بزرگترین پیروزی

بهترین نیستیم،اما بهترین ها ما را انتخاب می کنند

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


من که هنوز فرهاد را دوست دارم،شما چطور...!؟

من که هنوز فرهاد را دوست دارم،شما چطور...!؟

با اینکه ترک استقلال در بین نیم فصل قبل توسط فرهاد،بدجوری تو ذوق می زد!
اما این ما هواداران بودیم که سکوت کردیم!این ما هواداران بودیم که زیر فشار انتقادات اکثر روزنامه ها و خبرگزاریها که از فرهاد می شد،باز هم به عشق شماره 7 و کاپیتان تیممون از وی حمایت می کردیم و گوشهایمان بدهکار دلایل و شاید بهتر بگوییم بهانه های ترک کردن تیم توسط فرهاد در آن برهه از زمان نبود و همه انتقادات را ابدون هیچ اغماضی رد می کردیم!
نمی دونم ...اما فکر میکنم فرهاد این عشق و محبوبیتی که بدست آورد را به این راحتی نمی تونه از دست بده.

نويسنده: امیر خادم تاريخ: 20 / 4 / 1391برچسب:فرهادمجیدی,محبوبیت, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

چند خط برای فرهاد مجیدی که بی ‌خداحافظی رفت !

«می‌خواهم برای فرهاد یک بازی خداحافظی باشکوه برگزار کنم. یک بازی که در شأن و شخصیت مجیدی باشد. من خیلی او را دوست دارم. خودم هوادار فرهادم؛ مثل تمام هوادارانی که برای او در ورزشگاه دست تکان می‌دهند.» 
بعد از بازی ایران و برزیل بود که علی فتح‌ا...زاده در پاسخ به این سوال که آیا برای فرهاد مجیدی هم بازی خداحافظی یا همان جشن خداحافظی برگزار می‌کنید این جملات را به زبان آورد. چه خوابی دیده بود علی فتح‌ا...زاده برای فرهاد استقلال. می‌خواست با باشگاه بایرن مونیخ نامه‌نگاری کند. علی فتح‌ا...زاده می‌خواست بازی خداحافظی فرهاد مجیدی هم در حد بازی خداحافظی کریم باقری باشد. آخر کریم در آن بازی به‌یادماندنی با فوتبال خداحافظی کرد. حاجی فتح‌ا...زاده می‌خواست بایرن مونیخ را به تهران دعوت کند یا حتی باشگاه اینتر میلان تا فرهاد لباس استقلال بر تن کند؛ همان پیراهن شماره 7، داخل زمین بیاید و از عرصه بازیگری در میدان فوتبال کنار بکشد. مجیدی آن روزها در اوج بود؛ ‌فرهاد فصل دهم و نیم فصل نخست یازدهم هم در اوج بود. برای همین خداحافظی‌اش به تعویق افتاده بود اما در همه این روزها باشگاه استقلال و شخص فتح‌ا...زاده می‌کوشیدند مراسم جانانه و در خور شأنی را برای فرهاد استقلال تدارک ببینند. آنها خواب‌های خوشی را برای کاپیتان تیمشان دیده بودند اما ... 
... اما یک تصمیم غلط ناگهان همه چیز را خراب کرد، یک مشاوره غلط، یک فکر نادرست و یک ذهن مشوش! مجیدی ناگهان از چشم‌ها افتاد؛ همان بازیکنی که روزی چشم و چراغ هواداران بود، همان بازیکنی که همه می‌گفتند مثل کوه پشت سر پرویز مظلومی ایستاده و تا آخرش پایش می‌ماند. فرهاد قصه ما اما ناگهان از استقلال رفت. آخر این چه تصمیمی بود آقای مجیدی! حالا امیر قلعه‌نویی هم او را نمی‌خواهد و در را به روی خانه فرهاد بسته است. شاید هم امیر حق داشته باشد. او می‌ترسد که ناگهان مجیدی همان بلایی را که سر مظلومی آورد این بار سر او بیاورد؛ یعنی یکدفعه وسط فصل، استقلال را رها کند و برود. انصاف به خرج بدهیم باید بگوییم «قلعه‌نویی حق دارد. مگر می‌شود روی فرهاد حساب کرد؟!» از دست فتح‌ا...زاده هم کاری ساخته نیست. سرمربی او را نمی‌خواهد. انتخاب اول با سرمربی است و مدیرعامل معمولا در این مواقع سکوت می‌کند تا سرمربی انتخاب کند. آیا می‌شود کاری‌اش کرد؟ آیا مدیرعامل استقلال می‌تواند امیر قلعه‌نویی را مجاب کند مجیدی را جذب کند؟ آن هم فرهادی که علیه قطعه‌نویی آن مصاحبه توفانی را انجام داد و با باشگاه مس کرمان مذاکراتی جدی داشت؟! نه، راه بسته است. 
صحبت از خداحافظی فرهاد مجیدی است؛ ‌این را چند رسانه نوشته بودند. چه خداحافظی بی‌شکوهی می‌شود این خداحافظی. فرهاد می‌توانست هنوز هم مرد شماره 7 آبی‌ها باشد. با همان استایل خاصش وارد ورزشگاه آزادی شود و در یک مراسم زیبا و به‌یادماندنی از فوتبال خداحافظی کند. اصولا اما بحث آن بازی خاص نیست که فتح‌ا...زاده خوابش را دیده بود. فرهاد می‌توانست در همین بازی‌های لیگ خودمان هم کناره‌گیری خود را از فوتبال اعلام کند اما نه اینگونه، نه اینطور سرد، بی‌شکوه و یک خروار حرفی که پشت سرش مانده است!

نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 4 / 1391برچسب:فرهاد مجیدی,استقلال,هواداران,سایت کانون هواداران , موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

روزنامه استقلال جوان

نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 4 / 1391برچسب:روزنامه استقلال جوان, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

گزارش تصویری عروسی اینیستا و آنا اوتریز !

 Andrés Iniesta y Anna Ortiz, brinda con la prensa tras darse el sí quiero | Foto: Valentí EnrichAndrés Iniesta y su mujer Anna Ortiz, tras darse el sí quiero


ادامه مطلب
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 4 / 1391برچسب:کانون هواداران,تصاویری از ,,,,, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

هنرمندان استقلالی و وایت برد ....
عکس
 
در میان قشر هنرمندان نیز هستند افرادی که به یکی از دو تیم استقلال و پرسپولیس گرایش دارند.
سحر قریشی،بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون،روی یک وایت برد اسامی برخی از هنرمندان استقلالی را نوشته است که عبارتند از:امیر جعفری،سحر قریشی،نیما شاهرخ شاهی،مهدی گلستانیان،ندا افشارو علی صادقی.
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 4 / 1391برچسب:کانون هواداران,هنرمندان, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

قلعه نوعی به جباری : بمان و کمک کن

 امیر قلعه‌نویی شخصا با مجتبی جباری تماس گرفت و از این بازیکن خواست تا در استقلال بماند.در حالی که برخی باشگاه‌ها از جمله تراکتورسازی، مس و سپاهان به طور جدی به دنبال جذب مجتبی جباری هستند آخرین خبرها از مذاکرات باشگاه استقلال با این بازیکن حکایت از آن دارد که این هافبک گلزن به احتمال فراوان در لیگ دوازدهم نیز پیراهن آبی را به تن خواهد کرد.
امروز بعد از ظهر سرمربی استقلال شخصا با مجتبی جباری تماس گرفته تا به او نشان دهد کدورتی با او ندارد. امیر قلعه‌نویی از جباری خواسته تا استقلال را در فصل آینده نیز همراهی کند.
هر چند که رابطه این دو نفر هیچ گاه با یکدیگر دوستانه نبوده است اما شرایط خاص استقلال گویا سرمربی این تیم را به صرافت انداخته که هافبک شماره 8 را نگه دارد

 
تحلیل:حالا دائما بگویید امیر قلعه نویی دیکتاتوره یا با ستاره ها میانه خوبی نداره!
نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 4 / 1391برچسب:کانون هواداران,جباری,قلعه نویی, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ناصر حجازی، تلویزیون ایران و یورو 2012

 1-اوایل تیر 1389 بود که تلفنی با زنده‌یاد ناصر حجازی صحبت می‌کردم. سوالی از او پرسیدم که البته جوابش را خودم می‌‌دانستم: «مدتی از برگزاری جام جهانی 2010 می‌گذرد. ولی شما را تاکنون در تلویزیون ایران ندیده‌ایم، ناصرخان! دلیلش چیست؟»حجازی با خنده و طعنه گفت: «آقای ...! ما که از نظر مسئولان تلویزیون هرگز کارشناس فوتبال نبوده‌ایم و نیستیم. به زعم آنها، فقط فلانی و بهمانی و... کارشناس فوتبال هستند. حتی اگر دومین دروازه‌بان قرن قاره شده و با استقلال به فینال جام باشگاه‌های آسیا صعود کرده باشم. زبان انگلیسی را مثل خود انگلیسی‌ها حرف بزنم و فوتبال جهان را ساعت به ساعت تعقیب کنم. من به زودی عازم اتریش و بعد اسلواکی می‌شوم تا کم‌کم ترتیب آغاز تمرین تیم باشگاهی خود را در آن کشور بدهم ...»
حجازی البته همان زمان چند بازی از جام جهانی 2010 را برای یکی از شبکه‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس تحلیل و تفسیر کرد. اما از سوی تلویزیون ایران به رغم توانایی‌های عدیده‌ای که داشت، دعوت نشد و همانگونه که خودش گفت، کارشناس فوتبال به زعم مسئولان تلویزیون کسان دیگری بودند که چون ناصرخان اکنون در میان ما نیست، نام افرادی را که اسم‌شان را گفت، نمی‌نویسم.
2-آنچه حجازی دو سال قبل مورد اشاره قرار داد، رویه و روند تلویزیون در تمام سال‌های دور و نزدیک بوده است: «برخی اشخاص معدود و البته خاص کارشناس فوتبال هستند و خیل عظیم اساتید ورزش دانشگاه، مربیان تحصیلکرده و به روز فوتبال و روزنامه‌نگاران دانا و توانا نه!»
3-در مسابقات اخیر یورو 2012 شاهد تکرار همان شیوه عمل دوره‌های گذشته بودیم که مهر تایید بر نظر دروازه‌بان افسانه‌ای فوتبال ایران زد. شیوه‌ای که باعث شد بسیاری از اهالی فوتبال و حتی دوستداران معمولی ورزش به سراغ دیگر شبکه‌ها برای دیدن این بازی‌ها بروند تا حرف‌های کلیشه‌ای و اغلب نادرست نشنوند. اگر چه برخی بازیکنان دهه‌های 70 و 80 هجری خورشیدی در بعضی از شب‌ها دعوت شدند و آنها به هر حال خاطراتی از حضورشان در چند لیگ معتبر اروپایی تعریف کردند، اما معنا و مفهوم تحلیل فنی مسابقات چیز دیگری است. اتفاقی که به جز یک یا دو نفر آن هم به طور ناکافی، هیچ کس قادر به انجامش نشد و البته تلویزیون نیز انگار علاقه‌ای به این کار نداشت تحلیل فنی یعنی پاسخ به پرسش‌هایی که در جریان بازی و یا پس از پایان آن برای بیننده عام و خاص فوتبال پیش می‌آید. مثلا این که چرا آلمان به رغم داشتن یک تیم جوان و هماهنگ و انجام فوتبال چشم‌نواز و دلپذیر و فاصله گرفتن از آن بازی ماشینی گذشته، دو گل در همان نیمه اول از ایتالیا خورد و قافیه را باخت؟ چرا ایتالیا که به خاطر مسائل داخلی فوتبال خود حتی شایعه عدم حضورش در یورو 2012 به گوش می‌رسید، در برابر انگلیس و آلمان برتر بود و تا فینال بالا رفت؟ گفتن و تکرار این جملات عامیانه که: « آلمانی‌ها فقط به مهار پیرلو فکر می‌کردند و بازی را به دیگر هافبک‌های ایتالیا باختند! نامش تفسیر فنی نیست. بلکه تحلیل فنی یعنی پاسخ به این سوال که چرا ایتالیا به رغم آن اقتدار تا دیدار فینال، در برابر اسپانیا له شد؟»

4-حدود 2 ماه از پایان لیگ قهرمانان اروپا می‌گذرد. چه در زمان برگزاری مسابقات نیمه‌نهایی و فینال آن و چه تا امروز، هنوز پاسخ این پرسش را من کم سواد به رغم 34 سال نوشتن در مطبوعات، از زبان هیچ مدعی کارشناسی در تلویزیون ایران نشنیده‌ام که: «چرا بارسا و سپس رئال هر دو در خانه خود ابتدا دو گل به چلسی و بایرن زدند و 2 بر صفر جلو افتادند و عجیب آن که هر دو هم باختند و به فینال نرسیدند؟ چه عناصر، عوامل و مولفه‌هایی در ناکامی دو تیم قدرتمند فوتبال اروپا به رغم برتری 2 بر صفر در اوایل مسابقه نقش اصلی را داشتند و چرا؟»
5-از جمله دلایل عدم پاسخگویی به این سوالات نیز بی‌رقیب بودن تلویزیون و انجام بازی در میدان بدون حریف است و همین باعث می‌شود که برخی حتی ادعا کنند: «80درصد بیننده‌ها از برنامه‌های تلویزیون ایران در جریان برگزاری مسابقات یورو 2012 رضایت داشتند!!» در حالی که به جز یک یا 2 نفر آن هم به شکل ناکافی، هیچ کس این بازی‌ها را تحلیل فنی نکرد و بیشتر به بازگویی حوادث داخل زمین پرداخت که پیش‌تر گزارشگر مسابقات گفته بود. در این میدان بی‌رقیب اصلا عجیب نیست که برخی افراد که حتی متخصصان و پیشکسوتان ورزش نیز نام آنان را نشنیده باشند، ناگهان لقب و عنوان کارشناس فوتبال بگیرند و پس از چندی هم مربی تیم‌هایی در تبریز و کرمان شوند!
6-در عرصه تشریح و تبیین موضوعات خارج زمین نیز تلویزیون ناموفق بود. من به عنوان یک فارغ‌التحصیل علوم سیاسی دست کم این را قاطعانه می‌توانم بنویسم که حتی در آن شبی که برخی مباحث سیاسی درباره پیامدهای جنگ جهانی دوم و تاثیراتش بر فوتبال و ادامه منازعات و اختلافات آلمان با چند کشور اروپایی غربی مطرح شد، عادل فردوسی‌پور در نقش گزارشگر بازی و کسی که همیشه می‌گوید سیاسی نیست، بهتر و دقیق‌تر و منطقی‌تر و مستدل‌تر از کسانی حرف زد که در این حوزه (رابط سیاست و فوتبال) مدعی هستند!

7-اغلب شبکه‌های تلویزیونی در هنگام برگزاری مسابقات جهانی و یا قاره‌ای به سراغ مربیان بزرگ و موفق فوتبال و نیز روزنامه‌نگاران تحصیل کرده می‌روند. ولی تلویزیون ایران به این دلیل که فقط چند نفر معدود و خاص را کارشناس فوتبال می‌داند، نه از آن تعداد مربیان کاربلد که البته به روز هم هستند،‌ دعوت کرد و نه از روزنامه‌نگاران باتجربه و به ویژه جوانی که اطلاعات درست و دقیقی از آخرین رویدادها و تحولات در فوتبال دنیا دارند. تلویزیون تنها یک روزنامه‌نگار را کارشناس فوتبال می‌دانست و در تمام بحث‌ها اعم از فنی و سیاسی و تاریخی و جغرافیایی و حتی جامعه‌شناسی و روانشناسی و... او را شرکت می‌داد و چند دقیقه‌ای هم صحبت‌های قبلا ضبط شده و شاید تقطیع شده برخی خبرنگاران را در اوایل مسابقات پخش کرد و به جز آن، از میان خیل عظیم روزنامه‌نگاران پیشکسوت و همچنین جوانان تحصیلکرده که می‌توانستند حرف‌های تازه‌ای در مورد فوتبال و رابطه‌اش با دیگر مقولات بزنند، حتی یک نفر راه به جام جم نداشت!
8-در یک مسابقه بدون رقیب می‌توان قهرمان شد و بعد هم ادعا کرد که 80درصد بیننده‌ها از بازیگر بی‌حریف راضی بوده‌اند (اگر چه در این میدان بدون هماورد باید دل صددرصد تماشاگران را به دست آورد!) اما بهترین قاضی خود مردم هستند که امروزه در خیابان و تاکسی و اتوبوس و هر جای دیگر به راحتی و به صراحت نظرشان را در مورد میزبان موفقیت تلویزیون در پخش و تحلیل مسابقات یورو 2012 و حاشیه‌های آن ابراز می‌کنند.

نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 4 / 1391برچسب:ناصر حجازی, تلویزیون ایران و یورو 2012,کانون هواداران استقلال, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

آیا فرهاد مجیدی زمستان لیگ ایران را خواهد دید؟!

  گر زمان به گذشته برگردد، اگر این فرصت را داشته باشیم که دست فرهاد را بگیریم و با او در روزهایی که گذشته به سمت عقب قدم بزنیم و به میانه‌های فصل قبل برگردیم، آیا باز هم کاپیتان استقلال را در حال ترک این تیم خواهیم دید؟ آیا باز هم مجیدی به سمت تماشاگران می‌رود، پیراهنش را در می‌آورد و به نشانه خداحافظی به سمت آنها پرتاب می‌کند؟ آیا باز هم به دفتر باشگاه می‌رود تا با بهانه کردن زندگی دخترش، برای وداع از استقلال اجازه و رضایت بگیرد؟! 
جدایی فرهاد از استقلال، چقدر در زندگی بازیکنی که داشت بهترین روزهای خود را چه به لحاظ فنی و چه از نظر روحی روانی و محبوبیت میان استقلالی‌ها سپری می‌کرد تاثیر مثبت داشت؟ اگر فرهاد برای سامان دادن به بخش خصوصی زندگی‌اش به قطر رفت (که البته فاصله‌ای چند هزار کیلومتری با دبی و محل زندگی دخترش داشت) چرا امروز و در فاصله کمتر از یک سال عزم بازگشت کرده؟ اگر برای قراردادی جدید رفت، باز هم چرا امروز همه خواستگارهایش را از دست داده؟ فرهاد مجیدی در 35 سالگی چقدر بی‌تجربه بود که زندگی‌اش در 36 سالگی را اینگونه بازیچه دست مربیان یا مدیرانی کند که به راحتی از کنار نامش می‌گذرند و او را پس می‌زنند. 
ریشه مشکلات فرهاد و امیر قلعه‌نویی مختص امروز و دیروز نیست. فرهاد وقتی می‌خواست استقلال را ترک کند، چقدر از بابت بقای مظلومی اطمینان داشت؟ چقدر مطمئن بود که امیر دوباره روی نیمکت استقلال نمی‌نشیند؟ 
چقدر باور داشت که سرمربیگری در استقلال باز هم به دست گروهی نمی‌افتد که با او دچار مشکلاتی ریشه‌ای هستند؟
فرهاد از استقلال رفت اما آیا خودش می‌داند که همین رفتن او، یکی از مهم‌ترین دلایل بازگشت دوباره امیر به استقلال بود؟ اگر فرهاد بود و تنها یک بار، یک گل سه امتیازی می‌زد، فاصله یک امتیازی استقلال و سپاهان حذف می‌شد و هم او اسطوره استقلال باقی می‌ماند، هم امروز پرویز مظلومی روی نیمکت استقلال می‌نشست. فرهاد تیشه زد، هم به خودش و هم به مردانی که در تمام روزهای حضورش در استقلال پشت او ایستاده بودند. 
اما امروز داستان مجیدی، دردناک‌تر و تراژیک‌تر از اخباری است که در مورد اختلافات او با امیر و یا حتی یک جواب رد از سوی باشگاه به وی می‌شنویم. فرهاد مجیدی، میان چند راهی‌هایی گیر کرده که معلوم نیست به هیچ نتیجه و هدف و مقصدی برسند. مس در کرمان جواب قطعی و قانع کننده‌ای به فرهاد نمی‌دهد. 
مربی‌اش مصاحبه می‌کند و مدعی می‌شود نامی‌های بیرون مانده، برای بالا بردن قیمت خود نام مس را می‌آورند. آن طرف تبریزی‌ها برای حضور مجیدی بر خلاف تمام ستاره‌های دیگری که تا امروز برای‌شان سر و دست شکسته‌اند هیچ واکنش مثبت و رو به جلویی نشان نمی‌دهند. ادعا می‌کنند با مدیربرنامه‌های فرهاد به نتیجه نرسیده‌اند و حتی با امیدواری هم حرفی از مذاکرات آینده نمی‌زنند.
حالا یک نام جدید را می‌شنویم... ملوان! گزینه‌های بعدی مجیدی چیست؟ تیم‌هایی که به زودی در مورد آنها خواهیم شنید کدام باشگاه‌ها خواهند بود؟ فجرسپاسی؟ مس سرچشمه؟ شهرداری تبریز؟ گهر زاگرس؟ فرهاد، پسر محبوب آبی‌ها چگونه به اینجا رسید؟ تنها با یک تصمیم؟ تنها با یک اشتباه؟ جدایی فرهاد از استقلال، با هر دلیلی و با هر بهانه‌ای، ارزش این روزها را داشت؟

سکوهایی که برای فرهاد فریاد می‌زد و نامش را می‌خواند، فصل بعد را در کدام تیم سپری خواهد کرد؟ آینده‌ای که پیش روی فرهاد مجیدی قرار گرفته چیست؟ انتظار کشیدن تا کنار رفتن امیر از استقلال؟ آیا عمر بازیگری فرهاد در زمین‌های فوتبال کفاف این آرزوی باقی مانده را دارد؟ فرهاد با خودش و آخرین روزهای فوتبالش چه کرد؟! اگر می‌ماند، چه کسی می‌توانست او را از خانه‌اش بیرون کند؟

نويسنده: امیر خادم تاريخ: 19 / 4 / 1391برچسب:فرهادمجیدی,محبوبیت,ادامه بازیگری,کانون هواداران, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

روزنامه استقلال جوان

نويسنده: امیر خادم تاريخ: 18 / 4 / 1391برچسب:روزنامه استقلال جوان, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

آخرین عکس از آخرین کاپیتان استقلال

مهدی رحمتی

سید مهدی رحمتی (زاده ۱۳ بهمن ۱۳۶۱ در تهران) دروازه‌بان تیم ملی فوتبال ایران است. او اکنون عضو تیم باشگاهی استقلال تهران است. او همچنین سابقه سنگربانی در تیم‌های فجر سپاسی شیراز، سپاهان اصفهان، استقلال تهران و مس کرمان را داشته‌است.
افتخارات باشگاهی 
لیگ برتر

قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ به همراه تیم سپاهان اصفهان
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ به همراه تیم سپاهان اصفهان
سومی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم مس کرمان

جام حذفی
قهرمانی در جام حذفی ۸۰-۷۹ به همراه تیم فجر سپاسی شیراز
قهرمانی در جام حذفی ۹۱-۹۰ به همراه تیم استقلال تهران

ملی
قهرمانی فوتبال غرب آسیا
قهرمانی در مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۴ به همراه تیم ملی فوتبال ایران

نويسنده: امیر خادم تاريخ: 18 / 4 / 1391برچسب:سید مهدی رحمتی,کاپیتان استقلال,کانون هواداران, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

سلام. در این وبلاگ به مسائل فنی و حواشی روز فوتبال پرداخته میشود و نویسندگان آن با اعضا خود و دیگر بازدید کنندگان وب در مورد مسائل مختلف به بحث و تبادل نظر می پردازند..لذا از بازدید کنندگان محترم می خواهیم اگر بر خلاف نظرات و عقاید ما با مطالب نوشته شده اختلاف نظرب دارند آنها را ،برای بهبودی در روند نوشتن مطالب آینده در قسمت نظرات مرقوم کنند.. لازم به ذکر است که نویسندگان این وبلاگ به هیچ یک از گروهای خاص ورزشی،اداری و.... وابسته نبوده و فقط بصورت مستقل،نظرات و دیدگاه هایشان را در مورد رشته ورزشی فوتبال و حواشی آن به اشتراک می گذارند..

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب