هرگاه لیست اسامی جدید تیم ملی اعلام میشود،شاهد انتقاداتی از سوی کارشناسان و بعضا اعتراض های هواداران هر کدام از تیم های لیگ برتری هستیم.در لیست جدید اعلام شده توسط کروش سرمربی تیم ملی ایران مجددا نام بازیکنانی دیده میشود که فقط دلیل دعوت این بازیکنان علاقه این مربی پرتقالی و یا سابقه قبلی آنها در تیم ملی باعث دعوت شدنشان بوده،وگرنه عملکرد فعلی آنها دخلی در متقاعد کردن این مربی نامدار اروپایی بابت دعوت شدنشان به تیم ملی نداشته است!بازیکنانی چون علیرضا حقیقی دروازه بان ذخیره نشین تیم روسی،قاسم حدادی فر بازیکن مصدوم تیم ذوب آهن و .....از جمله بازیکنانی هستند که بنا بر هیچ دلیل فوتبالی و فنی به تیم ملی دعوت شده اند!
درعوض بازیکنی چوت آندو تیموریان که نه از مصدومیتی رنج می برد و نه تیمکت نشین تیم فعلیش در قطر می باشد. حتی این بازیکن قدرتمند و توانای ارمنی در بازیهای تیم فعلیش موفق به گلزنی نیز شده و درخشش فوق العاده ای داشته است.
مع الوصف،در این مطلب قصد نداریم از بازیکنانی که در تیم استقلال توپ می زنند و لیاقت دعوت شدن به اردوی تیم ملی را دارند،حرفی بزنیم!اما سوالی که ذهن ما هواداران فوتبال را بدجوری با خود درگیر کرده،این است که؛علت عدم دعوت آندو تیموریان،بازیکن فیکس تیم ملی در بازیهای اخیر چیست؟و چرا بازیکنی همچون نکونام که در تیم استقلال هنوز جا نیفتاده  و درخششی نداشته به تیم ملی دعوت شده!؟
اگر این سوال را با مثال زدن از بازیکنان تیم محبوب خود،از سرمربی تیم ملی پرسیدیم،فقط به این دلیل است که ستاره های کاغذی تیم حریف با عملکرد فعلیشان در چهار هفته ابتدای لیگ  در حد و اندازه های صحبت کردن و بحث بابت دلایل دعوتشان واقعا بیهوده است.

وقتي کلمه خبرنگار به گوشمان مي رسد،بي اختيار ياد کسي که يک ميکروفون را در مقابل دهان يک شخصي ديگر گرفته و حال انجام مصاحبه هست،مي افتيم و يا اينکه يک واکمن و چند برگ کاغذ سفيد و يک خودکار بر روي يک ميزگذاشته شده و يک نفر دارد از صحبتهاي شخص ديگري يادداشت برداري مي کند.

اما در چند سال اخير نقش خبرنگاران بسيار متنوع تر شده که بعضا به گوش مي رسد خبرنگاراني در نقش دلال و يا شغلهاي ديگر هم در مي آيند و از شغل شريف خود سوء استفاده مي کنند. به بهانه روز خبرنگار مي خواهم نقش مهم اين قشر زحمت کش و روشن فکر جامعه در ورزش بنويسم. بله خبرنگاران شريف ايراني رايط ميان مردم و مسئولان و ورزشکاران هستند.چون بيشتر ما ورزش دوستان و ورزشکاران با خبرنگاران ورزشي سروکار داريم بيشتر به اين نوع از قشر خبرنگاران مي پردازيم.خبرنگاران ورزشي بيشتر سعي مي کنند؛با تهيه اخبار و تصوير وبرداري از رويدادهاي ورزشي و به تهيه خبرهاي از حواشي و اتفاقاتي که دررشته هاي مختلف ورزشي بوجود مي آيد،مردم را در چند و چون موضوعات مختلف ورزشي قرار دهند.در حقيقت خبرنگاران رابطين امين مردم با ورزشکاران و مجموع عوامل و مديران رشته هاي مختلف ورزشي هستند. خبرنگاراني که حامل خبرهاي خوب براي مردم هستند و صد البته بعضا خبرهاي بدي به ورزش دوستان و يا کلا مخاطبين خود مي دهند که بعضا شنونده و يا بيننده اين جور اخبار آرزو مي کنند از برخي از خبرهاي که به اطلاع عموم مي رسانند مطلع نشوند! مثل اين خبري که در عرض چند دقيقه در کل ايران مخابره شد:

"" دقايقي پيش ناصر حجازي به ديار باقي شتافت""

ادامه مطلب را با وجود تکراری بودن بخوانید بد نیست!

امشب و دیگر لیالی قدر،ملائک پرونده یکسال ما را برای خداوند می نویسند.
شب قدر است،شب خاموشی دلها و برترین هزار ماه،شب قدر است و آرامش شبهای بیدار در قلب شبهای غم زده،
شب قدر؛شب بیداری خداست

خدایا از تو سپاسگذارم که؛توفیق حضور در شب قدر دیگری به من اعطا کردی.

باشد اگر صلاح دانستی و احیای حقیر را مورد تایید خودت قرار دادی وثوابی از این شب اول احیا برای من نوشتی،توشه ای باشد برای شب اول قبرم.

ای کسانیکه دم از علی(ع) و اولادش میزنید         آیا به یتیمان علی(ع) سر میزنید؟

مس کرمان 0             استقلال 0

در بازي استقلال مقابل مس کرمان،بازهم شاهد تغييراتي در ترکيب اصلي استقلالي ها بوديم.امير قلعه نويي پژمان منتظري را در دفاع بجاي حنيف عمران زاده کرده بود و درخط حمله امين منوچهري را از ابتدا به جاي آرش برهاني در ارنج تيمش مقابل مس کرمان گذاشته بود.استقلالي ها دراين بازي نسبت به بازي با ذوب آهن تا حدود بسيار کمي نمايش بهتري ارائه کردند،اما درمجموع باز هم بايد گفت اين تيم استقلال براي تيم شدن خيلي کار دارد.نکته قابل تامل زوج سازي آبي پوشان در جناح راستشان بود،همکاري وهماهنگي بسيارخوبي که جان واريو با خسرو حيدري داشتند،نويد بخش يک زوج رويايي در آينده نزديک داده شد.زوجي که مي تواند يادآورخاطرات شيرين اين جناح در دهه 70 استقلال باشد که داراي قدرت بسياربود و نمايشهاي فوق العاده از آن مي ديديم .در مجموع در بازي چهارم استقلالي ها در ارسال توپهاي آخر توسط خسرو حيدري و جان واريو براي مهاجمين عملکرد نسبتا بهتري داشتند و درمعدود موقعيتهاي که توسط سانترها و پاس هاي طلايي حيدري بر روي دروازه مس کرمان خلق ميشد،اين مهاجمين استقلال بودند، که موفق عمل نکردند.
هرچند بايد يادآورشد؛
اگر گلي که استقلالي ها توسط سانتر خوب حيدري که بعد از اصابت تيرک عمودي مس کرمان در بازگشت توسط فريدون زندي به گل تبديل شد،کمک داور به اشتباه آفسايد اعلام نمي کرد،مطمئنا در ادامه بازي جذابتر و پر گل تري از دو تيم قابل مشاهده بود که متاسفانه بازهم اشتباهات داور و بخصوص کمک داورهم در نتيجه يک بازي تاثير گذار بود و هم از جذاب تر شدن و بهتر شدن روند يک بازي جلوگيري به عمل آورد.
مع الوصف استقلالي ها در روزي که باز جواد نکونام در اندازه هاي يک هافبک معمولي هم براي آبي ها بازي نکرد و انگار استقلالي ها درزمين ازابتدا ده نفره بازي مي کردند،نتوانستند برتری عددی خوبی نسبت به هافبکهای تیم حریف داشته باشند و در نهایت تن به یک تساوی آنهم با کمک اشتباهات داوری دادند!

_نکونام در آينده نزديک مي تواند ارتباط خوبي بين خط دفاع با خط هافبک بوجود بياورد،اما مشکل اصلي تيم همان نداشتن يک پلي ميکر و بازيساز قهار مي باشد که توسط اين بازيکن ارتباط و عدم هماهنگي که ميان خط مياني با خط حمله وجود دارد را کاملا برطرف کند و با اضافه کردن فاکتور سرعت به تيم، هواداران شاهد نمايشهاي تاکتيکي بهترومتنوعي باشند؛وجود همچین بازیکنی در میانه زمین استقلال کاملا قابل لمس بود.استقلالي ها هنوز نتوانستند در ميانه ميدان يا يک سوم مياني زمين حريف،بازي سازي درستي را آغاز کنند و نبوديک هافبک تغذيه کننده که بتواند با تکنيک نابش بازيکنان حريف را از پيش رو بردارد و بازيکنان خودي را در برابر دروازه بان حريف تک به تک کند،جايش در ترکيب تيم خالي مي باشد_
کلام آخر:اينکه استقلال در بازي چهارم خود گلي دريافت نکرد واگر باخت در بازي با سايپا را يک اتفاق بدانيم،استقلاليها در سه بازي ديگر خود در ليگ هيچ گلي دريافت نکردند و این موضوع می تواند امتیاز مثبتی برای دروازه بان ملی پوش و خط دفاعی آبی پوشان باشد.همچنين استقلال با کسب اين تساوي هم از کورس قهرماني تا حدودي عقب نيفتادند و هم کسب اين تساوي در زمين حريف براي کادر فني اين تيم زياد نتيجه بدي تلقي نشده و در پيش بيني هاي ابتداي فصل و آناليز حريفان، کسب يک امتياز در کرمان،نتيجه مطلوبي به شمار مي آمده!
نکته منفی:استقلال می توانست با برد در این بازی که اشتباهات فاحش داوری در کسب تساوی آن واقعا تاثیر گذار بود،(گل استقلال در شرایط کاملا صحیح به ثمر رسید و فریدون زندی اصلا در منطقه آفساید قرار نداشت_بازیکن داخل فضای آفساید سیاوش اکبرپور بود که در هنگام ضربه زندی نه دید دروازه بان را کور کرده بود و نه تاثیری روی توپ داشت)اختلاف امتیاز خود را با قرمزها به 5 امتیاز برساند و با کسب این اختلاف امتیاز خوب روحیه مضاعفی برای برگزاری دیدار دربی بدست بیاورد و از آن طرف هواداران پرسپولیس با دیدن این اختلاف امتیاز استرس و فشار ناشی از عدم نتیجه گیری تیمشان را بیشتر به اردوی قرمزها وارد می کردند!

این بار شهاب گردان در افتضاح سرخها نقشی نداشت!
اما ....باز هم محسن بنگر و سید جلال حسینی!دو مدافعی که در اکثر گلهای خورده این فصل پرسپولیس مقصر بودند و در مقابل مهاجمین سرعتی و روی بازی زمینی ضعفهای خود را آشکار کردند!
آری این بازیکنان پیراهن پرسپولیس برایشان گشاد می باشد.محسن بنگر سی و چند ساله در چهار بازی اخیر پرسپولیس دو خطای پنالتی کرده و دو اخطار گرفته که می بایست حداقل یکبار هم اخراج میشده!
وقتی نوشتیم پیراهن تیم برزگی برای بعضی از بازیکنان این تیم گشاد به نظر میرسد،دوستان فکر می کردند،من نوعی که استقلالی هستم از روی تعصبات رنگی و برای کری خواندن همچین صحبتی را عنوان کرده ام.
در اصل باید در استادیوم بازی بود واز نزدیک ببینیم تا متوجه بشویم که چرا هواداران پرسپولیس از اینکه مهدوی کیا این بازیکن با اخلاق و محبوب در ترکیب تیمش قرار میگیرد و یا دروازه بان خارجی به جای گردان وارد زمین میشود و یا اینکه وقتی جواد کاظمیان و غلامرضا رضایی در ترکیب ثابت قرار میگیرند،چرا اینقدر باعث خوشحالیشان میشوند!؟آیا دلیل این خرسندی بخاطر این نبود که هواداران پرسپولیس پیش خود می گفتند اگر قرار تیمشان ببازه،پس بهتره که بازیکنان میلیاردیشان در زمین نباشند و بازیکنان قدیمی و زحمت کشیده قبلیشانبه دلیل آنکه حداقل نصف ستاره های پولکی امثالشان به تیمشان عرق و تعصب دارند بازی کنند!؟صحنه های ناراحتی جواد کاظمیان روی نیمکت این تیم واقعا یادآور خیلی از مسائل می باشد.
مع الوصف صبا باتری با وجود نداشتن 5 بازیکن اصلی خود و همچنین محرومیت سرمربی خود یحیحی گل محمدی،توانست در استادیوم آزادی و مقابل هدیه ی که کمیته انضباطی به قرمزها داده بود_هواداران این تیم_ پرسپولیس را با تمام ستاره های کاغذی اش  دو بر صفر شکست دهد.

درفوتبال صنعتي امروزي،ديدن ردپاي افراد سياسي و با نفوذ در دولتهاي مختلف و کشورهاي متفاوت و در دورهاي مختلف؛براي ورزشکاران و ورزش دوستان و به خصوص فوتبالي ها امري عادي به نظر می رسد و صد البته برای همگان غير قابل هضم می باشد.فوتبالي که حرف اول و آخر آنرا پول ميزند ،هر تيمي براي داشتن بودجه کافي بايد حاميان پر نفوذي در دولت داشته باشد تا بتواند از رانتهاي که اين افراد براي کسب منابع مالي بدست مي آورند،استفاده کنند و در نتيجه تيمي قدرتمندي بسازند و راهي مسابقات کنند.حال مي خواهيم يک نمونه از اين اعمال نفوذها و قدرت نمايي ها را براي روشن شدن افکار عمومي مصداق نمايي کنيم!!!!
در دوران پيش از انقلاب رئيس سازمان تربيت بدني تيمسار خسرواني بود که علاقه خاصي به تيم تاج(استقلال)داشتند و بارها در رسانه ها خوانده ایم و از زبان قديمي هاي فوتبال شنيديم که ايشان در زمانهاي خاص حمايتهاي خود را از تيم تاج علني مي کرده و هيچ اباي هم از بروز دادن اين علاقه  نداشته و صراحتا تاجي بودن خود را اعلام مي کرده است.بعد از انقلاب،عدالت محوري حاکم بر وضعيت سياسي و اجتماعي و ورزشي مردم ايران شد و ديگر از تصميمات خود محورانه و اربابانه قبل از انقلاب تا حدود زیادی کاسته شد.منتهي در چند سال اخير و بخصوص امسال با حضور سردار رويانيان شاهد اعمال نفوذ يک مجموعه قدرتمند و صد البته سياسي در فوتبال ايران هستیم. سردار قرمزها ابتدای فصل نقل وانتقالات کولاکی به راه انداخت و با خرید بازیکنان ستاره و ملی پوش کلی سر و صدا به پا کرد.بعد از آن مدیر عامل آبیها به مبارزه نابرابر رسانه ی روی آورد تا مقداری ازهجمه انتقاداتی که بر روی وی و باشگاهش بود را بتواند با مصاحبه های که رگه های از کری خواندن در آنها دیده میشد،بکاهد.اما وقتی فتح الله زاده متوجه شد سومبه سردار قرمزها بیشتر از این حرفها می باشد،مجبور شد آستین همت خود را یک تنه بالا بزند و همانند سالهای قبل هنر خود را در فصل نقل و انتقالات نشان رقیب پولدار خود دهد و بازیکنان خوبی را جذب تیمش کند.بعد از موفقیت نسبتا بهتر مدیر عامل استقلال در برابرقرمزها،مجددا این سردار پرسپولیسی ها بود که قدرت خود را نشان رقیب دیرینه و دیگر فوتبالدوستان ایرانی داد!زمانی که برنامه بازیهای لیگ برتر اعلام شد ورویانیان صراحتا استقلال و اقتدارکمیته برگزاری فدراسیون فوتبال را زیر سوال برد واعلام کرد؛قرعه کشی لیگ دوازدهم برای استقلالیها چیده شده و هر فرد غیر فوتبالی در دورترین روستاهای ایران متوجه آن شده است!با این اظهار نظرتلنگر بزرگی به فوتبال ایران زده شد.سرداررویانیان با این مصاحبه نشان داد از عواقب این تهمتی که به کمیته برگزاری مسابقات زده هراسی ندارد وتازه شمشیر خود را از رو بسته و در این خصوص هیچ کوتاه نخواهد آمد.مصاحبه ی که اگر یک مدیر عامل معمولی و فوتبالی انجام می داد،حداقل یک شکایت سوری از وی در کمیته انضباطی میشد و همانند امیر قلعه نویی و یحیی گل محمدی که بخاطر مصاحبه های خود از سوی کمیته انضباطی به دو جلسه محرومیت مواجه شدند،باید انتظار محرومیت و یا حداقل تذکری از سوی آن کمیته می شد.

ادامه مطلب ..... حمایتهای دیگر مدیران سابق و صد البته سیاسی از سرداررویانیان

کسب مدال طلای حمید سوربان مرد طلایی کشتی فرنگی ایران

بر تمام ایرانیان سرافراز مبارک باد

وقتی امین منوچهری به خاطر عملکرد مطلوبش در سایپا و بازهای درخشانی که انجام داده بود،دو سال قبل در یکی از برنامه های نود میهمان عادل فردوسی پور بود؛در پاسخ به این سوال مجری برنامه _ معمولا عادل این سوال را تمام میهمانان خود که در دو تیم استقلال و پرسپولیس سابقه بازی ندارند،می پرسد_ که استقلالی هست یا پرسپولیسی؟بدون هیچ مکثی و ترسی بابت آینده فوتبالی خود،یه صراحت اعلام کرد که از بچگی استقلالی بوده و عاشق استقلال است.
سال قبل در زمان فصل نقل و انتقالات بارها خطاب به پرویز مظلومی نوشتیم و گفتیم،که امین منوچهری بازیکن جوان و آینده داری هست و با توجه به اینکه بارها اظهار علاقه  خود را نسبت به تیم محبوبش رسانه ای کرده،می تواند با فراخواندن این بازیکن به استقلال هم آرزوی دوران نوجوانی این بازیکن را برآورده کرده باشد و هم استقلال بتواند با سرمایه گذاری بر روی جوانان آینده داری همچون منوچهری از استعدادهای این بازیکن به خوبی بهرمند بشود و هم اینکه هزینه زیادی برای خرید بازیکن روی دست تیم نماند.
اما ظاهرا پرویز مظلومی اعتقادی به این بازیکن نداشت و پرسه پیوستن منوچهری به استقلال یکسالی دیگر به تاخیر افتاد.نکته جالبه عدم موافقت پرویز مظلومی جهت جذب مهاجم سایپا در لیگ یازدهم؛ را می توان در دو گلی که این بازیکن به استقلال زد و باعث شد استقلالی ها به زور در تهران بتوانند با سایپا مساوی کنند و از دو امتیاز خانگی خود محروم شوند!دو امتیازی که اگر بدست آمده بود شاید استقلال در انتهای لیگ قهرمان شده بود و هم اکنون این پرویز خان بود که هدایت تیم استقلال را برعهده داشت و ....
مع الوصف؛در ابتدای فصل نقل و انتقالات لیگ دوازدهم با بازگشت امیر قلعه نویی،این بازیکن برای پیوستن به استقلال دعوت شد.در خبرهای مرتبط به انتقال امین منوچهری به استقلال شنیده شد که این بازیکن متعصب برای پیوستن به استقلال،حتی مبلغ 150 میلیون تومان بابت صدور رضایت نامه اش را شخصا پرداخت کرده و به آبی پوشان پیوسته است.
با این اوصاف استقلالیها دارای یک مهاجم متعصب و عاشق و صد البته گلزن و جوان شدند.مهاجمی که اگر دچار غرور و حواشی های رایجی که برای بازیکنان جوان سرخابی ها بوجود میآید،غرق نشود؛آبی پوشان سالهای زیادی از داشتن یک مهاجم خوب و گلزن بی نیاز کرده است.

منتهی در مورد اینکه این بازیکن به عنوان ستاره به استقلال پیوسته و یا اینکه باعملکرد اخیرش در بازیهای این فصل تبدیل به ستاره ای شده،صد درصد مخالفم. امین منوچهری بازیکنیست که تا تبدیل شدن به یک ستاره حالا حالا ها کار دارد و باید با تلاش و ممارست های زیاد،خودش را در ترکیب استقلال ابتدا جا بیاندازد و بعد به عنوان یک بازیکن فیکس در میادین بسیاری شرکت کند تا زمانی فرا برسد که اگر روزی بنا بر هر دلیل این بازیکن نتواند در یک بازی استقلال را همراهی کند،هواداران تیم بابت غیبتش دل نگران شده و احتمال عدم موفقیت تیمشان را در آن بازی بدهند.

مطمئنا آن روز امین منوچهری را می توان یکی از ستارگان استقلال نامید.

هفته چهارم لیگ برتر در حالی از روز شنبه آغاز خواهد شد که در سه هفته اول بجز تیم فجرسپاسی اکثر تیمهای لیگ برتر دارای نوسانی های در نحوه نمایش ونتیجه گیری بودند و این موضوع نشان دهنده عدم آمادگی کامل تیمها و نرسیدن به شرایط آرمانی خود می باشد.استقلال هم یکی از تیم های هست که با وجود دو برد هفته اول و سوم هنوز نتوانسته انتظارات هواداران خود را (ارائه بازی روان و زیبا)بطور کامل برآورده کند و باید در هفته چهارم و در اولین بازی بیرون از خانه خود به مصاف مس کرمانی برود که اصلا در سه هفته اول لیگ نتایج قابل قبولی نگرفته و اگر کادرفنی و بازیکنان این تیم می خواهند از زیر فشار انتقادات هواداران خود خارج بشوند،باید در این دیدار خانگی خود با دست پر از زمین بیرون بیایند.
مع الوصف؛دیدار مس کرمان و استقلال را می توان دیداری سخت و با حاشیه های بسیار پیش بینی کرد.در چند سال اخیرشهرکرمان و تیم مس؛یادآور خاطرات و حاشیه های تلخ و شیرینی برای هواداران و حتی برخی از مربیان و بازیکنان فعلی استقلال می باشد.خاطراتی  از جمله مشتهای گره شده امیر قلعه نویی بعد از بردن استقلال با تیم مس،سرمربیگری پرویز مظلومی در این تیم،حضور سید مهدی رحمتی و بازگشت طلایی این دروازه بان ملی پوش به سطح اول فوتبال ایران،حضور پیروز قربانی وامیر حسین صادقی و بازی آنها مقابل استقلال،تک گل پیروزی آبی پوشان توسط سیاوش اکبرپورمقابل مس کرمان و .....
لذا با توجه به مواردی که در بالا به آنها اشاره شد وحاشیه های دیگری چون؛ حضور رضا عنایتی با انگیزه بازیکن فعلی مس کرمان که قرار بود ابتدای همین فصل به استقلال بپیوندد و همچنین شایعه پیوستن فرهاد مجیدی به این تیم کرمانی و شعارهای اخیرهواداران کرمانی برعلیه کادرفنی و شنیده شدن نام پرویز مظلومی در استادیوم خانگی تیم مس،باید شاهد بازی پر حاشیه و صدالبته جذابی باشیم.امیر قلعه نویی باید تیمش را در اولین بازی خارج از خانه خود آماده مصاف با تیمی بکندکه؛این تیم کرمانی در بازیهای سه هفته اول لیگ با بدشانسی نتوانسته هیچ امتیازی کسب کند و بدجوری تشنه گرفتن امتیاز می باشند و اگر در این دیدار هم موفق به کسب امتیاز نشوند،دچار بحرانی های جدی خواهند شد.
با این اوصاف باید تا روزدوشنبه وسوت پایان بازی صبر کرد تا ببینیم آیا بازهم امیر قلعه نویی مشتهایش را به علامت برد،گره خواهد زد یا اینکه نتیجه دیگری  رقم خواهد خورد.

با کسب اولین مدال المپیک توسط کیانوش رستمی در وزنه برداری؛استرس و فشار نگرفتن مدال از روی دوش کاروان المپیکی ایران خارج شد.
کیانوش رستمی وزنه بردار کرمانشاهی ایران که الحق و الانصاف با توجه به جسته و هیکلی که در مقایسه با دیگر حریفان قدر خود داشت،واقعا خوشحالی زیادی را با کسب اولین مدال برنز خودش،به کاروان المپیکی ایران هدیه کرد.

در شب میلاد خجسته کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) مدال برنز رستمی هدیه ناقابلی بود به ملت ایران

زین الدین زیدان، یکی از نابغه های فوتبال جهان که مدت ها است با دنیای بازیگری خداحافظی کرده است به سمت سرمربی تیم جوانان باشگاه رئال مادرید منصوب شد. مدیران این باشگاه ریشه دار و قدرتمند اروپایی در تصمیمی جالب توجه زیدان را به این سمت منصوب کرده اند تا از این پس هدایت تیم جوانان رئال را برعهده بگیرد. این تصمیم از آن جا مورد توجه است که می بینیم سال ها است از هیچ بازیکن بزرگ استقلال و پرسپولیس برای حضور در تیم های پایه و مربیگری در این سطح استفاده نمی شود و همواره لابی های پشت پرده مربیانی در این سطح را تعیین می کنند. شاید لازم باشد مسئولان سرخابی از این پس تجدید نظری کلی در نوع رفتارهای خود داشته باشند و از بازیکنان بزرگ تیم شان که اکنون بیرون گود نشسته اند برای مربیگری در تیم های پایه خود بهره بگیرند.چه اشکالی دارد که برای مثال کریم باقری و مهردادمیناوند مربی تیم جوانان پرسپولیس بشود یا از جوادزرینچه و مهدی پاشازاده در تیم های پایه استقلال استفاده کرد؟ آیا برای مدیران سرخابی این گونه انتصاب ها واقعا دشوار است؟

چند سال قبل باشگاه استقلال با قرار دادن رضا احدی و صمد مرفاوی بر راس هدایت تیم های پایه ای آبی پوشان،نسل قابل توجهی از فوتبالیستهای جوان و استقلالی که هم اکنون در بهترین سطح فوتبال ایران در حال بازی کردن هستند را ساختند.اما دوباره با بر سر کار آمدن مربیانی که با لابی و .... به تیمهای پایه باشگاه رخنه کردند،ماشین بازیکن سازی استقلالی ها بدجوری از کار افتاد.
برای ساختن هر چیزی عشق به انجام آن کار از همه مسائل مهمتر می باشد.واژه ای مثل تعصب؛که هر کسی به هر چیزی ندارد!

يک جلسه باقيمانده از محروميت تماشاگران پرسپوليس به حالت تعليق در آمد تا آنها بتوانند بازي اين تيم مقابل صبا را از نزديک تماشا کنند.
به گزارش سايت رسمي فدراسيون فوتبال، صالحي رئيس کميته استيناف اعلام کرد: در اجراي ماده 29 از آئين نامه انضباطي فدراسيون فوتبال يک جلسه باقي مانده محروميت تماشاگران پرسپوليس بمدت 6 ماه به حالت تعليق در آمد. چنانچه در اين مدت مرتکب چنين تخلفي شوند اين محروميت به مرحله اجرا در خواهد آمد.

سردار کار خودش را بالاخره کرد و با پیش کشیدن ایام ماه مبارک رمضان یک جلسه از محرومیت تیمش را به حالت تعلیق درآورد!
اما استقلالی ها که قبلا توسط مدیر عامل قرمزها در زمان اعلام برنامه بازیهای لیگ و قرعه کشی آن،متهم به دوستی با مسئولان کمیته برگزاری فدراسیون فوتبال شده بودند،نتوانستند یک جلسه از محرومیت امیر قلعه نویی را که کم کنند و بخشش در این ایام پر برکت ماه رمضان فقط برای قرمزها قابل اجرا بود و آبیها باید تاوان محرومیت سرمربی سابق تراکتورسازی را در بازیهای امسال خود پرداخت می کردند!

صفحه 7 روزنامه استقلال جوان 11 مرداد ماه 91

شايد اين شماره از روزنامه استقلال جوان و صفحه7 آن،يکي از بهترين هاي آرشيو چندين ساله من باشه!
در روزي که مصادف بود با سالگرد رايکوف سرمربي افسانه اي استقلال و بردي که روز قبلش تيم محبوبم با گلزني امين منوچهري کسب کرده بود وتصويري که در صفحه پوسترروزنامه از اين بازيکن کار شده بود و مربوط به شادي پس از گل و بوسه جانانه ي که به پيراهن آبي زده شده بود، خود نمايي مي کرد وهمچنين يادداشتهاي تنهايي مدير کافه به همراه عکسي که در صفحه هواداري روزنامه چاپ شده بود،باعث بوجود آمدن حس و حالی غريب اما از جنس مرغوبش،در من شده بود. در اين شماره بوي تعصب از نوع خالصش،آدم را مست ميکرد.براي اولين بار از چاپ شدن يکي از دست نوشته هايم در روزنامه محبوبم خيلي خيلي خوشحالم.نه بخاطر موضوعي که به آن پرداختم و يا نگارشي که صورت گرفته؛بلکه بخاطرعکسي که تعصب از چهار گوشه کادرش کاملا قابل لمس بود و موضوعي که به آن پرداخته شده بود،رنگي به زيبايي آبي آسماني داشت.

در مورد حمايت 90 دقيقه اي تماشاگران استقلال از تیم محبوبشان در بازی با ذوب آهن باید رسما از تمام کساني که به ورزشگاه رفته بودند این شاهکار جديد را  رقم زدند،از آنها تشکر و قدردانی کرد.
خدايي هواداران سنگ تمام گذاشتند.اينگونه تشويق و حمايت واقعا ستودني بود.اما يک سوال در ذهن من بدون جواب مانده! اگر تماشاگران باز هم مي خواستند از فرهاد نامي ببرند و شعاري سر بدهند،آيا در اين بازي اصلا رويشان ميشد!؟يا دليلي محکمه پسند داشتند!؟وقتي دو تا توپ سالم به آرش و سياوش نرسيد و دائما توپها روي دروازه ذوب آهن فيل ميشد،فرهاد مجيدي به چه کار مي آمد!؟حداقل بايد زماني  فرهاد را تشويق کنند که آرش برهاني و ديگر مهاجمين چند موقعيت صد درصد را از دست بدهند و بعد جاي يک مهاجم ششدانگ و گلزن با خلاقيت هاي فردي بالا مانند فرهاد مجيدي خالي به نظر برسه و بعد اين حرکت خجالت آور را انجام بدهند!اين تيم خيلي کار دارد و بزرگترين مشکلش جور نبودن بازيکنانش با هم و مخصوصا ارتباط مناسب و هارموني کافي بين خط هافبک با دفاع و حمله مي باشد.نکونام تا حالا هماني نبوده که بايد باشه و استقلال يک مجتبي جباري براي جور شدن جنس اش نيازمند است.

امير قلعه نويي  در سومين بازي تيمش در ليگ برتر ترکيب تيمش را با دو تغيير نسبت به بازي با سايپا روانه ميدان کرده بود.علي حمودي و آرش برهاني از ابتدا در ترکیب تیم  بازي مي کردند.

در نيمه اول بازي استقلال با ذوب آهن نسخه اي که  قلعه نويي براي روياروئي با تيم اصفهاني پيچيده بود،بردن توپ به جناحين و کنار خط طولي زمين بود و از هافبکهاي کناري خود خواسته بود که بعد از دور زدن مدافعين ذوب آهن،توپ هاي خود را براي دو مهاجم تيم يعني آرش برهاني و سياوش اکبرپور که اغلب ناموفق و مغلوب مدافعين و دروازه بان بلند قامت اين تيم اصفهاني بودند،سانتر کنند.اين سيستم اتخاذ شده  با توجه به کم فروغ بودن بيک زاده در جناح چپ و احتياط اين بازيکن بنا بر خالي نماندن فضاي پشت سرش عملا در اين جناح کارائي خاصي نداشت.در عوض امير قلعه نويي با بازي دادن به علي حمودي و هماهنگي اين بازيکن با خسرو حيدري به دليل يکسال در کنار هم بازي کردن باعث شده بود که جناح راست استقلال بسيار پر تلاش و پر فروغ نشان داده شود و بارها از همين جناح استقلاليها توانستند توپهاي بسياري براي مهاجمين خود ارسال کنند.به نظر شخص بنده قلعه نويي سيستم خوبي براي نيمه اول بازي براي شاگردانش اتخاذ نکرده بود .از مهمترين دليل این تحلیل حقیر مي توان به کم تعداد بودن مهاجمين استقلال در زمان ارسالها از جناحين و اضافه نشدن هافبکها به اين دو بازيکن جهت استفاده از توپهاي سوم و برگشتي مي توان نام برد

امیرخان؛زیدان آسیا را آماده بازی کن!

 هواداران ایرانی  آماتور هستند یا بهترین!؟

 بازی استقلال با سایپا و شعارهای که بعد از گل اولی که استقلالی ها خوردند،مرا به یاد چند سال پیش و دیدار استقلال با همین خودرو سازان انداخت.دیداری که استقلال با سرمربیگری ناصر حجازی 3 بر 1 از حریف نارنجی پوش خود پیش افتاده بود و به یکباره اتفاقاتی در زمین رخ داد که در نهایت بازی را آبی پوشان 4 بر 3 واگذار کردند وهم این نتیجه باعث برکناری ناصر خان شد و هم مسبب سر دادن شعارهای احساسی از سوی هوادارانی که شاید نیمی از آنها از ته دل به دیگران نپیوسته بودند و فقط تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار گرفته بودند.نتیجه همانی شد که اکثر آبیدلان از آن مطلع هستند و یا ماجرای آن را شنیده اند.در دیداری که هواداران برای حمایت تیم و سرمربی محبوبشان به استادیوم رفته بودند،شعارهایی علیه ناصرحجازی فقید سر دادند،که خجالت آور بود.شاید محبوبیت آن زمان ناصرحجازی تفاوتی چندانی با زمانی که دار دنیا را وداع گفت وجودنداشت.تنها تفاوت حجازی آن دوره با ناصرخان محبوب دو سال پیش،نبود شخصیتی به عنوان مدعی نشستن بر روی نیمکت و جایگزینی وی بود.تنها پیشکسوتی که هواداران آن روزها نام وی را صدا می کردند منصورخان پوحیدری بود که همه ما استقلالی ها می دانستیم وی اهل خط و خط دهی و یا خدای نکرده خالی کردن زیر پای حجازی مرحوم نبود و شخصیتی بالاتر و والاتر از این صحبتها داشت.
مع الوصف؛بر می گردیم به زمان حال و دیداری که استقلال در هفته دوم لیگ برتر مقابل سایپا انجام داد وهوادارانی  که خود را علاقه مند فرهاد مجیدی می دانستند و بخاطر عدم بازگشت وی،با طعنه به کادر فنی شعارهای  در حمد و ستایش وی سر دادند و خواستار بازگشت وی به تیم محبوبشان شدند.
غرض از باز کردن دوباره این موضوع فقط مقایسه شعار همان هواداران احساسی زمان ناصر حجازی فقید با شعارهای  یک عده دیگر از هواداران احساسی که بصورت خودجوش  و فقط به دلیل ترشح بیش از اندازه هرمونهای احساساتشان شعارهای سر دادند،می باشد.
بارها در جراید و رسانه های مختلف خواندیم و شنیدیم که هواداران فوتبال ایران با توجه به امکانات موجود و محرومیتهای آنها از ابتدایی ترین امکانات،بهترین تماشاگران فوتبال دنیا هستند.
همچنین بارها از کارشناسان مختلف و مجرب فوتبال ایران شنیده ایم که فوتبال ایران بر خلاف هزینه های که در آن میشود و پولهای که جابجا میشود،فقط نام حرفه ی را با خود یدک می کشد،اما در حقیقت امر یک فوتبال آماتور می باشد که از داشتن حداقل امکانات و شرایط حرفه ی بودن بدور می باشد.
لذا با توجه به این مثل قدیمی ایرانی که می گوید همه چیزمان باید با هم بیاید،باید گفت؛هواداران فوتبال ایران هم همانند تیمهای محبوبشان و بازیکنان و مربیان آنها آماتور هستند و تا زمانیکه فرهنگ درست حمایت کردن را یاد نگیرند و تعصبات خود را با حقایق و منطقهای فوتبالی ادغام نکنند،آماتور هستند و می بایست در این زمینه فرهنگ سازیهای بسیار صورت بگیرد.تا زمانیکه هواداران یک تیم به مجموعه مورد علاقه اش بصورت قلبی و با تمام وجود ارتباط برقرار نکند و فقط در ظاهر صحبت از عشق و دوست داشتن بکنند،هیچ وقت شاهد موفقیتهای بزرگ و مداوم نخواهیم بود.هر چند در برخی از دوران تیمهای به موفقیتهای در فوتبال ایران و حتی فراتر از آن رسیده اند،اما مطمئنا مقطعی و ناپایدار بوده و تکرار آن غیر قابل میسر.
لذا برای داشتن فوتبال حرفه ی فقط نیاز به امکانات و شرایط خوب و بروز دنیا نمی باشد و باید در تمام زمینه ها از جمله فرهنگ سازی در نحوه حمابت تماشاگران نیز کارهای زیر بنایی صورت بگیردو نحوه چگونه حمایت کردن بین تماشاگران ایرانی اصلاح  شود و با انجام این اطلاحاتی آنوقت در مورد فوتبال حرفه ی تازه نشست و صحبت کرد.

سلام.از اینکه وبلاگ جدیدی ساختی و خودت وبلاگ نویسی را آغاز کردی خوشحالم.
اما ناراحتم از اینکه لینک وبلاگ من را در لیست پیوندهایت قرار ندادی!
انتظار نداری که من ابتدا لینکت کنم و بعد ...!؟
فهیمه از اینجا را بدجوری باختی!
در ضمن تا طرفدار استقلال نباشی و دائما از فرهاد مجیدی بخواهی بنویسی و امیر قلعه نویی را بخواهی بکوبی،من باهات کاری ندارم!
یادت باشه دو سال از مظلومی حمایت کردم،بدون اینکه بدونی طرفدار سرسخت امیر خان هستم.
هرچند من طرفدار استقلال هستم و بعد ....!