بالاخره ما نفهمیدیم علی دایی برای پیش کشیدن شکایت امیر قلعه نویی از تراکتورسازی تبریز بابت مبلغی از قراردادش که مدیران این تیم می خواستند زرنگ بازی در بیاورند و با شانتاژ کردن هواداران خود مدتی برای این مربی و استقلال حاشیه ایجاد کرده بودند و در نهایت با کلی هجمه بوجود آمده محکوم شدند چه دلیلی داشته!؟؟
نکته قابل توجه این است که علی دایی کسی که از عالم و آدم بابت به تاخیر افتادن دستمزدش شکایت کرده و حتی به پرسپولیس و تیم ملی کشورش هم رحم نکرده! حالا به ایشان چه ربطی داشته که به چه دلیل کمیته انضباطی در خصوص یک پرونده مربوط به امیر قلعه نویی چگونه رای داده خدا می داند!
شاید علی دایی قصدش این بوده که مثلا بگوید امیر قلعه نویی با برخی از اعضای کمیته انضباطی ارتباط داشته و توانسته حکم کمیته فوق را به سود خودش تغییر بدهد!(آنهم اعضا کمیته انضیاطی که سایه قلعه نویی را در همین یکی دو سال اخیر با تیر بارها زده اند!_
نکته:ما ماندیم علی دایی این همه اطلاعات مختلف در خصوص موارد متفاوت و بخصوص پرونده امیر قلعه نویی در کمیته انضباطی را را از کجا آورده است
البته بیش از نیمی از این اطلاعات اشتباه بوده و اگر با علم به اینکه خود دایی نیز می دانسته این اطلاعات غلط است ولی باز آنها را مطرح کرده فقط یک دلیل می توانسته داشته باشد و آن؛ برای فرافکنی و ایجاد هجمه و تشویش اذهان عمومی که در نهایت به کاهش حکم محرومیتش ختم شود!

آنقدرعرب ها مسخره کردیم تا عاقبت بر سر خودمان آمد!
به امید خدا با اضافه شدن آریا جسور بازیکن دو رگه ایرانی -ژاپنی که شنیده شده هم پستی مجتبی جباری هست،برای جام جهانی و اولین دیدار مرحله گروهی با یک تیم هفتاد دو ملیتی مقابل نتیجریه صف آرائی خواهیم کرد!
ظاهرا کروش خیلی بیشتر از فوتبالدوستان ایرانی  دوست دارد که تیم ملی به مرحله بعدی جام جهانی صعود کند!
دلیلش را نمی دانیم،اما اعتقاد داریم که پدر تیم ملی ایران را با عدم بازیکن سازی و پرورش استعدادهای جوان توسط کروش در آورده شده باید دانست و پیش بینی میکنیم آینده ی ناگوار منتظر فوتبال ایران خواهد بود!
نکته:در طی سالیان متمادی کشورهای عربی به دلیل نداشتن منابع انسانی و ورزشکاران با استعداد و جوان برای استفاده در تیمهای مختلف ملی خود،مجبور بودند از کشورهای دیگر دنیا بازیکنانی را در رشته های مختلف با پرداخت مبالغ هنگفت به تابعیت کشور خود در بیاورند تا شاید با آنها بتوانند به موفقیتهای موقتی و ناچیزی دست پیدا کنند!

برای هر ایرانی و وطن پرستی سربلندی کشورش از هر موضوعی مهمتر و والاتر می باشد.بی شک هیچ یک از مردم ایران حاضر نیستند کشورشان در هر رقابتی با دیگر کشورهای دنیا در هر عرصه ی کم بیاورد و مغلوب بشود.
درهمین راستا فوتبالدوستان ایرانی نیزدوست دارند تیم ملی کشورشان در جام جهانی موفق ظاهر بشوند و برخلاف سه مرتبه قبلی حداقل از گروه خود بتوانند صعود کنند.
اما این موضوع نباید دست مایه ای  بشود برای مدیران فوتبال ما که بخواهند در یک تصمیم خارج از عرف فوتبالی که در هیچ جای فوتبال دنیا نمی توانیم برای نمونه آنرا پیدا کنیم،از باشگاههای که قرار است در لیگ قهرمانان آسیا به مصاف حریفان بین المللی خود بروند،بخواهند در چند دیدار مهم و حساسشان  بدون ملی پوشان خود به میدان بروند!
اگر قانون و مقررات فوتبالی را بخواهیم بررسی کنیم ،به صراحت در آیین نامه فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا این بند ذکر شده که باشگاههای فوتبال می توانند تا 72 ساعت  قبل از هر دیدار ملی بازیکنان خود را در اختیار داشته باشند!اینکه کروش به فدراسیون فوتبال فشار بیاورد که لیگ برتر را زودتر از موعد به پایان برساند و جام حذفی را نیز یا کنسل کنند و یا فشرده تر برگزار کنند را می توانستیم تا حدودی بپذیریم،اما عدم شرکت بازیکنان ملی پوش تیمهای حاضر در رقابتهای لیگ قهرمانان غیر قابل هضم و کلا نشدنی به نظر میرسد!
اگر فرض کنیم مجتبی جباری ابتدای فصل از استقلال جدا نشده بود و بین  سرمربی تیم ملی با سید مهدی رحمتی اختلافی بوجود نمی آمد و این دو بازیکن نیز بر تعداد سهمیه استقلالی های ملی پوش اضافه میشدند،آنوقت بیشتر می توانستیم به تصمیم اخیر فدراسیون فوتبال کروش بخندیدم و بعد از اجرای شدن آن زار زار گریه کنیم!

در دیدار استقلال مقابل فجر سپاسی شیراز شاهد درخشش نسبی خسرو حیدری در جناح راست آبی پوشان بودیم.
با نمایش نسبتا خوبی که حیدری در این دیدار از خود نشان داد،تا حدودی خلاقیت به خط هافبک استقلال بازگشت بود و امید بیشتری در دل هواداران و کادرفنی بابت ایجاد موقعیت های گلزنی در این دیدار و بازی های آیندهزنده شد.
اما نکته بسیار مهمی که برخی از کارشناسان و هواداران توجهی به آن نکردند،دلیل نمایش خوب حیدری آنهم بعد از مصدومیت چند ماه وی بود.
آری... پشت سر خسرو بازیکنی در دفاع راست تیم قرار گرفته بود که تقریبا شکل بازیش شبیه علی حمودی مدافع خوب فصل استقلال بود و با بازی خوبی که در جناح راست خط دفاعی داشت باعث آرامش خیال حیدری شده بود و این بازیکن کمتر به فضاهای خالی پشت سرش فکر می کرد.
لذا همین موضوع باعث شده بود که خسرو بیشتر در فاز تهاجمی شرکت کند و تمام فکر و ذهن خود را متمرکز فراهم کردن موقعیتهای گلزنی برای مهاجمین تیمش کند .
مجید غلام نژاد با وجود آنکه هماهنگی خوبی به دلیل عدم تمرینات مستمر با حیدری نداشت،ولی نمایش درخور تحسینی از خود نشان داد و سمت راست استقلالی ها را در این بازی تقریبا نفوذ ناپذیر کرده بود.
البته اگر از عدم هماهنگی این زوج سمت راست آبی پوشان بگذریم،باید به تکروی بیش از حد خسرو و عدم تمایل به بازی تک ضرب و سریع توسط وی اشاره کنیم.
حیدری در این دیدار با وجود آنکه در خیلی از لحظات بازی غلام نژاد را در کنار خود و به قولی روی دستش می دید،منتهی وی را زیاد نمی دید و بیشتر سعی میکرد بعد از تصاحب توپ یا بازیکن مقابل را دربیل کند و یا با زدن بر سر توپ آنرا به پشت خط دفاعی حریف برده و سپس به بازیکنان هم دسته بسپارد.
خلاصه اینکه با نمایشی غلام نژاد از خود نشان داد،نوید یک دفاع راست خوب را در استقلال به هواداران این تیم داد.غلام نژاد تقریبا خصوصیات علی حمودی را دارد و در بازیهایش معمولا نه خیلی تاپ و ستاره هست و نه خیلی ضعیف و معمولی!
 فقط امیدواریم هماهنگی بیشتری بین مدافع تازه پیوسته به استقلال با خسرو حیدری بوجود آید که در نهایت باعث بازگشت قدرت واقعی و تهاجمی استقلال به جناح راستش بشود.

دردیداراستقلال مقابل فجرسپاسی شیراز بازیکن شاخص و ستاره ای دیده نمیشد و کارشناسان می توانستند از بین بیگ زاده،خسرو حیدری و آندو تیموریان یک بازیکن را به عنوان بهترین این دیدار انتخاب کنند که ظاهرا قرعه به نام بیگ زاده افتاده بود!
منتهی برای اینکه ما بازهم برخلاف جریان حاکم و عمومی بر فوتبال حرکت کرده باشیم،به دلیل بازی بسیار خوب و درگیرانه آندو تیموریان و کمک به خط دفاعی و حضور در فاز تهاجمی استقلال و بردن اکثر جنگهای میانه میدان،این بازیکن را با احترام به هاشم بیگ زاده و خسرو حیدری به عنوان بهترین بازیکن زمین را انتخاب می کنیم و بعد از این بازیکن خسرو حیدری را به عنوان ستاره دیدار استقلال مقابل فجرسپاسی می دانیم!

شاگردان قلعه نویی در دیدار با حریف شیرازی خود همچون گذشته از تاکتیک های متنوع و مختلفی برای باز کردن دروازه حریفان استفاده نمی کنند.
اینکه چرا طراحی و تنوع تاکتیکی در تیم قلعه نویی با گذشته 18 هفته از مسابقات لیگ جای نداره،مطمئنا به ابزارهای برمیگرده که قلعه نویی در اختیار ندارد!
استقلال در طول مسابقات لیگ سیزدهم تنها طرح و برنامه ای که به آن خیلی اصرار میکند،فقط سانتر از جناحین و ارسال توپ های بلند از هرجای زمین بر روی دروازه حریفانش می باشد.خلاصه اینکه چه زمانی امیر قلعه نویی بالاخره به حرف میاد و طاقتش تمام میشود و بابت عدم جایگزین مناسب برای جباری لب به انتقاد باز میکند،خدا می داند!
مع الوصف استقلالی ها در دیداری که خسرو حیدری  را بعد از مدتها 90 دقیقه در ترکیب خود داشتند،توانستند بر روی یکی از سانترهای خوب و دقیق وی که از ابتدای بازی  بارها و بارها از سوی وی و هاشم بیگ زاده و دیگر بازیکنان تکرار شد،به گل پیروزی بخش خود برسد.
سرمربی استقلال بعد از دیدار تیمش با استقلال خوزستان  تا قبل از دیدار با فجر سپاسی در هیچ دیداری هاشم بیگ زاده و خسرو حیدری را بصورت توامان  و 90 دقیقه کامل در اختیار نداشته بود و در روزی که این دو بال ملی پوش آبی ها با هم در ترکیب قرار گرفتند توانستند تاحدودی بعداز مدتها جان تازه ای به جناحین استقلال بدهند و در نهایت با همکاری این دو بازیکن بود که گل برتری و 3 امتیازی آبی پوشان به ثمر رسید!
پسران آبی اگر از این بازی 3 امتیاز کامل را دریافت نمی کردند،مطمئنا از کورس قهرمانی عقب می افتادند و در لیگ 16 تیمی فعلی که امتیازات تیمهای مدعی خیلی با هم نزدیک می باشند،جبران امتیازاتی که تا هفته هجدهم از دست داده بودند برایشان کاری بسیار سخت و طاقت فرسا میشد!

از ابتدای تاسیس این وبلاگ،معمولا ما خلاف جهت آب شنا کرده ایم و در خصوص برخی از اتفاقات فوتبالی بر خلاف اکثر وبلاگ های هوادارای ساز مخالف زده ایم و ادمین های چون حقیر نقش آدم های روشن فکر و ...را بازی کرده ایم!
لذا این بار نیز ساز مخالف خود را کوک کرده ایم و معتقد هستیم که؛
با توجه به اتفاقات دیدار مس کرمان و پرسپولیس و با وجود آنکه از هواداران سرسخت امیر قلعه نویی هستیم و از لحاظ فنی اعتقادی به پرویز مظلومی نداریم،منتهی باز دلیلی بر اینکه در چنین شرایطی  پرویز مظلومی و دستیارانش را بکوبیم نمی بینیم.
به نظر ما در چنین روزهای باید پشت سر استقلالی های که دچار مشکل شده اند و از در و دیوار بر روی آنها فشار آورده میشود،باید نقش حامی و دوست را ایفا کنیم.
امروز هم طرفداران مس کرمان و هم طرفداران پرسپولیس انواع و اقسام فحاشی ها و توهین ها را با چاشنی کری نثار پرویز مظلومی و دستیارانش کردند.

با وجود آنکه 72 ساعت قبل از دیدار پرسپولیس مقابل مس حکم محرومیت علی دایی توسط کمیته انضباطی اعلام شده بود،در کمال تعجب سرمربی قرمزها را بر روی نیمکت این تیم مشاهده کردیم.
به همین منظور به یکباره یاد محرومیت سرمربی الوند هودان افتادیم که درست روز بازی و چند ساعت قبل از برگزاری دیدار پرسپولیس با الوندحکم سرمربی  همدانی ها اعلام شده بود و در نهایت  الوندی نتوانستند از وجود وی در جام حذفی مقابل قرمزها استفاده کنند!
حال این سوال برایمان پیش آمده که آیا کمیته انضباطی به خاطر محروم کردن علی دایی آیا قرار است آوانس های مانند همین مورد فوق به این مربی و قرمزها بدهد!؟
آیا سازمان لیگ بخاطر دلجوئی از این مربی باشگاه پرسپولیس قرار است  تا چند دیدار به سود قرمزها  و سرمربیشان غش کنند!؟
آیا قرار است سر تیمهای نگون بختی که در دو سه دیدار آینده مقابل قرمزپوشان صف آرائی میکنند،بریده شود!؟

در دیدار مس کرمان و پرسپولیس ظاهرا اینبار به همراه داور بازی شیث رضائی و پرویز مظلومی هم به سود قرمزها غش کرده بودند!
شیث رضائی با اشتباهی که در دقایق ابتدای بازی در خط دفاعی این تیم داشت زمینه ساز اصلی گل اول قرمزها شد و همین گل در نهایت شیرازه شاگردان مظلومی را از هم پاشید!
همچنین در این دیدار داور بازی در دو صحنه مشکوک در ظاهر اشتباه کرده و از گرفتن دو ضربه پنالتی که در هر دو مورد توپ به دست بازیکنان تیم مهمان خورده بود به سود تیم مس خودداری کرد.
همچنین در صحنه مشکوک و بحث برانگیز،درگیری سید صالحی با شیث رضائی که منجر به گل اول قرمزها شد،می توان تا حدودی پذیرفت که مهاجم پرسپولیس بر روی مدافع مس کرمان خطای را صورت داده بود!همچنین خطای که در دقایق پایانی بازی توسط حقیقی انجام شد و پای این بازیکن تا حد بسیاری بالا آمده به طوری که  احتمال برخورد پای وی به صورت مهاجم مس نیز داده میشد،نیز میتوان بر رویش بحث کرد و تصمیم داور بازی که تشخیص پنالتی نداده و خطای کف پای حقیقی را گرفته بود را رویش بیشتر تجزیه و تحلیل کرد!
خلاصه اینکه ما قصد لوث کردن برد پرگل قرمزها مقابل یک تیم بی دفاع و ضعیف که با ارنج بد مظلومی _ حرکت از همه بدتر وی یعنی تصمیم به بیرون کشاندن تیم مس از زمین بازی بعد از گل سوم قرمزها و در نهایت اخراج وی از روی نیمکت_ بیشتر از گذشته ناتوان نشان می داد را نداریم.
اما مطمئن هستیم که این نتیجه بیشتر بر روی اشتباهات داوری و اتفاقات فوتبالی رقم خورده تا قدرت و توانایی های تیم تهرانی!

یکی از حسن های استفاده از بازیکنان جوان در دیدارهای بظاهر ساده و آسان همین است که ،استقلالی ها و امیر قلعه نویی از حالا به بعد با بازی خوبی که دیگر سید آبی پوشان از خود به نمایش گذاشت، خیالشان برای بازیهای بعدی کاملا راحت بشود
همچنین امیدوار باشند که یک دروازه بان دیگر از مکتب آبی همانند ناصرحجازی،وحید طالب لو و .... آینده دروازه بانی استقلال و حتی تیم ملی را بیمه خواهد کرد.
حسینی جوان در این دیدار با وجود آنکه دروازه اش زیاد تهدید نشد،اما با خروج های که از محوطه 18 قدم داشت و جمع کردن توپهای که پشت مدافعان بی انگیزه تیم ارسال شده بود،نشان داد دروازه بانی باهوش و با آمادگی بدنی مناسبی می باشد.
لذا این دروازه بان جوان باید بیشتر از گذشته تمرین کند و از تعریف و تمجیدهای که این روزها در رسانه ها و یا از طرف هواداران و هم تیمی هایش میشنود،مغرور نشود و همانند گذشته به تمریناتش ادامه بدهد.
نکته:حالا که حسینی جوان در حال تثبیت کردن خودش می باشد،بوی جدا شدن وی از تیم و پیوستنش به یک تیم نظامی می رسد.

وقتی در ترکیب استقلال بازیکنانی چون امیرحسین صادقی و حتی آندو تیموریان ،هاشم بیگ زاده و جواد نکونام بازی می کردند،دادن بازوبند کاپیتانی به حنیف عمران زاده کمی غیر قابل هضم بود.
دلیلش را تا به حال متوجه نشدیم اما حدس می زنیم امیر قلعه نویی به پاس بازی های خوبی که عمران زاده در چند دیدار گذشته استقلال به نمایش گذاشته بود ،در این دیدار بازوبند را به حنیفی سپرده بود که در ابتدای ورود بازیکنان دو تیم به زمین ذوق زدگی را کاملا در چهره اش میشد مشاهده کرد.