کمیته برگزاری بازیهای لیگ برتر،صحبت از گرانتر شدن بلیط بازیهای این مسابقات نسبت به سال قبل کردند و قیمتهای بلیط های جایگاههای مختلف استادیوم آزادی را از 5000هزار تومان الی 10000تومان اعلام نمودند!

نمی دانم آن هواداری که در لیگ قبل برای دیدن مسابقات تیم محبوبش برای جور کردن همان بلیط 2،3 هزار تومانی کلی خودخوری و صرفه جویی می کرد،تا بتواند یکی در میان بازیهای تیمش را در استادیوم آزادی ببیند و وضعیت مالی خودش و خانواده اش نسبت به سال قبل بهتر نشده که صدالبته مطمئنا چون از اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه هستند،می توان گفت،بدتر هم شده چگونه می تواند پول بلیط و هزینه های جانبی از جمله کرایه رفت و برگشت از منزل به استادیوم و برعکس جور کند و بازهای تیم محبوبش را مشاهده کند!؟

آیا مسئولان فوتبال و کلا ورزش ایران نمی توانستند برای اینکه جوانان ایرانی چند ساعت خود را از آلوده گی ها و ناهنجارهای موجود در بین مردم و جوانان به دور نگه دارند،حداقل برای تعیین قیمتهای بلیط ورزشگاهها تفاوتی قائل بشوند و از افزایش تورم در این خصوص جلوگیری می کردند و یا بودجه ی از مجلس یا ....درخواست می کردند تا جوانان ایرانی حداقل یک مقدار بیشتر بتوانند در این اماکن ورزشی حضور پیدا کنند و اوقات فراغت خود را سپری کنند!؟

نتیجه اخلاقی : اگر قرار باشه قیمت بلیطهای بازیهای لیگ برتر اینگونه افزایش داشته باشد،پس بلیط بازیهای آسیایی چه بهای خواهد داشت!؟
نتیجه غیر اخلاقی:فکر کنم هواداران سرخابی از حالا به بعد از محرومیت خودشان از دیدن بازیهای خانگی تیمشان استقبال خواهند کرد !چون خود به خود خیلی ها نمی توانستند با این گرانی ها کنار بیایند و به ورزشگاه بروند!

 امير عابد‌زاده امروز در جلسه‌اي با رويانيان مديرعامل باشگاه پرسپوليس شرکت و با عقد قراردادي سه ساله به تيم فوتبال پرسپوليس پيوست.وي پسر احمدرضا عابدزاده است و سابقه بازي در ليگ آمريکا را دارد. عابدزاده از فردا در تمرينات پرسپوليس شرکت خواهد کرد.

تحلیل:فارغ از هیاهوهای کری های آبی و قرمز؛امیدواریم امیر عابدزاده هم همانند پدرش احمدرضا،دروازه بان بزرگی بشود و با پا گذاشتن جای پای پدر برای فوتبال ایران افتخار آفرینی کند.هرچند معتقدم که همانند احمدرضا عابدزاده تا چندین سال دیگر در فوتبال ایران کسی زایده نخواهد شد!  

مطلب پایانی خودم بابت نقل و انتقالات را همین الان نوشتم .اما چون به چند مورد خاص اشاره کرده بودم،گذاشتم تا آخرین لحظات و فرصتی که در نقل و انتقالات وجود داره و میشود امیدوار بود،صبر کنم و بعد .....
ظاهرا فکر می کنید که شب رویایی تان خراب شده است!؟
شما که چند هفته صبر کردید،حالا تا فردا صبح هم صبر کنید شاید مثل یکی دو سال قبل که هیئت فوتبال اصفهان قرارداد عماد رضا را بعد از ساعت 24 ثبت کرده بود و بعد همه چیز ماست مالی شد،این بار برای تیم ما اتفاق بیافتند!!
اصلا این همه مدت صبر کردید،تا فردا عصر هم صبر کنید!!!!
فکر کنم شب رویاییتان،واقعا رویایی بوده!
البته این بار گفتم فکر کنم!نه تجزیه تحلیلی بود،نه احتمالاتی،نه پیش بینی!

جباری در استقلال ماندنی شد

هر چند مجتبی جباری فصل گذشته با امیر قلعه نویی به شدت اختلاف پیدا کرده بود و مصاحبه های تندی هم علیه وی انجام داد اما پس از کش و قوس های فراوان تصمیم گرفت فصل آینده هم در استقلال بماند. جباری تنها دو روز دیگر وقت دارد تا قراردادش را با استقلال به ثبت برساند. 22 تیرماه روز پایانی مهلت نقل و انتقالات لیگ دوازدهم است.

تحلیل خبر:آیا بازوبند کاپیتانی دوباره بر دست صاحب اصلیش بسته خواهد شد؟

من که هنوز فرهاد را دوست دارم،شما چطور...!؟

با اینکه ترک استقلال در بین نیم فصل قبل توسط فرهاد،بدجوری تو ذوق می زد!
اما این ما هواداران بودیم که سکوت کردیم!این ما هواداران بودیم که زیر فشار انتقادات اکثر روزنامه ها و خبرگزاریها که از فرهاد می شد،باز هم به عشق شماره 7 و کاپیتان تیممون از وی حمایت می کردیم و گوشهایمان بدهکار دلایل و شاید بهتر بگوییم بهانه های ترک کردن تیم توسط فرهاد در آن برهه از زمان نبود و همه انتقادات را ابدون هیچ اغماضی رد می کردیم!
نمی دونم ...اما فکر میکنم فرهاد این عشق و محبوبیتی که بدست آورد را به این راحتی نمی تونه از دست بده.

 در شرایطی که بازیکنان فقط تا پنجشنبه این هفته فرصت دارند تیم خود را معرفی کنند وضعیت مجتبی جباری همچنان نامشخص است.برخی رسانه ها خبر از مذاکره مجدد استقلال با وی داده اند این در حالی است که وی از تراکتورسازی هم پیشنهاد دارد.
از استقلال خبر می رسد که این باشگاه حاضر است با جباری قرارداد مشروط به امضا برساند به این شکل که مبلغ قرارداد وی بسته به تعداد بازیهایی باشد که وی برای استقلال انجام می دهد؛شرطی که هنوز مورد قبول جباری قرار نگرفته است.
علاوه بر این وی باید منشور اخلاقی باشگاه را نیز به امضا برساند که وی حاضر به امضای چنین برگه ای نیز نیست.
باید دید طی روزهای باقی مانده جباری شرایط استقلال را می پذیرد یا تیم خود را تغییر خواهد داد.

تحلیل :

جباری بازیکن بزرگیه و  ماندنش در تیم حتی برای همان چند بازی نصفه و نیمه نعمتی برای کادرفنی و هواداران می باشد.منتهی جباری با توجه به اینکه جز آن دسته از بازیکنان پرورش یافته تیم های پایه ای استقلال هست و الان هم جز بزرگان تیم و به قولی کاپیتان تیم به حساب میاد،باید در چهار چوب قوانین باشگاه؛هر چند جدید و حتی منحصر به فرد در مورد ایشان باشد؛کنار بیاید و بعد از این همه کش و قوس و یزک کشیدن به پیشنهاد ات تیم های مختلف با مبلغی که با خسرو حیدری و ...تمدید قرار داد شد،باز در خدمت استقلال باشد!

مهدی امیرابادی یکی از کاپیتان‌های استقلال پس از سال‌ها بازی کردن در این تیم سرانجام از جمع آبی‌پوشان جدا شد که البته این اتفاق چندان برای او تا این بازیکن را در استقلال حفظ کند. امیرآبادی که بابت جدایی از استقلال مصاحبه‌ای را علیه این باشگاه انجام داد، با حرف‌هایش نشان داد از رفتارهای مسوولان استقلال ناراحت و ناراضی است. البته علی فتح‌الله‌زاده مدیرعامل استقلال هم از حرف‌های امیرآبادی ناراحت است و البته چیزی که بیشتر فتح‌الله‌زاده را ناراحت کرده، بحث دور زدن استقلال توسط قاسم دهنوی است.
فتح‌الله‌زاده معتقد است چند هفته پیش که دهنوی برای نقد کردن چک خود به باشگاه استقلال آمده بود، با حرف‌های امیرآبادی از آمدن به استقلال منصرف شد. فتح‌الله‌زاده معتقد است که امیرآبادی نقش مهمی در منصرف کردن دهنوی برای حضور در استقلال داشته و به نزدیکانش گفته که رفتارهای امیرآبادی به هیچ خوشایند نبود.

امیرآبادی انتظار داشت که همچنان در استقلال بماند ولی امیر قلعه‌نویی برای فصل جدید هیچ تمایلی نداشت عنوان درست نبود.

تحلیل:

حاج آقا کلاهت را سفت و سخت می چسبیدی که باد نبره!

همان بهتر که دهنوی با حرفهای امیرآبادی رفته!به نظر بنده امیر آبادی اگر مسبب نپیوستن دهنوی به استقلال شده باشه،کار بزرگی کرده و بر گردن تمام ما هواداران حتی در زمان ترک تیم محبوبش لطف بزرگی کرده است!

بازیکنی که پول ملاک پیوستنش به استقلال بود،ممکن بود با امیرآبادی صحبتی هم نمی کرد و بعد از پیوستن به تیم و در میانه های فصل با مشکلات مالی استقلال نمی توانست کنار بیاید و بعد باعث ایجاد حاشیه و تنش های بسیاری در تیم میشد!چه بسا قاسم دهنوی اگر قرارداد خود را با استقلال منعقد کرده بود،تا همین حالا و در اردوی ترکیه بخاطر نگرفتن قسمتی از مبلغ قراردادش قیطریه را به آتش کشیده بود!؟

با اعلام انصراف باشگاه مس کرمان در جذب فرهاد مجیدی این مهاجم در فصل آینده به احتمال فراوان بدون تیم خواهد ماند.مجیدی ابتدا کوشید با کمک مدیربرنامه هایش که کارگزار رسمی فیفا هم نیست به استقلال برگردد. وی حتی مذاکراتی هم از طریق این شخص با فتح الله زاده داشت اما امیر قلعه نویی در نهایت اعلام کرد نیازی به مجیدی ندارد و این بازیکن را نمی خواهد. پس از حرف های امیر قلعه نویی مجیدی و مدیربرنامه هایش کوشیدند به تیم دیگری بروند تا به این ترتیب از امیر قلعه نویی انتقام بگیرند اما تغیر و تحولات در باشگاه مس کرمان سبب شد این بازیکن به خواسته خود نرسد. باشگاه تراکتورسازی تبریز هم اخیرا از جذب مجیدی انصراف داده است تا باور کنیم که فرهاد پر سر و صدا و پرهیاهو فصل بعد بدون تیم خواهد ماند. مجیدی در عین حال می کوشد با انجام مصاحبه های هدف دار محبوبت از دست رفته خود را میان هواداران برگرداند. او مدعی شده هیچ مدیربرنامه ای نداشته تا تماشاگران باور کنند که اساسا نمی خواسته به باشگاه مس کرمان برود. با اعلام انصراف باشگاه مس کرمان از جذب مجیدی این بازیکن می کوشد بی تیم ماندن خود را به عشق و علاقه اش به باشگاه استقلال ربط دهد درحالی که واقعیت چیز دیگری است.مجیدی حالا که می داند ممکن است بدون تیم بماند می کوشد طوری وانمود کند که انگار به خاطر استقلال از رفتن به تیم دیگری خودداری کرده است در حالی که همگان می دانند کاپیتان سابق استقلال با چه شور و اشتیاقی در پی عقد قرارداد با باشگاه مس کرمان بود اما این باشگاه سرانجام منصرف شد!

تحلیل: به شخصه فکر نمی کنم محبوبیت یک بازیکن با یک مصاحبه آنقدر بین هواداران کم شود که مجیدی بخواهد،برای آن خودکشی کند.همچنین معتقدم برای فرهاد تیمهای زیادی هستند که سر و دست بشکنند!اما مجیدی به هر تیمی پاسخ مثبت نمی دهد!مجیدی بازیکن بزرگی است و اینقدر خار و ذلیل نشده که تیمی برایش پیدا نشود.

دو تيم استقلال و پرسپوليس در هفته اول مسابقات فوتبال اميدهاي تهران در ورزشگاه هرندي از ساعت 16 به مصاف يکديگر رفتند که در اولين دربي سال 91 تيم استقلال موفق شد با نتيجه پرگل 6 بر 2 شکست دهد.
نيمه اول اين ديدار را آبي‌پوشان با برتري 3 بر يک به نفع خود به پايان رسانده بودند. گل‌هاي تيم استقلال را در اين ديدار فرهاد قلي‌زاده 2 گل، مرتضي حسيني 2 گل، عرشيا جباري و مدافع پرسپوليس به صورت گل به خودي به ثمر رساندند. از اين مسابقه بيش از 500 نفر ديدن کردند. سرمربي تيم استقلال مرتضي صادقي و سرمربي تيم پرسپوليس، منوچهر عبدالله‌ نژاد است.

بازهم پرسپولیسی ها 6 تایی شدن!سال قبل جوانان و امسال امیدهایشان!

فکر کنم دور برگشت بازی های لیگ هم تیم بزرگسالانشان به جمع تیمهای پایه بپیوندند!

با اینکه چند ماهی هست که دیگر مخاطب پر و پاقرض روزنامه خبر ورزشی نیستم و احساس می کنم این روزنامه خودش را بخاطر پر تیراژترین رسانه نوشتاری کمی گم کرده و رویکرد کلی این روزنامه بیشتر بخاطر این ویژگی منحصر به فرد است که تحریریه آن کمتر به نظرات و سلیقه مخاطبین قدیمی اش بها می دهد و سلیقه های متفاوت را به زرق و برق مطالب حاشیه ی ترجیح داده است!
منتهی نباید وقتی مطلبی که باب میل و سلیقه من مخاطب قدیمی هست را به زبان نیاورد و بابتش از تحریریه این روزنامه تشکر نکرد.
طبق عادت چندین ساله که این روزنامه را خریداری می کنم(فقط چند ماهیست که اگر روزنامه را نخوانم چیزی را گم نکرده ام و دیگر همانند قدیم که حتی از مطالعه تبلیغاتش دست نمی کشیدم،زیاد توجهی نمی کنم و فقط برای کامل نگه داشتن آرشیو چندین ساله ام هنوز این روزنامه را تهیه می کنم)
چشمم به مطلب صفحه 5 و پر حاشیه خبرورزشی امروز افتاد.
خیلی عالی هم خودشان را نقد کرده بودند و هم بازیکنان فعلی فوتبال ایران را!و هم اینکه یادی از گذشته و تاثیرات هفته نامه های دهه 60 و 70 کرده بودند که برای امثال من یادآور خیلی از خاطرات تلخ و شیرین بوده!باید به تحریریه این روزنامه و مخصوصا نویسنده آن بگویم دست مریزاد و دمتان گرم.این بار بعداز مدتها مطلبی خواندم که فکر کنم از دست دبیر تحریریه و یا سردبیر آن یه جورائی در رفته بود!بنده چند وقتیست که با خیلی از تحلیل ها و نوشته های این روزنامه مخالف هستم و بعضا آنها را تا حدودی کلا نفی می کنم!اما این مطلب امروز خبر ورزشی جا دارد که از تحریریه خبر ورزشی یک تشکر بلند بالا کرد و یک خسته نباشید مشتی گفت..

این مقاله من را به یاد هفته نامه های چون؛آینه،البرز،هدف،آوای ساوه،افتخارات ملی و ....انداخت.یاد یدالله خاکباز مقدم که سردبیرومدیر مسئول هفته نامه افتخارات ملی بود.هفته نامه ای که بعد از چاپ،در اولین تمرین با تیم تحت مربیگری خدابیامرز آقا یدالله در ورزشگاه شهید پناهی (پایین تراز میدان خراسان-17 شهریور جنوبی)همیشه چند تای آن در صندوق عقب ماشینش موجود بود و در پایان تمرین بین بازیکنان تیمش پخش میشد.
خیلی کیف کردم ....!
ممنون آقای جوادی،دمتان گرم آقای اشراقی ....
وخدا قوت بچه های تحریریه خبرورزشی که ما را بردی به زمانیکه تعصب حداقل خریدنی نبود و همه چیز بر اساس احترام و معرفت سنجیده می شد.

امیر خادم- عضو سابق باشگاه خوانندگان روزنامه خبر ورزشی

پارسال در همین فصل نقل و انتقالات بود که پدرم به علت مشکلی که برای قلبش به وجود آمده بود در یکی از بیمارستانها بستری شده بود.
من و برادر و خواهرم که مادر خود را حدود 15 سال قبل بر اثر یک تصادف جاده ای از دست داده بودیم؛خیلی می ترسیدیم که خدای نکرده ....!
اما چون من پسر بزرگ خانواده بودم و باید هم بر استرس و نگرانی خودم غلبه می کردم و هم به خواهر و برادرم روحیه لازم را بدهم،سعی کردم با پرداختن به موضوعات فوتبالی و .... آن دو را از نگرانی هایشان یک مقدار آنهم برای لحظاتی دور کنم.
یکی از شیرین کاری های من برای شاد شدن خواهرم که دائما در حال گریه کردن بود این بود که وقتی یکی از پرستاران بیمارستان برای پدرم لباس عمل به رنگ کرم آورده بود و در دستش لباسی دیگر به رنگ آبی دیده میشد،خطاب به خانم پرستار گفتم پدرم استقلالیه و اگر میشه آن لباس آبی رنگ را بهش بدید.پرستار خوش اخلاق وقتی دید که چشمهای پر از اشک خواهرم با این حرف من کمی لبخند بر روی صورتش نقش بسته،با کمال میل قبول کرد و .....
این دو عکس را درست 5 ساعت قبل از عمل پدرم به همراه دو روزنامه ای که هر روز می خرم را با گوشی همراهم گرفتم.(استقلال جوان را که از اولین شماره آن خریده ام و آرشیو دارم)
جالب است وقتی عمل جراحی با موفقیت به پایان رسید و پدرم از اتاق ریکاوری به اتاقش به سلامتی برگشت،خواهر و خواهر زاده ام این دو روزنامه را برای همیشه به خانه خود بردند و آرشیو من را ناقص کردند.
استقلال جوان مونس روزهای سخت و شیرین منه.روزهای که من بودم و این روزنامه و سه روز تنهایی در خانه ای که هیچ کس نبود و فقط من بودم مونس تنهایی ام و خبر مرگ مادرم.

بعد از عمل بابا،وقتی سه شب به عنوان همراه بیمار در بیمارستان ساعتهای نیمه شب را تنهایی می گذراندم ،بازاین روزنامه یار همیشگی تنهایی من بود،که به کمکم آمد و آن شبها را سپری کردم.
لازم به ذکر است که خواهرزاده ام از مشتریان پر پاقرص روزنامه استقلال جوان شده و خدای آنهم برایش آبی رنگ است!!!!

زمانی که استقلال را به عنوان تیم محبوبم انتخاب کردم،در اکثر زمانهای که بازیهای جام جهانی یا باشگاههای اروپایی را پیگیری می کردم،دنبال یک تیم ملی که شبیه تیم محبوبم باشه و دلایلی مشابه برای دوستان آن داشته باشم،می گشتم!
وقتی بازیهای کشورهای مختلف اروپایی در بورس و صدر اخبار قرار می گرفت و می دیدم اکثر فوتبالی ها بخاطر اسطوره های بزرگی چون مارادونا،پله و پلاتینی .......طرفدار تیم های چون برزیل،آرژانتین و... بودن،باز من دنبال تیم ملی ی می گشتم که شبیه تیم محبوبم باشد.وقتی شعار آن زمان هواداران استقلال مبنی براس اس آث میلان را می شنیدم و بعد از تحقیق کردن متوجه شدم این تیم ایتالیائی در آن زمان پر افتخارترین تیم جام باشگاههای اروپا بوده و به خاطر اینکه استقلال هم لقب پرافتخارترین تیم ایرانی آسیا را یدک می کشید، به همین دلیل همچین شعار یا لقبی برای تیم خودشان گذاشته بودند،توجه ام به تیم ملی این کشور جلب شد.تیم کشوری که پرچمش شبیه پرچم کشور خودمان بود و همان سه رنگ قرمز،سفید،سبز بر روی پرچمشان خودنمایی می کرد.اما وقتی علاقه ام به این تیم ملی اروپایی بیشتر شد که دیدم بر خلاف اکثر کشورها که رنگ پیراهن تیم ملی خود را از روی رنگ های موجود در پرچمشان انتخاب می کنند،این تیم ملی ایتالیا است که بر خلاف رنگهای موجود در پرچمش رنگ آبی را برای پیراهنش انتخاب کرده و در مسابقات مختلف شرکت می کند و مردمان این کشور از لحاظ فرهنگی و حتی چهره و سیمای ظاهری شباهتهای بسیاری با مردم کشور خودم دارند،
تیم ملی ایتالیا شد؛تیم ملی خارجی محبوب من!
ایتالیای آبی پوش با رنگ پرچم کشورش که شبیه رنگ پرچم کشورم بود،با آن تیم پرافتخاراروپایش که شبیه.....،از دلایل دوست داشتن و شاید به نوعی بهانه ای شد برای من که به این تیم عشق بورزم.
در جام ملتهای اروپا تیمی که هیچ کارشناسی شانسی برای فینالیست شدن آن قائل نشده بود،با غیرت بازیکنانش وبا وجود تمام خستگی های که در بین ساقه های بازیکنانش موج می زد،به فینال رسید اما نتوانست با سرمربی جوانش دربرابر تیم آماده ای چون اسپانیا (که به شخصه فکر می کنم دوران طلایی این کشور و آقایی فوتبالش در دنیا به سر آمده و از سالهای آتی تیمی دیگر جایش را خواهد گرفت!)ده نفره موفق بشود و بازی فینال را واگذار کرد.ایتالیای خسته ی من در جام ملتها نایب قهرمان شد،اما عشق به رنگ پیراهن،به شعارحجازی کاپلو،اس اس آث میلان و ...هیچ وقت دوم نخواهد شد و در قلب من همیشه در جای نخست خواهد ایستاد.

قابل توجه دوستان بی منطق!

بوفون بعد از بازی خیلی سریع به سمت رختکن رفت و با هیچ کدام از بازیکنان دست نداد این مساله باعث شد تا رسانه ها نسبت به این مساله حساس شوند و دوربین های تلویزیونی نیز بارها تصویر عصبانی او را به تصویر کشیدند . البته نکته قابل توجه این است که رسانه های ایتالیایی دوباره درباره مسئله تبانی دتر فوتبال ایتالیا که به بوفون نسبت داده شده بود دوباره شایعه پراکنی کرده بودند . خود بوفون در این باره میگوید«من عصبانی هستم چرا که ما بازی خاص و با پرستیژی را ارائه میکنیم اما عده ای در تلاش هستند تا به ایتالیا گل به خودی بزنند . این مسائل برای من اهمیتی ندارد اما مطرح کردن آن در شبی که تیم ملی کشورم در آستانه بازی به این حساسی است چه معنی دارد . از ابتدا نام ایتالیا را قبل از مسابقات خراب کردند ، حتی از نرفتن به این مسابقات صحبت کردند اما فکر کنم حضور در فینال پاسخ محکمی برای آنها خواهد بود .»

چقدربین تیم ملی ایتالیا و استقلال خودمان شباهت های یک جوری وجود دارد! در هر دو تیم این خودی ها هستند که نمی گذارند و شاید دوست ندارند،آبی پوشان به موفقیت برسند!