1-اوایل تیر 1389 بود که تلفنی با زنده‌یاد ناصر حجازی صحبت می‌کردم. سوالی از او پرسیدم که البته جوابش را خودم می‌‌دانستم: «مدتی از برگزاری جام جهانی 2010 می‌گذرد. ولی شما را تاکنون در تلویزیون ایران ندیده‌ایم، ناصرخان! دلیلش چیست؟»حجازی با خنده و طعنه گفت: «آقای ...! ما که از نظر مسئولان تلویزیون هرگز کارشناس فوتبال نبوده‌ایم و نیستیم. به زعم آنها، فقط فلانی و بهمانی و... کارشناس فوتبال هستند. حتی اگر دومین دروازه‌بان قرن قاره شده و با استقلال به فینال جام باشگاه‌های آسیا صعود کرده باشم. زبان انگلیسی را مثل خود انگلیسی‌ها حرف بزنم و فوتبال جهان را ساعت به ساعت تعقیب کنم. من به زودی عازم اتریش و بعد اسلواکی می‌شوم تا کم‌کم ترتیب آغاز تمرین تیم باشگاهی خود را در آن کشور بدهم ...»
حجازی البته همان زمان چند بازی از جام جهانی 2010 را برای یکی از شبکه‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس تحلیل و تفسیر کرد. اما از سوی تلویزیون ایران به رغم توانایی‌های عدیده‌ای که داشت، دعوت نشد و همانگونه که خودش گفت، کارشناس فوتبال به زعم مسئولان تلویزیون کسان دیگری بودند که چون ناصرخان اکنون در میان ما نیست، نام افرادی را که اسم‌شان را گفت، نمی‌نویسم.
2-آنچه حجازی دو سال قبل مورد اشاره قرار داد، رویه و روند تلویزیون در تمام سال‌های دور و نزدیک بوده است: «برخی اشخاص معدود و البته خاص کارشناس فوتبال هستند و خیل عظیم اساتید ورزش دانشگاه، مربیان تحصیلکرده و به روز فوتبال و روزنامه‌نگاران دانا و توانا نه!»
3-در مسابقات اخیر یورو 2012 شاهد تکرار همان شیوه عمل دوره‌های گذشته بودیم که مهر تایید بر نظر دروازه‌بان افسانه‌ای فوتبال ایران زد. شیوه‌ای که باعث شد بسیاری از اهالی فوتبال و حتی دوستداران معمولی ورزش به سراغ دیگر شبکه‌ها برای دیدن این بازی‌ها بروند تا حرف‌های کلیشه‌ای و اغلب نادرست نشنوند. اگر چه برخی بازیکنان دهه‌های 70 و 80 هجری خورشیدی در بعضی از شب‌ها دعوت شدند و آنها به هر حال خاطراتی از حضورشان در چند لیگ معتبر اروپایی تعریف کردند، اما معنا و مفهوم تحلیل فنی مسابقات چیز دیگری است. اتفاقی که به جز یک یا دو نفر آن هم به طور ناکافی، هیچ کس قادر به انجامش نشد و البته تلویزیون نیز انگار علاقه‌ای به این کار نداشت تحلیل فنی یعنی پاسخ به پرسش‌هایی که در جریان بازی و یا پس از پایان آن برای بیننده عام و خاص فوتبال پیش می‌آید. مثلا این که چرا آلمان به رغم داشتن یک تیم جوان و هماهنگ و انجام فوتبال چشم‌نواز و دلپذیر و فاصله گرفتن از آن بازی ماشینی گذشته، دو گل در همان نیمه اول از ایتالیا خورد و قافیه را باخت؟ چرا ایتالیا که به خاطر مسائل داخلی فوتبال خود حتی شایعه عدم حضورش در یورو 2012 به گوش می‌رسید، در برابر انگلیس و آلمان برتر بود و تا فینال بالا رفت؟ گفتن و تکرار این جملات عامیانه که: « آلمانی‌ها فقط به مهار پیرلو فکر می‌کردند و بازی را به دیگر هافبک‌های ایتالیا باختند! نامش تفسیر فنی نیست. بلکه تحلیل فنی یعنی پاسخ به این سوال که چرا ایتالیا به رغم آن اقتدار تا دیدار فینال، در برابر اسپانیا له شد؟»
4-حدود 2 ماه از پایان لیگ قهرمانان اروپا می‌گذرد. چه در زمان برگزاری مسابقات نیمه‌نهایی و فینال آن و چه تا امروز، هنوز پاسخ این پرسش را من کم سواد به رغم 34 سال نوشتن در مطبوعات، از زبان هیچ مدعی کارشناسی در تلویزیون ایران نشنیده‌ام که: «چرا بارسا و سپس رئال هر دو در خانه خود ابتدا دو گل به چلسی و بایرن زدند و 2 بر صفر جلو افتادند و عجیب آن که هر دو هم باختند و به فینال نرسیدند؟ چه عناصر، عوامل و مولفه‌هایی در ناکامی دو تیم قدرتمند فوتبال اروپا به رغم برتری 2 بر صفر در اوایل مسابقه نقش اصلی را داشتند و چرا؟»
5-از جمله دلایل عدم پاسخگویی به این سوالات نیز بی‌رقیب بودن تلویزیون و انجام بازی در میدان بدون حریف است و همین باعث می‌شود که برخی حتی ادعا کنند: «80درصد بیننده‌ها از برنامه‌های تلویزیون ایران در جریان برگزاری مسابقات یورو 2012 رضایت داشتند!!» در حالی که به جز یک یا 2 نفر آن هم به شکل ناکافی، هیچ کس این بازی‌ها را تحلیل فنی نکرد و بیشتر به بازگویی حوادث داخل زمین پرداخت که پیش‌تر گزارشگر مسابقات گفته بود. در این میدان بی‌رقیب اصلا عجیب نیست که برخی افراد که حتی متخصصان و پیشکسوتان ورزش نیز نام آنان را نشنیده باشند، ناگهان لقب و عنوان کارشناس فوتبال بگیرند و پس از چندی هم مربی تیم‌هایی در تبریز و کرمان شوند!
6-در عرصه تشریح و تبیین موضوعات خارج زمین نیز تلویزیون ناموفق بود. من به عنوان یک فارغ‌التحصیل علوم سیاسی دست کم این را قاطعانه می‌توانم بنویسم که حتی در آن شبی که برخی مباحث سیاسی درباره پیامدهای جنگ جهانی دوم و تاثیراتش بر فوتبال و ادامه منازعات و اختلافات آلمان با چند کشور اروپایی غربی مطرح شد، عادل فردوسی‌پور در نقش گزارشگر بازی و کسی که همیشه می‌گوید سیاسی نیست، بهتر و دقیق‌تر و منطقی‌تر و مستدل‌تر از کسانی حرف زد که در این حوزه (رابط سیاست و فوتبال) مدعی هستند!
7-اغلب شبکه‌های تلویزیونی در هنگام برگزاری مسابقات جهانی و یا قاره‌ای به سراغ مربیان بزرگ و موفق فوتبال و نیز روزنامه‌نگاران تحصیل کرده می‌روند. ولی تلویزیون ایران به این دلیل که فقط چند نفر معدود و خاص را کارشناس فوتبال می‌داند، نه از آن تعداد مربیان کاربلد که البته به روز هم هستند،‌ دعوت کرد و نه از روزنامه‌نگاران باتجربه و به ویژه جوانی که اطلاعات درست و دقیقی از آخرین رویدادها و تحولات در فوتبال دنیا دارند. تلویزیون تنها یک روزنامه‌نگار را کارشناس فوتبال می‌دانست و در تمام بحث‌ها اعم از فنی و سیاسی و تاریخی و جغرافیایی و حتی جامعه‌شناسی و روانشناسی و... او را شرکت می‌داد و چند دقیقه‌ای هم صحبت‌های قبلا ضبط شده و شاید تقطیع شده برخی خبرنگاران را در اوایل مسابقات پخش کرد و به جز آن، از میان خیل عظیم روزنامه‌نگاران پیشکسوت و همچنین جوانان تحصیلکرده که می‌توانستند حرف‌های تازه‌ای در مورد فوتبال و رابطه‌اش با دیگر مقولات بزنند، حتی یک نفر راه به جام جم نداشت!
8-در یک مسابقه بدون رقیب می‌توان قهرمان شد و بعد هم ادعا کرد که 80درصد بیننده‌ها از بازیگر بی‌حریف راضی بوده‌اند (اگر چه در این میدان بدون هماورد باید دل صددرصد تماشاگران را به دست آورد!) اما بهترین قاضی خود مردم هستند که امروزه در خیابان و تاکسی و اتوبوس و هر جای دیگر به راحتی و به صراحت نظرشان را در مورد میزبان موفقیت تلویزیون در پخش و تحلیل مسابقات یورو 2012 و حاشیه‌های آن ابراز می‌کنند.

  گر زمان به گذشته برگردد، اگر این فرصت را داشته باشیم که دست فرهاد را بگیریم و با او در روزهایی که گذشته به سمت عقب قدم بزنیم و به میانه‌های فصل قبل برگردیم، آیا باز هم کاپیتان استقلال را در حال ترک این تیم خواهیم دید؟ آیا باز هم مجیدی به سمت تماشاگران می‌رود، پیراهنش را در می‌آورد و به نشانه خداحافظی به سمت آنها پرتاب می‌کند؟ آیا باز هم به دفتر باشگاه می‌رود تا با بهانه کردن زندگی دخترش، برای وداع از استقلال اجازه و رضایت بگیرد؟! 
جدایی فرهاد از استقلال، چقدر در زندگی بازیکنی که داشت بهترین روزهای خود را چه به لحاظ فنی و چه از نظر روحی روانی و محبوبیت میان استقلالی‌ها سپری می‌کرد تاثیر مثبت داشت؟ اگر فرهاد برای سامان دادن به بخش خصوصی زندگی‌اش به قطر رفت (که البته فاصله‌ای چند هزار کیلومتری با دبی و محل زندگی دخترش داشت) چرا امروز و در فاصله کمتر از یک سال عزم بازگشت کرده؟ اگر برای قراردادی جدید رفت، باز هم چرا امروز همه خواستگارهایش را از دست داده؟ فرهاد مجیدی در 35 سالگی چقدر بی‌تجربه بود که زندگی‌اش در 36 سالگی را اینگونه بازیچه دست مربیان یا مدیرانی کند که به راحتی از کنار نامش می‌گذرند و او را پس می‌زنند. 
ریشه مشکلات فرهاد و امیر قلعه‌نویی مختص امروز و دیروز نیست. فرهاد وقتی می‌خواست استقلال را ترک کند، چقدر از بابت بقای مظلومی اطمینان داشت؟ چقدر مطمئن بود که امیر دوباره روی نیمکت استقلال نمی‌نشیند؟ 
چقدر باور داشت که سرمربیگری در استقلال باز هم به دست گروهی نمی‌افتد که با او دچار مشکلاتی ریشه‌ای هستند؟فرهاد از استقلال رفت اما آیا خودش می‌داند که همین رفتن او، یکی از مهم‌ترین دلایل بازگشت دوباره امیر به استقلال بود؟ اگر فرهاد بود و تنها یک بار، یک گل سه امتیازی می‌زد، فاصله یک امتیازی استقلال و سپاهان حذف می‌شد و هم او اسطوره استقلال باقی می‌ماند، هم امروز پرویز مظلومی روی نیمکت استقلال می‌نشست. فرهاد تیشه زد، هم به خودش و هم به مردانی که در تمام روزهای حضورش در استقلال پشت او ایستاده بودند. 
اما امروز داستان مجیدی، دردناک‌تر و تراژیک‌تر از اخباری است که در مورد اختلافات او با امیر و یا حتی یک جواب رد از سوی باشگاه به وی می‌شنویم. فرهاد مجیدی، میان چند راهی‌هایی گیر کرده که معلوم نیست به هیچ نتیجه و هدف و مقصدی برسند. مس در کرمان جواب قطعی و قانع کننده‌ای به فرهاد نمی‌دهد. 
مربی‌اش مصاحبه می‌کند و مدعی می‌شود نامی‌های بیرون مانده، برای بالا بردن قیمت خود نام مس را می‌آورند. آن طرف تبریزی‌ها برای حضور مجیدی بر خلاف تمام ستاره‌های دیگری که تا امروز برای‌شان سر و دست شکسته‌اند هیچ واکنش مثبت و رو به جلویی نشان نمی‌دهند. ادعا می‌کنند با مدیربرنامه‌های فرهاد به نتیجه نرسیده‌اند و حتی با امیدواری هم حرفی از مذاکرات آینده نمی‌زنند.
حالا یک نام جدید را می‌شنویم... ملوان! گزینه‌های بعدی مجیدی چیست؟ تیم‌هایی که به زودی در مورد آنها خواهیم شنید کدام باشگاه‌ها خواهند بود؟ فجرسپاسی؟ مس سرچشمه؟ شهرداری تبریز؟ گهر زاگرس؟ فرهاد، پسر محبوب آبی‌ها چگونه به اینجا رسید؟ تنها با یک تصمیم؟ تنها با یک اشتباه؟ جدایی فرهاد از استقلال، با هر دلیلی و با هر بهانه‌ای، ارزش این روزها را داشت؟
سکوهایی که برای فرهاد فریاد می‌زد و نامش را می‌خواند، فصل بعد را در کدام تیم سپری خواهد کرد؟ آینده‌ای که پیش روی فرهاد مجیدی قرار گرفته چیست؟ انتظار کشیدن تا کنار رفتن امیر از استقلال؟ آیا عمر بازیگری فرهاد در زمین‌های فوتبال کفاف این آرزوی باقی مانده را دارد؟ فرهاد با خودش و آخرین روزهای فوتبالش چه کرد؟! اگر می‌ماند، چه کسی می‌توانست او را از خانه‌اش بیرون کند؟

سید مهدی رحمتی (زاده ۱۳ بهمن ۱۳۶۱ در تهران) دروازه‌بان تیم ملی فوتبال ایران است. او اکنون عضو تیم باشگاهی استقلال تهران است. او همچنین سابقه سنگربانی در تیم‌های فجر سپاسی شیراز، سپاهان اصفهان، استقلال تهران و مس کرمان را داشته‌است.
افتخارات باشگاهی 
لیگ برتر
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ به همراه تیم سپاهان اصفهان
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ به همراه تیم سپاهان اصفهان
سومی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم مس کرمان
جام حذفی
قهرمانی در جام حذفی ۸۰-۷۹ به همراه تیم فجر سپاسی شیراز
قهرمانی در جام حذفی ۹۱-۹۰ به همراه تیم استقلال تهران
ملی
قهرمانی فوتبال غرب آسیا
قهرمانی در مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۴ به همراه تیم ملی فوتبال ایران

  آ

استقلال در دومین بازی دوستانه خود در ترکیه با نتیجه دو بر صفر به تیم پیکان باخت. این شکست تبعاتی برای آبی پوشان داشت اما امیر قلعه نویی در مواجهه با سوال هایی که در این خصوص می شد موضع خاصی گرفت تا موضوع در آستانه شروع لیگ دوازدهم چندان حاد نشود. قلعه نویی پاسخ این پرسش که چرا استقلال به پیکان باخت می گوید:" این باخت لازم بود! به نظر من به موقع شکست خوردیم." از قلعه نویی درباره کیفیت بازی پیکان نیز سوال هایی پرسیده شده که او در حد بارسلونا پیکان را بالا برده است:" پیکان من را شگفت زده کرد. احساس می کنم تیم عبدالله ویسی امسال هم نتایج خوبی در لیگ بگیرد. آن ها ما را غافلگیر کردند. در تمام طول بازی از استقلال بهتر بودند و اگر همین طوری در لیگ بازی کنند قطعا به جایگاه مطلوبی می رسند."

گفته می شود با وجود اظهارات امیر قلعه نویی اما وی پس از باخت به پیکان به شدت علیه بازیکنانش موضع گرفته است. قلعه نویی که اعصاب باختن ندارد در جلسه ای که ساعاتی پس از بازی با بازیکنان گذاشت به شدت از عملکرد دفاعی آن ها گله کرد. البته در این بازی پژمان منتظری حضور نداشت و تنها به دویدن دور زمین اکتفا کرد.

 در شرایطی که بازیکنان فقط تا پنجشنبه این هفته فرصت دارند تیم خود را معرفی کنند وضعیت مجتبی جباری همچنان نامشخص است.برخی رسانه ها خبر از مذاکره مجدد استقلال با وی داده اند این در حالی است که وی از تراکتورسازی هم پیشنهاد دارد.
از استقلال خبر می رسد که این باشگاه حاضر است با جباری قرارداد مشروط به امضا برساند به این شکل که مبلغ قرارداد وی بسته به تعداد بازیهایی باشد که وی برای استقلال انجام می دهد؛شرطی که هنوز مورد قبول جباری قرار نگرفته است.
علاوه بر این وی باید منشور اخلاقی باشگاه را نیز به امضا برساند که وی حاضر به امضای چنین برگه ای نیز نیست.
باید دید طی روزهای باقی مانده جباری شرایط استقلال را می پذیرد یا تیم خود را تغییر خواهد داد.

تحلیل :

جباری بازیکن بزرگیه و  ماندنش در تیم حتی برای همان چند بازی نصفه و نیمه نعمتی برای کادرفنی و هواداران می باشد.منتهی جباری با توجه به اینکه جز آن دسته از بازیکنان پرورش یافته تیم های پایه ای استقلال هست و الان هم جز بزرگان تیم و به قولی کاپیتان تیم به حساب میاد،باید در چهار چوب قوانین باشگاه؛هر چند جدید و حتی منحصر به فرد در مورد ایشان باشد؛کنار بیاید و بعد از این همه کش و قوس و یزک کشیدن به پیشنهاد ات تیم های مختلف با مبلغی که با خسرو حیدری و ...تمدید قرار داد شد،باز در خدمت استقلال باشد!

کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، قلعه نویی را به دلیل مصاحبه با روزنامه ها و رسانه ها با تیتر ' اگر ترکی و ممبینی را جذب می کردیم قهرمان بودیم' و شکایت کمیته داوران از قلعه نویی با ادعای طرح تبلیغات سو و تشویش اذهان عمومی پیش از شروع فصل، روز سه شنبه 20 تیرماه به کمیته انضباطی احضار کرده است.
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال همچنین اعلام کرده است که حضور نیافتن طرفین مانع از رسیدگی نیست.
همچنین رای کمیته استیناف فدراسیون فوتبال درباره محکومیت قلعه نویی به توبیخ کتبی و پرداخت 50 میلیون ریال به لحاظ اهانت به اهالی رسانه و خبرنگاران اعلام شد.
بر این اساس این رای با توجه به محتویات پرونده و استدلالات مندرج در پرونده، از سوی کمیته استیناف قطعی اعلام شد.

مشاور مدیر عامل باشگاه استقلال اظهار کرد: مدارک مورد نیاز برای ارسال به AFC به منظور حفظ سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا، شامل 21 مورد بود که ما تمام آنها را آماده کردیم و شنبه تحویل سازمان لیگ دادیم.
وی ادامه داد: فکر می‌کنم استقلال تنها باشگاهی است که عین مدارک خواسته شده را تحویل داده است. ما همچنین تمام مدارک را به زبان انگلیسی ترجمه کردیم. تنها چند مورد بود که در سال گذشته از سوی AFC به آنها ایراد گرفته شده بود که یکی از آنها طرح تجاری باشگاه بود.
رفیعی در ادامه و در پاسخ به این سوال که چرا باشگاهش مدارک را این اندازه دیر تحویل داده است گفت: سازمان لیگ مجبور است که مدارک 18 باشگاه را بررسی کند و به همین دلیل ما تلاشمان کردیم که مدارک خود را کامل کنیم و سپس ارائه دهیم که در کار بررسی آنها به سازمان لیگ کمک کرده باشیم. ما نمی‌خواستیم مدارک را به صورت ناقص و رفع تکلیفی ارسال کنیم که کار سازمان لیگ سخت شود.

هافبک فصل گذشته تراکتورسازي تبريز امروز(شنبه) با حضور در هيات فوتبال تهران با عقد قراردادي يک ساله به جمع آبي پوشان تهراني پيوست.
اين بازيکن فصل گذشته زير تظر امير قلعه نويي در تراکتورسازس بازي مي کرد و با درخواست سرمربي جديد استقلال به اين تيم پيوست.

ماجرای پیوستن جواد نکونام به استقلال، روز گذشته وارد مرحله جدیدی شد. با قرار گرفتن نام جواد در لیست فروش باشگاه اوساسونا، حالا امیدواری های استقلالی ها برای آبی پوش شدن نکونام بیشتر شده است.
نکو که حالا در فهرست فروش اوساسونا قرار داده شده است بازیکنی گرانقیمت است که 5/ 2 میلیون یورو برای رضایت‌نامه‌اش قیمت گذاشتند، اما این فقط یک سوی ماجراست؛ به خاطر داشته باشیم که این بازیکن یک سال دیگر با اوساسونا قرارداد دارد و باشگاه اسپانیایی متعهد به پرداخت وجه قرارداد اوست.
نکونام که در ایران مذاکراتی را با استقلال انجام داده این نکته را به فتح‌الله‌زاده گفته بود که اگر در شرایط جدایی از اوساسونا قرار بگیرد می‌تواند برای انتخاب باشگاه بعدی‌اش روی مبلغ رضایت‌نامه درخواست تخفیف کند.
نکونام همچنین به فتح‌الله‌زاده گفته است دوست ندارد به لیگ قطر برود و در آنجا بازی کند. این در حالی است که تیم الغرافه فعلا دست به نقدترین مشتری نکونام است؛ بازیکنی که با سن بالای 30 سال به دشواری می‌تواند در اروپا به تیم دیگری منتقل شود.
در این شرایط استقلال بهترین مقصد برای کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران است چرا که او قصد دارد حتما بازی یکی از دو تیم پرطرفدار ایران را تجربه کند. البته نکونام استقلالی است و اگر شرایط مد نظرش مهیا باشد بازی در جمع آبی‌پوشان را به حضور در پرسپولیس ترجیح خواهد داد.
امروز محمودرضا فاضلی مدیربرنامه‌های نکونام که به دنبال راه حلی برای انتقال نکونام به تیم دیگری است اعلام کرده به دلیل سنگینی مبلغ رضایت‌نامه نکونام احتمال رفتن او به استقلال ضعیف است.
البته فتح الله زاده عقیده دارد اگر نکو واقعا خواستار حضور در استقلال باشد می‌تواند شرایط را تغییر دهد اما این مساله آنقدرها هم ساده نیست. به هر حال وجه مشتری‌های قطری در شرایط اقتصادی فعلی اسپانیا بسیار وسوسه برانگیز است!
با تمام آنچه که گفته شد، اوضاع مالی باشگاه استقلال این روزها مناسب نیست و حتی اگر جواد بتواند برای دریافت رضایتنامه خود از اوساسونا تخفیف بگیرد و بخواهد در ایران به فوتبال خود ادامه دهد هم، نمی توان گفت که تیم بعدی او قطعا استقلال خواهد بود.

مهدی امیرابادی یکی از کاپیتان‌های استقلال پس از سال‌ها بازی کردن در این تیم سرانجام از جمع آبی‌پوشان جدا شد که البته این اتفاق چندان برای او تا این بازیکن را در استقلال حفظ کند. امیرآبادی که بابت جدایی از استقلال مصاحبه‌ای را علیه این باشگاه انجام داد، با حرف‌هایش نشان داد از رفتارهای مسوولان استقلال ناراحت و ناراضی است. البته علی فتح‌الله‌زاده مدیرعامل استقلال هم از حرف‌های امیرآبادی ناراحت است و البته چیزی که بیشتر فتح‌الله‌زاده را ناراحت کرده، بحث دور زدن استقلال توسط قاسم دهنوی است.
فتح‌الله‌زاده معتقد است چند هفته پیش که دهنوی برای نقد کردن چک خود به باشگاه استقلال آمده بود، با حرف‌های امیرآبادی از آمدن به استقلال منصرف شد. فتح‌الله‌زاده معتقد است که امیرآبادی نقش مهمی در منصرف کردن دهنوی برای حضور در استقلال داشته و به نزدیکانش گفته که رفتارهای امیرآبادی به هیچ خوشایند نبود.

امیرآبادی انتظار داشت که همچنان در استقلال بماند ولی امیر قلعه‌نویی برای فصل جدید هیچ تمایلی نداشت عنوان درست نبود.

تحلیل:

حاج آقا کلاهت را سفت و سخت می چسبیدی که باد نبره!

همان بهتر که دهنوی با حرفهای امیرآبادی رفته!به نظر بنده امیر آبادی اگر مسبب نپیوستن دهنوی به استقلال شده باشه،کار بزرگی کرده و بر گردن تمام ما هواداران حتی در زمان ترک تیم محبوبش لطف بزرگی کرده است!

بازیکنی که پول ملاک پیوستنش به استقلال بود،ممکن بود با امیرآبادی صحبتی هم نمی کرد و بعد از پیوستن به تیم و در میانه های فصل با مشکلات مالی استقلال نمی توانست کنار بیاید و بعد باعث ایجاد حاشیه و تنش های بسیاری در تیم میشد!چه بسا قاسم دهنوی اگر قرارداد خود را با استقلال منعقد کرده بود،تا همین حالا و در اردوی ترکیه بخاطر نگرفتن قسمتی از مبلغ قراردادش قیطریه را به آتش کشیده بود!؟

سردار علی صلاحی که به تازگی به عنوان معاون اقتصادی باشگاه استقلال منصوب شده است، جمعه شب گذشته درحالی که قصد داشت به همراه همسر خود به مشهد سفر کند، در راه فرودگاه مهرآباد دچار سانحه رانندگی شد.
در این سانحه یک خودرو از پشت به وسیله نقلیه معاون اقتصادی باشگاه استقلال به شدت برخورد کرد که موجب آسیب‌دیدگی صلاحی و همسرش شد.
این دو نفر هم‌اکنون در بیمارستان پارسیان تهران بستری هستند.

این هم از شانس ما استقلالی ها!

شاید تصادف هم تصادف مشکوکی باشه بزرگوار!!!!

ميگل آرچانکو در نخستين نشست خبري خود به عنوان رئيس باشگاه اوساسونا گفت: قطعا نکونام فصل آينده در اوساسونا نخواهد بود. او در اولين فصل حضور خود نمايش بسيار خوبي داشت اما نتوانست اين روند را ادامه دهد، شايد يکي از دلايل آن خستگي او از حضور در اوساسونا بوده است.
وي خاطرنشان کرد: ما از هم اکنون به دنبال جانشيني براي او خواهيم بود البته اين گزينه بايد هم از نظر فني و هم از نظر اقتصادي با شرايط ما سازگار باشد. در شرايط فعلي به دليل اوضاع بد اقتصادي نمي توانيم دستمزد نکونام را بپردازيم.
اين در شرايطي است که دو باشگاه استقلال و پرسپوليس علاقه خود را براي جذب اين بازيکن اعلام کرده اند اما اوساسونا 2.5 ميليون يورو براي فروش او طلب کرده است.
اوساسونا تلاش مي کند با فروش بازيکنان کليدي خود از جمله جواد نکونام و دژان لکيچ وضعيت بد اقتصادي اش را سامان بخشد و با جذب بازيکنان جوان و ارزان فصل آينده را آغاز کند.

ديدار فينال جام باشگاه‌هاي آسيا بين دو تيم گيتي‌پسند ايران و اردوس ازبکستان از ساعت 21 به وقت تهران در ورزشگاه يرموک کويت برگزار شد که در پايان نماينده ايران توانست با نتيجه نزديک 2 بر يک به برتري دست يابد و عنوان قهرماني اين دوره از مسابقات را به خود اختصاص دهد.
در نيمه اول افشين کاظمي توانست يک بار دروازه رستم عمروف را باز کند. هرچند که بازيکنان گيتي‌پسند موقعيت‌هاي خوبي در اين نيمه به دست آوردند اما نتوانستند به تعداد گل‌هاي خود بيفزاند. بازيکنان ازبک نيز در اين نيمه پس از اشتباه افشين کاظمي و از دست دادن توپ يک بار تيرک دروازه گيتي‌پسند را لرزاندند. به اين ترتيب شاگردان عليرضا افضل در پايان 20 دقيقه اول با همين تک گل به رختکن رفتند.
در ابتداي نيمه دوم بازيکنان ازبکستان از اشتباه شاگردان افضل استفاده کردند و توسط آرتور به گل تساوي دست يافتند. در ادامه گيتي‌پسند در ضربه شروع مجدد در حرکت تمريني توسط شاپا به گل دوم رسيدند. در 3 دقيقه پاياني بازي ازبکي‌ها 5 نفره به سمت دروازه گيتي‌پسند حمله کردند اما در پايان همان نتيجه 2 بر يک پابرجا ماند و به اين ترتيب گيتي‌پسند عنوان قهرماني را از آن خود کرد.
سومين دوره جام باشگاه‌هاي آسيا با حضور 8 تيم از يازده تيرماه در کويت آغاز شد. فولادماهان قهرمان دوره اول اين مسابقات شده بود و در دومين دوره ناگويا اوشنز ژاپن با برتري برابر شهيدمنصوري ايران در ديدار فينال اين عنوان را به خود اختصاص داد. گيتي‌پسند با قهرماني در سومين دوره بار ديگر جام قهرماني را به ايران بازگرداند. ناگويا اوشنز نيز با شکست در ديدار نميه‌نهايي برابر گيتي‌پسند در بازي رده‌بندي الريان قطر را شکست داد و عنوان سومي را از آن خود کرد.
گيتي‌پسند در حالي نماينده ايران در اين دوره از مسابقات بود که با راي کميته استيناف مبني بر تباني در هفته پاياني ليگ برتر فوتسال ايران، قهرماني از اين تيم گرفته شد، اما به علت عدم زمان کافي براي تغيير نماينده،‌ به اين رقابت‌ها اعزام شد.

روابط تیر و تار سرمربی جدید تیم فوتبال پرسپولیس با کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی این روز‌ها بحث محافل فوتبالی در کشور است و به نظر می‌رسد با توجه به سوابق این دو، ادامه این حاشیه‌ها در فوتبال ایران رقم بخورد. 
این دو مربی که بعد از جام جهانی 2006 درگیری‌های لفظی خود را در فوتبال پرتغال آغاز و بار‌ها بر علیه یکدیگر مصاحبه کردند، فوتبال ایران را هم از این درگیری‌ها بی‌نصیب نگذاشتند. 
سرمربی انتخاب شده پرسپولیس بعد از انتخاب کی روش به عنوان سرمربی تیم ملی، در مصاحبه با روزنامه «آبولا» به تحقیر فوتبال ایران پرداخت و گفت: «کی روش به درد‌‌ همان فوتبال ایران می‌خورد، نه پرتغال!» 
وی با فرسوده خواندن فوتبال ایران گفت: «مربی بدون تاکتیکی چون کی روش به راحتی می‌تواند در فوتبال فرسوده ایران کار کند و می‌تواند پیوند خوبی برای فوتبال ایران باشد.» 
حالا مانوئل خوزه به قول خود به فوتبال فرسوده ایران پا گذاشته، فوتبالی که به درد کی روش می‌خورد. حال باید منتظر ماند و دید آیا مانوئل خوزه به درد فوتبال ایران می‌خورد یا نه؟ 
به نظر می‌رسد رویه مصاحبه‌های جنجالی این دو مربی در فوتبال پرتغال به ایران هم سرایت کند اما امیدواریم این جنجال‌ها باعث افزایش درد فوتبال ایران نشود و فوتبال کشور از وجود این دو مربی ‌‌نهایت استفاده را ببرد.