیها اختلاف نظر پیدا کرده بود!این طور که خانواده حجازی و یا گردانندگان سایت ناصر حجازی در مورد قلعه نویی اظهار نظر می کنند،باید سرمربی فعلی آبیها را فردی دیکتاتور و ....بشناسیم و وی را به دلیل انجام کارهای دور از انتظار تبعید کنیم!در این میان فقط یک نکته قابل توجه و حائز اهمیت است که؛هر وقت حاشیه و یا مشکلی برای استقلال ایجاد میشود،به صورت کاملا خودش بیانیه های مشابه مطلب فوق بر روی پرتال شخصی ناصرحجازی قرار می گیرد!

برای مثال همین نوشته فوق درست بعد از خداحافظی فرهاد مجیدی بر روی خروجی سایت اسطوره قرار گرفت.این درحالی که امیر قلعه نویی روزپنجشنبه بر سرمزار ناصرخان حضور پیدا کرده بود.مع الوصف؛به نظر می رسد باید به امیر قلعه نویی کاملا حق بدهیم که چرا در مراسمهای مختلف یادبود حجازی حضور بهم نمی رسانده!خانواده و نزدیکان حجازی اینگونه شمشیر از روی بسته اند!وای به حال هواداران سینه چاک ....