داداشم مي گفت تو خونه همراه با خواهر و دامادمون داشتند پيامکهاي عيد قربان هاشونو سند مي کردند و هيچ کسي حرف نميزد فقط تلويزيون روشن بود و فوتبال استقلال با نفت رو پخش مي کرد! اما در زمان زدن گل آرش،فردوسي پور به حالت عجيبي در صحنه آهسته از خودش مي پرسه که،برهاني با دست نزد!
که يکدفعه داداش پرسپوليسم سرش را از موبايلش بر مي داره و خيلي بي تفاوت اما جدي رو به عادل ميگه،بگذار يکبار صحنه آهسته رو ببينم....!!حالا نگر خنده دو نفر ديگه بند مياد!؟تا وقتي ا من استاديوم برگشتم داشتن در مورد اين موضوع حرف ميزدند و مي خنديدند!
نکته:من اين گل را فقط يکبار آنهم از استاديوم ديدم،پس نظري ندارم!
|